متن پاسخ: همچنان كه در برخى از روايات آمده است پيامبران در بين انسان ها از نظر عقل در رتبه بالايى قرار دارند به طورى كه اگر انسان ها تمام سعى خود را به كار ببندند تا نيروى عقل و تعقل را در خود كامل كنند به مرتبه انبيا نمى رسند(20) بنابراين برخوردارى از عنصر عقل در حد والا و بالا يكى از ويژگيهاى خاص انبياء است.
بايد توجّه داشت كه در فرهنگ دينى عقل مفهوم دو معنايى غير از فرك ]نيروى نتيجه گيرى[ و هوش ]درك موقعيت[ و علم ]كه نتيجه به كاربردن فكر است[ دارد. عقل در آيات و روايات به معناى نيروى ارزيابى و سنجش است كه بر راههايى كه فكر براى رسيدن به مطلوب ارائه مى دهد نظارت مى كند. كه كدام راه خوب و كدام راه براست . علاوه براين، عقل براصل خوبى و بدى، ارزش و ضدارزش نظارت و ارزيابى دارد. كه:
خوبى چيست؟
بدى چيست؟
و از آنجا كه در نوع زنان عنصر تعقل سخت تحت تأثير عواطف است، نقصان پيدا مى كند. همچنان كه در روايتى اميرالمؤمنين على ((عليه السلام))نقل شده است: «العاقل من يملك نفسر اذا غضب، و اذا رغب، اذا رهب(21); عاقل، كسى است كه در هنگامى كه عصبانى مى شود و هنگامى كه به چيزى غيبت دارد و هنگامى كه از چيزى مى ترسد مالك نفس خود باشد و خود را كنترل كند». بنابراين عواطف خشم، رغبت و ترس اگر در حد شديدى باشند به گونه اى كه از كنترل انسان خارج شوند در كاستى و از بين بردن عقل تأثير دارند. اين امر به هر اندازه تحقق پيدا كند و در هر زمان و در هر عمل خصورى تحقق يابد به همان اندازه از عنصر عقل و ارزيابى و سنجش مى كاهد.
همچنان كه ذكر شد عنصر در نوع زنان به نحو شديد و بر جسته اى وجود دارد، كه اين امر به خودى خود نه تنها مذموم نيست بل براى تكميل جامعه انسانى و خانواده امرى لازم و مفيد هم هست. در كلامى از اميرالمؤمنين((عليه السلام)) اين نقصان عقل در نوع زنان نسبت به مردان تصريح شده پذيرفته شدن شهادت دو زن به جاى يك مرد يكى از علايم و نشانه هاى آن ذكر شده است(22).
بنابراين اعطاى مقام نبوت به قابليتى ذاتى، يعنى برخوردارى از عنصر در حدى بالاتر از همه انسان ها، نياز دارد كه اين امر در جنس مردان، آن هم در افرادى خاص و نادر به قوع مى پيوندد.