در میان اقوال مورخان درباره چگونگی دفن حضرت سید الشهداء(ع) و یاران با وفای آن حضرت اندک تفاوتی
دیده می شود؛ جهت روشن شدن موضوع به تشریح بعضی از آن ها می پردازیم:
الف) مرحوم مفید پس از ذکر اسامی هفده نفر از شهیدان بنی هاشم که همگی از برادران، برادر زادگان و
عموزادگان امام حسین(ع) بودند، می فرماید: آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند
و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام(ع) آنان را زیارت می کنند و
علی بن الحسین(ع) [علی اکبر] از جملۀ آنان است. برخی گفته اند : محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام
حسین(ع) نزدیک ترین محلّ است. ۱۰
اوّلاً حادثه را بايد فهميد که چه قدر بزرگ است، تا دنبال عللش بگرديم. کسي نگويد که حادثه ي عاشورا، بالاخره کشتاري بود و چند نفر را کشتند. همان طور که همه ي ما در زيارت عاشورا مي خوانيم: « لقد عظمت الرّزيّه و جلّت و عظمت المصيبه »، مصيبت، خيلي بزرگ است. رزيّه، يعني حادثه ي بسيار بزرگ. اين حادثه، خيلي عظيم است. فاجعه، خيلي تکان دهنده و بي نظير است.
براي اين که قدري معلوم بشود که اين حادثه چه قدر عظيم است، من سه دوره ي کوتاه را از دوره هاي زندگي حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام اجمالاً مطرح مي کنم. شما ببينيد اين شخصيتي که انسان در اين سه دوره مي شناسد، آيا مي توان حدس زد که کار اين شخصيت به آن جا برسد که در روز عاشورا يک عده از امت جدش او را محاصره کنند و با اين وضعيت فجيع، او و همه ي ياران و اصحاب و اهل بيتش را تقل عام بکنند و زنانشان را اسير بگيرند؟
برای شناخت ماهیت وجودی هر شخصی، باید به نزدیکترین کسان او رجوع کرد و با شنیدن گفتههایی که در آن تنها صدق گفتار مشاهده میشود، میتوان افراد شناخت. بر همین اساس، پناه بردن به کلام معصومین(ع) بهترین مرجع و منبع برای شناخت امامان معصوم(ع) است.امام حسین (ع) نیز به دلیل اثرگذاری خاصی که در مکتب شیعه دارد، و چگونگی زندگی، قیام و شهادتی که داشت، بسیار مورد سؤال امامان بعد از خود قرار گرفت تا شناخت شیعیان از امام سوم خود، بیشتر شود و هر یک از اولاد معصوم ایشان نیز به دنبال ارائه بهترین توصیف در باره شخصیت نورانی سیدالشهدا(ع) بودند. در این نوشتار به صورت خلاصه، سعی شده تا به مناسبت اربعین حسینی، اظهارات حضرت ولی عصر(عج) در باره جد شهیدشان برای بازشناسی شخصیت امام حسین (ع) ارائه شود.
در زمان متوکل در سال ۲۳۶قبر امام حسین را خراب کرده و آن را آب بستند. گفته اند: سال ها محوبود و مردم را از زیارت نهى کردند. حال پس از گذشت این همه سال چگونه مکان اصلى را یافته اند؟ از آن زمان تا کنون به جز متوکّل آیا باز قبر حضرت را خراب کرده اند؟
پاسخ :
قبر مطهر امام حسین علیه السلام و زیارت آن مورد توجه امامان و شیعیان بوده و حتى بعضى خلفا بدان توجه خاصى داشته اند. بعد از واقعه عاشورا در ایام بنى امیه بارگاه و مسجدى در کنار آن بنا نهادند و بنى اسد که نزدیک بارگاه امام حسین علیه السلام زندگى مى کردند, بدان توجه خاصى داشتند. از آن زمان به بعد بر تعداد ساکنان آن منطقه افزوده شد تا کم کم به شهرى تبدیل شد و آن را کربلا نامیدند.
زنی از سپاه دشمن همراه شوهرش در كربلا حضور داشت. وقتی او، عصر عاشورا دید كه سپاه عمر سعد چه جنایتی را مرتكب میشود و به زنان و كودكان بیپناه حمله میبرد، نتوانست تحمل كند و نیزهای -كه ظاهراً عمود خیمهای بود- برداشت و در حالی كه میگفت «یالثارات رسولالله» حمله برد به طرف سپاهیان خودشان. شوهر، از سپاه عمر سعد است ولی او نتوانست تحمل كند كه نامردانِ به ظاهر مرد، به زنان و كودكان حمله میكنند و یك مرد هم نیست تا از اینها دفاع كند. این زن آمد به میدان تا دفاع كند، اما شوهرش جلوی او را گرفت و بازگرداند و نگذاشت. ولی او همچنان فریاد میزد «ای خونخواهان خاندانِ پیامبر».
جایگاه قرآن نزد امام حسین (علیه السلام)
پیوند میان امام حسین(علیه السلام) و قرآن، بسیار مستحکم و عمیق است. آن حضرت، سخت شیفته قرآن بود، به گونهای که مونس و همدم شب و روزشان قرآن بود.
این جایگاه ویژه را از میان فرمودههای آن بزرگوار، درباره قرآن و واکنشهای ایشان در برابر آن کتاب عظیم، میتوان دریافت.
هنگامی که سر مبارک امام حسین(ع) را وارد قنسرین (یکی از منازل شام) کردند، راهبی از داخل صومعه خود متوجه سر مقدس حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک سر سیدالشهداء(ع) خارج می شود و به طرف آسمان بالا می رود. راهب در ازای مبلغ ده هزار درهم سر مبارک را از مأموران گرفت و داخل صومعه شد.
در این هنگام صدایی که صاحب آن دیده نمی شد به گوشش رسید که گفت: خوشا به حال تو ای راهب، خوشا به حال کسی که به حرمت صاحب این سرآگاه باشد و مقام و منزلت آن را بشناسد.
فضیلت و آثار و برکاتى که براى تربت حسینى است ، براى هیچ تربتى و قطعهاى از قطعات زمین نیست. خاک کربلا قطعهاى از بهشت است که خداوند متعال به واسطه قدردانى از یک فداکار در راه دین که تمام هستى خود را فدا کرده ، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است
کربلایش قطعهاى از جنت است
باب نور و باب لطف و رحمت است
چرا تنها این خاک داراى چنین ویژگیها و آثار و برکات است؟
باید گفت : هر چیزى که در این عالم ، شرافت ظاهرى و یا معنوى پیدا مىکند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است که به آن شرافت و برکت داده است.