ادعاهای مدعیان دروغین، این ادعاها که شامل طیف وسیعی میشوند، ادعاهایی هستند همچون؛ رمالی، اسطرلاب، پیشگویی، جادوگری، طالعبینی، طلسمنویسی، ارتباط با ارواح و اجنه. اینگونه دعاوی در سطح جامعه به اشکال مختلفی ظهور پیدا میکنند.
گاه شبهات موجود در ذهن افراد باعث تمایل به سمت این مدعیان دروغین عرفان میشود، بهعنوان مثال ممکن است به ذهن افرادی که اهل مطالعات تاریخی هستند خطور کند که برخی از بزرگان و پیشگامان دینی ما نیز اهل علوم غریبه بودهاند، که در این میان میتوان از افرادی همچون؛ خواجه نصیرالدین طوسی متوفی سده هفتم و مرحوم شیخبهایی نام برد.
لازم به ذکر است که استفاده از علوم غریبه در صورتیکه مبتنی بر مسائل دینی و علمی بوده و از سوی مجتهدی انجام گیرد سخن دیگری است، زیرا که گاه یادگیری سحر بر مجتهد جامع الشرایط مجاز بلکه و اجب میشود. اما آنچه توسط مدعیان دروغین مطرح میشود اولا دروغ است زیرا آنها بر این علوم احاطه ندارند ثانیا شرایط یاد گیری آن را واجد نیستند ثالثا هدف آنها تنها کسب درآمد و اغراضی از این دست است.
مدعیان دروغین دو دستهاند؛ دسته اول نااهلانی هستند که با استفاده از حقایقی که اصالت دارد، تنها بهدنبال سوء استفادههای شخصی خود از آن مطالب حقه هستند، دسته دیگر افرادی نالایقاند که به ذکر مطالبی خرافی که از پایه ناصحیح است، میپردازند. این دسته نه مبنای درستی دارند و نه افراد شایستهای هستند؛ همچون طلسمنویسی. همچنین کسانیکه ادعای پیشگویی و ذهنخوانی و یا ارتباط با امام زمان(عج) دارند، از این قبیل افراد هستند.
سوءاستفاده از قدرت روحی انسان توسط مدعیان عرفانهای کاذب
گاه ممکن است قدرتهای خاصی از جانب خداوند تبارک و تعالی در نهاد برخی از انسانها قرار داده شده باشد، بهگونهای که مثلاً با نگاه به قیافه شخصی، بتواند آنچه را در ذهن او میگذرد، متوجه شود. متأسفانه این قبیل نمونهها که اصالت و حقیقت دارد و از پایه و اساس درستی بهرهمند است، امروزه مورد سوء استفاده افراد نااهل قرار گرفته است.
امروزه افرادی با این تواناییهای روحی وجود دارند که گاه ارتباط ویژهای نیز با دیانت ندارند؛ همچون افرادی که در مسیحیت یا در یهود بوده و هستند یا حتی ممکن است دین و آئین خاصی نیز شخص نداشته باشد، اما از این قدرت بهرهمند شود که در بخش پایانی مبحث نکاتی در این زمینه طرح خواهد شد.
بهعنوان مثال فردی به نام «ولف میسینگ» مربوط به اوایل سده بیستم است که توسط چرچیل، استالین و گاندی مورد آزمونهای سختی قرار گرفته است تا آنجا که متوجه شدند که وی قدرتهای فوق العاده بالایی دارد. این در حالی است که ولف میسینگ یا مسیحی است یا بی دین.
منظور اینکه گاهی در اصل وجود این قدرتها نمیتوان شک کرد، اما باید توجه داشت که بسیارند کسانیکه ادعای چنین قدرتهایی را دارند، درحالیکه قدرتشان پوشالی و دروغین است و ادعایشان واهی است. خلاصه بحث اینکه قدرتهای معنوی دو دستهاند؛ در اکثر قریب به اتفاق موارد کسانی که مدعیاند، فاقد این قدرتها میباشند و در موارد بسیار نادری که قدرتی شاید وجود داشته باشد از آنها سوء اسفاده شده، شخص مدعی به نفع خود از آنه بهره میبرد و نه در راستای هدایت انسانها به سوی خدا.
طی جلسات آتی بهطور مفصل هنگام بررسی عرفان سای بابا، به تحلیل اینگونه قدرتها پرداخته خواهد شد، زیرا وی نیز مشهور به داشتن قدرتهای معنوی و معجزات بالا است. آنجا خواهیم گفت که اکثر قریب به اتفاق کسانی که امروز در هند، مکزیک، برزیل و در جاهایی دیگر مدعی داشتن این قدرتها شدهاند، دروغگو هستند.
امروزه در کشور ما حدود ده نوع طالعبینی بهگونههای بسیار وسیع خصوصاً در فضای مجازی در حال ترویج است. نمونههایی همچون؛ طالعبینی چینی، طالعبینی خورشیدی، طالعبینی ایرانی، طالعبینی باستانی، طالعبینی مصری، طالعبینی بیزانسی، طالعبینی غربی و طالعبینی شرقی. چند سال قبل فرهنگ جامع طالعبینی در چند جلد که تمام انواع طالعبینی جمعآوری کرده بود، در ایران چاپ و منتشر شد.
بسیاری از مطالبی که در کتابهای طالعبینی مطرح میشود؛ مانند ویژگیهای سال تولد براساس احتمالاتی بهدست میآید که مطلقاً اصالت و قطعیت ندارد، لذا بههیچعنوان اعتبار و سندیت ندارند.
از سوی دیگر در این طیف عرفانهای کاذب و ادعاهای دروغین، دعاوی با جسارت و جرأت بیشتری مطرح میشود بهطوریکه اینگونه ادعاها جرأت زیادی میطلبد و کار از عهده و توان افراد ساده خارج است؛ از جمله میتوان از کسانیکه مدعی ارتباط با امام زمان(عج) هستند، نام برد.
این ادعا امروزه بهگونههای مختلف در ایران مطرح میشود. بهعنوان مثال چند سال قبل یک خانم جلسهای مدعی بود که همسر امام عصر(عج) است. شبها به محضر ایشان مشرف است، بنابر این هرکس سؤال و پرسشی از آقا امام زمان(عج) دارد، مکتوب یا شفاهاً مطرح کند و جواب از ایشان بگیرد.
محافل زنانه از مهمترین زمینههای نفوذ مدعیان عرفانهای دروغین است
یکی از صحنهها و زمینههای نفوذ این گونه افکار و اندیشههای نادرست و انحرافی و معنویتهای جدید و عرفانهای کاذب و نوظهور، محافل زنانه است، آماری توسط یکی از مراکز(روزنامه جمهوری اسلامی، ۸ آذر ۹۰)، در دهه اول محرم امسال جمعآوری شد مبنی بر اینکه هفتصد محفل زنانه در ایران شناسایی شده است که محل طرح معنویتهای جدید و عرفانهای نوظهور است.
نکته جالب اینکه تمام این هفتصد محفل زنانه بود؛ یک خانم جلسهای محور قرار میگیرد و افرادی که گاه تا چهارهزار نفر نیز گزارش شدهاند دور او جمع میشوند و وی اینگونه افکار ناروا را ترویج میکند. بسیاری از این افراد که دارای سابقه هستند.
اینگونه معنویات و عرفانهای کاذب در مرحله اول مجالس زنان را هدف گرفته است، زیرا بیش از پنجاه درصد از مخاطبینی که بهعنوان هدف پیشبینی کردهاند، از جنس زنان هستند، که این نیز خود دلایلی دارد که در جمعبندی پایانی مطرح خواهد شد.
هدف دیگر این گروه جوانان و نوجوانان هستند، دسته دیگر از مخاطب اصلی این فرقه نوجوانان و جوانان هستند که هرکدام به وجوه و ملاحظات خاص خود مورد هدف قرار گرفتهاند. البته اینطور نیست که آقایان در این طرح مورد توجه نباشند، بلکه ایشان در درجات دوم و بعضاً سوم قرار میگیرند.
ارتباط با امام زمان(عج) به اشکال ناروا و صور مختلفی مطرح میشود، شکل اول آن کاری بود توسط این خانم ادعا شد که همسر امام زمان(عج) است. شکل دیگر آن، این است که بعضی ادعا میکنند که مثلاً فرزند امام زمان(عج) هستند. همچنین گاه شخصی ادعا میکند که ارتباط ویژه با امام زمان(عج) دارد بهاین شکل که هرگاه اراده کند حضرت را در کنار خود خواهد دید؛ که ادعای بسیار بزرگی است؛ یعنی امام(عج) نزد ما میآید نه اینکه ما برویم نزد ایشان.
ادعای ارتباط با امام زمان(عج) به این اشکال خلاصه نمیشود و وجوه دیگری نیز دارد که متأسفانه امروزه اشکال وسیعی پیدا کرده است. دسته دیگر افرادی هستند که ادعای بالاتری دارند و خود را پیامبر خدا معرفی میکنند. برخی دیگر علاوه بر نبوت مدعی امامت نیز هستند.
افرادی بالاتر از ادعای ارتباط با امام زمان(عج) و نبوت، ادعای الوهیت و خدایی کردهاند، این افراد شخصیتهای بسیار متفاوتی دارند، بهطوریکه گاه مطرح میکنند که من هم پیامبرم و هم خدا و گاه میگویند من خدایم و قرار است چند سال دیگر پیامبری از سوی من مبعوث شود. همچنین عدهای از این افراد که ادعای نبوت میکنند، گاه عنوان میکنند که صاحب کتاب نیستند و برخی دیگر کتابشان را همان قرآن معرفی میکنند.
یکی از آن خدایان شخصی است به نام «غرابات» که اهل یکی از شهرهای جنوبی کشور است. وی بی سواد است، او پس از مدتی احساس قدرت پوشالی کردو هنگامیکه کارش رونق مییابد، خود را پیامبر معرفی میکند و در نهایت دعوی خدایی میکند. باید بسیار مراقب اینگونه افراد و ادعاهای دروغین و پوشالی آنها بود و دائما روشنگری کرد.
بحث در این قسمت بسیار مفصل است و بیشتر قطعههایی که در رسانه ملی در برنامه بهسوی ظهور پخش میشد، از این طیف ماجراها بود که در کشور رخ داده بود و شناسایی شده بودند و توسط قاضی حکمی در رابطه با ایشان صادر شده بود. نکته مهم اینکه شاید در میان افرادی که در طی این سالیان در کشور بازداشت شدهاند، تنها چند نفر اندک مبتلا به اختلالهای روانی و فکری باشند؛ یعنی از حالت تعادل خارج باشند.
براساس اعلام نتیجه تحقیقات علمی صورت گرفته بر روی این افراد، بهجز چند نفر محدود که بهلحاظ تعادل مشکل داشتند مابقی سلامت روحی، فکری و جسمیشان توسط کارشناسان مختلف تأیید شد. حال سؤال اینجاست که چه انگیزهای باعث میشود که این افراد چنین ادعاهایی را مطرح کنند؟
شهوت، شهرت و ثروت؛ مثلث آمال مدعیان عرفانهای دروغین
تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد که اهداف سهگانهای در میان این افراد شایع است که غالباً بهدنبال آنها هستند، گاهی بهدنبال دستیابی به هر سه هدف هستند، گاه دو و یا حداقل یک مورد از این اهداف؛ اول اینکه بسیاری از این افراد بهدنبال ارضای شهوات جنسی خود هستند، منتهی از طریق دعوی ارتباط با غیب، قدرتهای معنوی، پیشبینی، ذهنخوانی و یا ادعای نبوت و الوهیت. این دسته از افراد این قبیل ادعاها را پلی قرار میدهند برای نیل به اهدافشان، بههمین جهت عمدتاً شهوت اولین هدف و مقصد این مدعیان قرار میگیرد.
دومین هدف و مقصد این گروه، کسب شهرت است. عمده این افراد از دوران کودکیشان، عقدههای فروخفته جاه، شهرت و مقام دارند که در تربیت خانوادگی یا شرایط مختلف اجتماعی مبتلا به این عقدههای فروخفته شدهاند که در دوران بزرگسالی متوسل به ادعاهای مختلف میشوند تا عدهای در مقابلشان سر تعظیم فرو آورند.
اگر این احترام و تعظیم برای هر انسانی رخ دهد، احساس غرور، نخوت، تکبر و بلند مرتبهخواهی میکند، حال فرض کنید که در تعظیم و دستبوسی، مردم از یکدیگر سبقت بگیرند یا در صف بایستند، در این حال چه حسی به شخص دست میدهد؟ مسلم است که احساس لذت و شادمانی و شعف زیاد تمام وجود شخص را فرا میگیرد. لذا از آنجا که شهرت برای انسان لذتهای متعددی بههمراه دارد، دومین مقصد این افراد قرار گرفته است.
سومین هدفی که این افراد غالباً دنبال میکنند، کسب ثروت است، خصوصاً پولهای هنگفت. لذا در یک بررسی ساده انگیزه این افراد را میتوان در سه مطلب خلاصه کرد؛ شهوت، شهرت و ثروت که مثلث آمال تشکیل دهنده مدعیان دروغین بهحساب میآید.
اذعان به این مطلب که همه این مدعیان دروغین بهدنبال شهوت، شهرت و ثروت هستند، کار دشواری است، البته اثبات وجود هر سه این موارد در ذات مدعیان با شدت و ضعف مواجه است؛ یعنی ممکن است برای کسی شهوت اصل باشد، برای دیگری ثروت و برای سومی شهرت، اما اگر هرسه این موارد در کسی جمع شود، مسلماً او انسان جالب و قابل مطالعهای خواهد بود!
سوءاستفاده از نام پروردگار، موجب مفتضح شدن نزد مردم است
سنت الهی، قانون است و قانون کلیت دارد، زبان کلی قانون نیز p آنگاه q است؛ یعنی اگر حادثه اول اتفاق افتد، آنگاه حادثه دوم را بهدنبال خواهد داشت. در اصطلاحات دینی به اینگونه بیان، «سنت» اطلاق میشود که مترادف قانون است. براساس آیات و احادیث، یک سنت الهی بهدست میآید و آن اینکه خداوند جهان هستی را آفرید، اما پس از خلق آن را بهحال خود رها نکرد؛ یعنی خداوند هم خالق جهان است و هم مدبر آن. خالق از اسماء الهی است اما در قرآن بهجای مدبر از واژه «ربّ» استفاده کرده است که بهمعنی مالک و مدبر است. از واژه مدبر امروزه به مدیریت و سازماندهی تعبیر می شود.
خداوند هم عالم را آفریده و هم لحظه به لحظه تا قیام قیامت آن را مدیریت میکند. تدبیر عالم توسط خداوند ابزارها، تکنیکها و روشهای مختلفی دارد که این بحث یکی از بحثهای بسیار جالب قرآنی محسوب میشود؛ یعنی در قرآن هم خداوند را بهعنوان ربّ، مدیر و مدبر عالم معرفی کرده و هم تکنیکهای اداره جهان توسط ذات باری را مطرح کرده است که حتی در میان این بحثها میتوان مدیریت دینی را نیز استخراج کرد.
خداوند عالم را آفرید و بر این عالم قوانینی را بهلحاظ تکوینی حاکم کرده است که بخشی از این قوانین در علوم مختلف بهدست میآید؛ مثلاً اگر فلز حرارت ببیند، منبسط میشود که این یک قانون است و خالق این قانون همان خالق هستی است.
بخشی از این قوانین در علوم مختلف همچون علوم تجربی استخراج میشود، بهگونهای که میتوان گفت کار علم و کار دانشمندان علوم طبیعی کشف قوانین ناظر بر عالم طبیعت است. بخش دوم این قوانین، قوانین ناظر بر روابط اجتماعی انسانها است که به این دسته قوانین یا سنن اجتماعی قرآن میگویند. در قرآن هم قوانینی علمی آمده بهطوریکه در حدود هفتصد یا نهصد آیه به ذکر قوانین علمی پرداخته شده است.
در قرآن قوانین اجتماعی و اقتصادی و ناظر به روابط اجتماعی انسانها نیز بیان شده که به سنن اجتماعی موسوم است؛ بهعنوان مثال میتوان از آیه «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند» که از آیات خیلی گوهر بار قرآن کریم است، نام برد. روح این آیه این است که ای انسان تا تو خود تغییر نکنی، زندگی و آنچه مربوط به زندگی توست، تغییر نمیکند. اصل تغییر و تحول خداوند میگوید تا یک فرد یا یک گروه ـ البته آیه اشاره به قوم دارد ـ تغییر نکنند، رفتار خدا نسبت به آنها تغییر نخواهد کرد. لذا این شعار دینی و عرفانی و قرآنی است که تغییر و تحول پیدا کن، تا خدا نسبت به تو تغییر بکند.
دو طیف از قوانین الهی در عالم وجود دارد؛ اول سنن علمی و دوم سنتهای اجتماعی، اما بخش سوم از قوانین الهی که کم به آن توجه میشود، سنن سلوکی است. در قرآن آیاتی است که بیان کننده قواعد سلوک و قوانین ایمان و اخلاق است. کلیت این قانون این است که اگر کسی بخواهد صادقانه گام یا گامهایی به سمت خدا بردارد، فرمولش این است و باید در این قوانین به سلوک بپردازد.
اگر سالک از این قوانین خارج شود، جواب نمیگیرد. ممکن است به مقامی برسد، اما آن مقام در مسیر صعود نیست؛ بهتعبیری ممکن است سلوک و ریاضت باشد، ولی این ریاضت و مجاهدت یا محدود ساختن خویش الزاماً با صعود همراه نیست. سلوکی که صعود و عروج داشته باشد رفتن به سمت خدا است، ولی الزاماً تمام سلوکها و ریاضات ملازم با رفعت و صعود نیست.
دین به دنبال قرب است و قرب یعنی سلوک صاعد، آیه قرآن فرموده است: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ؛ سخنان پاکیزه به سوى او بالا مىرود» انسانی که اهل قرب و ارتباط با خدا است باید بالا برود، لذا سلوک دینی، الهی و آسمانی رفتن به سمت بالا است نه فقط تلاش کردن. بههر حال بخش سوم و قابل توجه آیات، قواعد و سنن سلوکی است؛ بهطوریکه در آیات قرآن بالغ بر صد قانون و سنت و سلوکی و عرفانی وجود دارد که خود بحث مفصل و جالبی است که در سیستم دانشگاهی معادل چندین واحد درسی است.
بهعنوان مثال آیه شریفه «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا؛ و هر کس از خدا پروا کند [خدا] براى او راه بیرونشدنى قرار مىدهد» در این آیه یک رابطه مستقیم میان تقوا و مخرج را عنوان کرده است. همان بینش باطنی است که انسان درست را از نادرست و حق را از باطل میتواند تشخیص دهد. با این توضیح کسیکه به این مرحله برسد و حق را از باطل تشخیص دهد دیگر دچار تردید نمیشود. ملاک تقوا و رفعت این است که ذهن انسان آمیخته با تردید نباشد.
یکی از ملاکهای سلوک وضوح است و کسی که «مخرج» دارد هیچگاه مردد نمیشود و همیشه امر برای او واضح است، یکی از ویژگیهای قرآن «تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ؛ روشنگر هر چیزى» بودن است. تبیان بهمعنای بیّن بودن است. کسی که اهل تقوا است، اهل وضوح میشود؛ یعنی آنکه در مسیر است، فهمش با قرآن بالا میرود و در حوادث زندگی مبتلا به آشفتگیها و خلجانات فکری و آشفتگیهای روحی و درونی نمیشود و همیشه حق بر او واضح است.
قرآن راه کسب اینگونه بینش در زندگی را تقوا میداند، تقوا بهمعنای خود محدودسازی هدفمند است. البته محدودسازی دو نوع است؛ هدفمند و بی هدف. خود محدودسازی هدفمند مطابق جدول و سنت الهی تقوا است. مثال ساده آن محدود کردن نگاه است؛ این محدود سازی خویشتن باعث میشود که خدا به انسان چشم برتری دهد تا بهوسیله آن چشم چیزیهایی را ببیند که دیگران نمیبینند و حتی خود نیز سابقاً نمیدید.
سومین سنت قرآنی سنتهای سلوکی و صعودی است، گفته شد که مدعیان دروغین عرفان بهدنبال مثلث شهوت، شهرت، و ثروت هستند، اما یکی از سنتهای قطعی خداوند این است که اگر کسی در این دنیا، کام نفس(لذت) برد و بر آن نام خدا گذارد، یعنی از طریق آسمان و حقیقت و نام خدا بخواهد کامروایی نفسانی کند، سنت قطعی و حتمی خدا در همین جهان این است که او را پیش روی خلق خصوصاً همان کسانی که از آنها بهره برده است، مفتضح خواهد کرد و امر او موکول به جهان ابدیت نخواهد شد، زیرا هم خود خدا و هم کائنات، نسبت به اسم خدا بسیار حساس هستند.
با هر چیز در این عالم بازی شود با اسم خدا و مقدسات دین نمیتوان بازی کرد، چراکه خدا و کائنات خدا نسبت به آن اسم حساس هستند. خلاصه سنت الهی در این زمینه این است که هر کس کام نفس برد اما بر آن نام خدا گذارد، سنت قطعی و حتمی الهی این است که در همین جهان او مفتضح خلق خواهد شد که تاکنون نیز چنین شده است، فرقی هم نمیکند اینگونه مدعیان معروف باشند یا هنوز معروف نشده باشند.
سلسله نشست های آسیب شناسی : حجت الاسلام دکتر محمد تقی فعالی
نظر خود را اضافه کنید.