به پشت درب این خانه عزیزی بر زمین افتاد
و من فریادهایش را نبرده ام هنوز از یاد
و یادم هست ای مادر به پشت درب می گفتی
تو ای مسمار پر کینه بدادی سینه ام بر باد
به روی چشم زار من همین الآن نظرها کن
که بعد از این ندارم من به جز قتلگهم میعاد
حسین جانم اگر باشم پس از این ماجرا زنده
بود این آرزوی من که گردانم تو را داماد
تو را گفتم از آن کوچه گذر منما گذر منما
که کفتار پلیدش در کتک کاری بود استاد
در آن کوچه کتک می زد تو را نامرد بی احساس
حسن چون تو ز فرط غم درون کوچه می زد داد
سروده جعفر ابوالفتحی
گفتگوی امام حسین( ع ) با مادرش زهرا (س)
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.