شيخ اجل ، ابن قولويه ، استاد شيخ مفيد رحمه الله در كتاب كامل الزيارة به اسناد خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت : به مدينه رفتم و بيمار شدم . حضرت امام محمد باقر عليه السلام مقدارى آشاميدنى در ظرفى كه دستمال بالاى آن بود، به وسيله غلام خود برايم فرستاد و گفت : «اين را بخور كه امام على عليه السلام به من امر فرموده است كه بر نگردم تا اين دارو را بياشامى»
چون گرفتم و خوردم شربت سردى بود در نهايت خوش طعمى و بوى مشك از آن بلند بود.
پس غلام گفت : «حضرت فرمود چون بياشامى به خدمتش بروى»
از روز دوم ماه محرم تا روز دهم آن در سال ۶۱ هجری حوادث سهمگینی رخ میدهد که تاریخ نظیر آن را سراغ ندارد.
از هنگامی که ماه محرم شروع میشود، حال و هوای شیعیان و دوستداران حسینی دگرگون میشود، لباس عزا بر تن میکنند و فریاد «واحسیناه» طنین انداز است، مرسوم است که هر روز از دهه اول محرم را به یک نام مزین کنند، مداحان و نوحه خوانان اباعبدالله برای اینکه یاد حماسه بزرگ عاشورا را زنده بدارند، در هر روز نام یکی از اسوههای سرزمین نینوا را بر زبان جاری میکنند که به این شرح است:
روز اول: مسلم بن عقیل علیهالسلام
روز دوم: ورود کاروان به کربلا
روز سوم: حضرت رقیه علیهاالسلام
امام حسن علیه السلام در اثر توطئهاى شوم كه از سوى معاویه تدارك دیده شد به شهادت رسید و جلوههاى شكوهمند امامت در دیگر یادگار فاطمه و على علیهماالسلام متجلى گشت. استبداد اموى جهت هدم امامت راستین و یاران دلباخته آن، عزم را دو چندان كرد و با تهدید و ارعاب و ترفندهاى عوام فریبانه به نابودى مكتب و راه امام على و فرزندانش علیهم السلام همت گماشت. بدین جهت، رهبرى و هدایت امت شرایط دشوار و طاقتفرسایى یافت. دوران ده ساله امامت ابىعبدالله علیه السلام بیانگر مواضع و برنامههاى آن حضرت در مقابل این تحولات است كه پیامها و درسهاى ارزشمندى را فرا راه عاشقانش قرار مىدهد و از سوى دیگر، سیره اخلاقى تربیتى آن بزرگوار را از ذخائر ازرشمند جهان اسلام و از بایستههاى پژوهشى است كه بخش مهمى از آن ظهور و درخشش همین دوران مبارك است. نوشته حاضر نگاهى است اجمالى به یكى از مواضع و ابعاد زندگى سیاسى آن حضرت با عنوان «مبارزات امامحسین علیهالسلام در دوران معاویه كه محورهاى زیر بیانگر جوانب آن مىباشد.
اعلام منشور ولایت در سرزمین منا
شیعیان امام على علیه السلام روزهاى سختى را در حكومت معاویه سپرى مىكردند. تعداد زیادى از آنان توسط معاویه به شهادت رسیده و بسیارى دیگر فرارى یا منزوى و در اضطراب و نگرانى به سر مىبردند. در منابر و اجتماعات اهانت به امام على علیه السلام به صورت رسمى رواج یافته بود و دلهاى عاشقان و دوستداران امیرمومنان را سخت جریحهدار كرده بود. اكنون دیدگان به سوى امام حسین علیه السلام دوخته شده و منتظر رهنمودها و دستورهاى آن حضرت است تا این سكوت مرگبار را بشكند و راهى به سوى افقهاى حقیقت بگشاید. امام حسین علیه السلام همراه عبدالله ابن عباس و عبدالله ابن جعفر حج مىگذارد. در سرزمین منا فرصتى دست مىدهد تا امام علیه السلام از اصحاب پیامبر و شیعیان و نیك مردان انصار دعوت كند و حقایق را براى آنان بازگو كند. بیش از هفتصد تن گرد امام اجتماع مىكنند كه دویست نفر آنان از اصحاب پیامبرند. حضرت بپاخاست و پس از حمد و ثناى الهى، فرمود: «این تجاوزگر (معاویه)بر ما و شیعیان ما سختیها و ناملایماتى روا داشته است كه خود دانسته و دیدهاید یا به شما رسیده است. مىخواهم از شما درباره حقیقتى جویا شوم. اگر راست گفتم، آن را تصدیق كنید و در صورتى كه خلاف گفتم، مرا تكذیب كنید. سخنم را بشنوید و گفتارم را بنویسید. سپس هنگامى كه به سوى شهرها و قبایل خویش بازگشتید، هر آن كس را كه مورد وثوق و اطمینان دانستید به آنچه از حقوق ما مىدانید، دعوت كنید. من از آن مىترسم كه حق ولایت از بین رود و مغلوب گردد، اگرچه خدا نور خویش را به رغم خواست كافران، غالب خواهد گردانید.»
سپس آنچه از قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله درباره پدر و مادرش و اهلبیت علیهم السلام بود، براى آنان قرائت كرد. همگى گفتند: «اللهم نعم قد سمعنا و شهدنا»؛ همین طور است ما خود شنیدیم و افراد مورد اعتماد براى ما آنچه فرمودید، نقل كردند.
سپس حضرت فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم آیا مىدانید كه پیامبر صلی الله علیه و آله على علیه السلام را در غدیر خم به امامت منصوب كرد و مردم را به ولایت او فرا خواند و دستور داد كه این پیام را حاضران به غایبان برسانند؟» همگى گفتند: «بلى ما شنیدیم.» (1)
بدین ترتیب، امام علیه السلام در آن اجتماع بر حقیقت امامت تاكید ورزیده و رسالت و مسوولیت خواص را براى ترویج مكتب اهلبیت علیهم السلام و مبارزه با استبداد اموى ترسیم كرد. سخنرانى حضرت در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در همین راستا است. مرحوم مجلسى مىنویسد: به معاویه گفتند: دیدگان به سوى حسین علیه السلام است. كارى كن كه او منبر رود و خطابه ایراد كند؛ از چشم مردم خواهد افتاد؛ زیرا توانایى خطابه ندارد. معاویه گفت: این را درباره برادرش حسنابن على تجربه كردم، به رسوایى ما منجر شد.
سرانجام اصرار زیاد مردم باعث شد از امام حسین علیه السلام بخواهد به منبر رود و با مردم سخن بگوید. حضرت سخنرانى خود را با حمد و ثناى الهى آغاز كرد. در این حال مردى گفت: كیست كه خطابه مىكند؟ حضرت فرمود: ماییم حزب پیروز الهى و عترت رسول خدا كه نزدیكترین فرد به او هستند و اهلبیت پاكیزه او و یكى از دو چیز گرانبها كه عِدل قرآن قرار داده شده، همان كتاب كه باطلى از پیش رو و پشت سر او راه نمىیابد، آگاه به تاویل قرآن و روشنگر حقایق آن هستیم. ما را اطاعت كنید كه اطاعت ما واجب است؛ زیرا اطاعت ما مقرون به اطاعت خدا و رسول او گشته است. خداوند متعال مىفرماید: «اطاعت كنید خدا و رسول او و صاحب فرمان از خودتان را و هرگاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید. اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این براى شما بهتر و عاقبت و پایانش نیكوتر است.» (2)
و فرموده: «هنگامى كه خبرى از پیروزى یا شكست به آنها برسد، آن را شایع مىسازند در حالى كه اگر آن را به پیامبر و پیشوایان كه قدرت تشخیص كافى دارند، بازگردانند از ریشههاى مسایل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده كمى همگى از شیطان پیروى مىكردید.» (3)
شما را برحذر مىدارم از این كه به نداى شیطان گوش فرادهید؛ زیرا شیطان دشمن آشكار شما است. و در آن صورت از دوستان شیطان خواهید شد. دوستانى كه شیطان به آنان مىگوید: امروز هیچ كس از مردم بر شما پیروز نمىگردد و من همسایه شما هستم اما هنگامى كه دو گروه(كافران و مومنان مورد حمایت فرشتگان در جنگ بدر) در برابر یكدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم.(4) كه در این صورت «مثل كافران جنگ بدر» مورد ضربه شمشیرها و نیزهها «از سوى ملائكه» قرار خواهید گرفت و در آن هنگام ایمان فردى كه از پیش ایمان نیاورده است یا كار نیكى را انجام نداده است نفعى به او نخواهد رساند.
در این موقع، معاویه گفت: «حسبك یا ابا عبدالله فقد ابلغت»؛ كافى است اى اباعبدالله، حق سخن را ادا كردى. (5)
1- الغدیر، ج 10، ص 161 و 162.
2- نساء، آیه59.
3- همان، آیه83.
4- انفال، آیه 48.
5- بحارالانوار، ج 44، ص 205 و
حديث كربلا، حديث حريت و حماسههاست و روايتش روايت رويش و خيزش، و سرودش هميشه سرخ و حيات بخش و حركت زا . در خصوص كربلا و حماسه هميشه جاويد عاشورا، در كتابى با نام «سيماى كربلا، حريم حريت» سخن گفتهايم و چندين حديث ازاحاديث اين دفتر را نيز در آنجا البته با شرح و بسطى بيشتر آوردهايم . ديگر لازم نيست در اين مقدمه حرف به درازا كشد، تنها به تذكر چند نكته كه در فهم بهتر اين مجموعه مىتواند مفيد باشد بسنده مىشود : 1 . روايتهايى كه درباره كربلا، بويژه زيارت آستان قدس حسينى عليه السلام، در منابع روايى آمده است . بيشتر از اينها است كه در يك مجموعه چهل حديثى بگنجد، ما از صدها حديث، اين چهل نمونه را، از سخنان برگزيدگان خدا برگزيدهايم . 2 ـ احاديث از كتابهاى معتبر نقل شده و بيشتر آنها را در كتاب وزين كامل الزيارات مىتوان ديد، كتابى كه در نظر دانشوران شيعى معتبراست و محكم . 3 ـ در انتخاب حديثها، علاوه بر نكات چندى كه در نظر بوده اين نكته نيز در نظر گرفته شده است كه تا حد امكان حديثى نقل شود كه كم لفظ و معتبر، اما پر معنى باشد تا حفظ آن براى همه سهل و ممكن باشد . 4 ـ پيشاپيش اقرار مىشود كه ترجمهها نارسا بوده و آن لطف بى نظيرى كه در سخن معصوم عليه السلام است در ترجمهها ديده نمىشود ما تلاش خويش را كردهايم، اميد كه مقبول درگاه حضرت حق واقع گردد .
زينب وحيدي دختر 13 ساله دانش آموز دوم راهنمايي روستاي آبچور از توابع بجنورد كه نامه اي به امام حسين عليه السّلام نوشت و چه زود دعوتنامه خود را از امام حسين دريافت كرد! ماجرا چنين است
سوال: در چه خانواده اي زندگي مي كني و چه عامليباعث شد به ياد امام حسين بيفتي؟زينب: پدرم كارگر ساده است، مادرم خانهدار،يك خانواده 6 نفره هستيم، به مناسبت دهه فجر سال 89 از طرف مدرسه روستا در مسابقهحفظ سوره فجر شركت كرده و يك كارت بانكي با ارزش ده هزارتومان هديه گرفتم. اين كارترا خيلي دوست مي داشتم و آن را به خوبي نگهداري مي كردم. يك هفته بعد از طرف مدرسهبه دانش آموزان گفتند براي بازسازي حرم مطهر امام حسين عليه السّلام از طريق ستادبازسازي عتبات كمك جمعآوري مي كنند. من هم همين كارتي را كه گرفته بودم با نامه ايكه نوشتم هديه دادم
حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(ع) را زيارت کند " چه از راه دور يا نزديک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
چند نکته در رابطه با اين حديث قابل ذکر می باشد:
اول اينکه گوينده مطلب يک امام معصوم است، بنابراين خيلی قابل اهميت می باشد.
چرا در متون دینى ما بر اهمیت و فضیلت سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام تأکید زیادى شده است؟
نماز، یکى از مهمترین اعمال عبادى و پایهاى محکم براى خیمه شریعت اسلام به شمار مىآید. این عمل، بر ارکانى استوار مىباشد که یکى از آنها «سجده» است. سجده در هر نماز واجب و مستحب، باید گزارده شود؛ اما این که سجده کردن بر چه چیزهایى درست است، باید گفت که همه مذاهب اسلامى سجده کردن بر زمین و خاک را صحیح مىدانند؛ بلکه طبق روایات رسیده از پیامبر صلىاللهعلیهوآله سجده بر خاک فضیلت بیشترى دارد.
امام حسین علیه السلام پس از آن که با سپاه یزید اتمام حجت نمود، فرمود:« عمر بن سعد کجاست؟ او را نزد من فرا خوانید.»
عمر بن سعد با اکراه و تردید، نزد امام علیه السلام آمد.