تحريف ها و روضه هاي دروغ

تعريف تحريف

سوال 60- در ابتداء اين بخش لطفا در مورد تحريف و خطر آن به طور مختصر مطالبي بيان فرماييد.
ج: تحريف و كذب گويي مي تواند در تمام مسايل وجود داشته باشد كه با تحريف كردن مسائل، شنونده را از واقعيت دور نگه مي دارند و حتي تحريف باعث مي شود بر خلاف واقعيت ظاهر شود.
خطر تحريف از خطرهاي بزرگي است كه دامنگير اديان آسماني گدشته شده است و اين خطر اسلام و امت اسلامي را نيز تهديد مي كند. با اين تفاوت كه در اين دين خاتم پيوسته كساني بوده و هستند كه غبار تحريف را از چهره آن زدوده و اصالت آن را حفظ كرده اند.
امام صادق (ع) در اين رابطه مي فرمايند: ان فينا اهل البيت في كل خلف عدولا ينفون عنه تحريف الغالين و انتحال المبطلين ، و تاويل الجاهلين.
يعني در ميان ما خاندان در هر نسل و عصري عادل مرداني هستند كه تحريف افراطيان و دروغ باطل گريان و تاويل نادانان را از چهره دين مي زدايند. و در قضيه عاشورا نيز متاسفانه تحريفات بسياري وارد شده است.

انواع تحريف

سوال 61- انواع تحريف را نام ببريد و بفرماييد در قضيه عاشورا كدام يك از اين تحريف ها داخل شده اند؟
ج: تحريف بر دو گونه است الف) لفظي ب) معنوي
اما لفظي عبارت از جابجايي عبارات و جملات يا كم و زياد نمودن آنها.
و اما تحريف معنوي آن است كه روح يك چيز را عوض كنند و چهره واقعي آن را تغيير دهند.
البته راه ايجاد تحريف هم بر دو گونه مي باشد. كه يكي شايد توسط دشمنان كينه توز ايجاد شود و يا شايد توسط دوستان نادان دلسوز.
در قضاياي عاشورا و نهضت حسيني (ع) در هر دو صورت لفظي و معنوي تحريف صورت گرفته است و كار به جايي رسيده است كه بايد بر مصيبت حسين بن علي (ع) نه تنها از ضرب تيرو سنان بلكه از اين گونه جعل ها و دروغ ها و تحريف ها گريست.

رد يك شبهه

سوال 62- عده اي مي گويند كه گريه بر امام حسين (ع) ثوابش آنقدر زياد است كه از هر وسيله اي حتي دروغ و تحريف براي اين كار مي توان استفاده كرد. آيا اين نظر صحيح است؟
ج: استاد شهيد مطهري (ره) در اين رابطه مي فرمايند: در مكتب ماكياول و امثال او مي گويند: هدف وسيله را مباح مي كند. هدف خوب باشد وسيله ات هر چه شد، شد در اينجا هم گريه بر اما حسين (ع) خوب است به هر وسيله اي كه شده باشد. همين كه اشك جاري مي شود به هر وسيله ممكن خوب است. شيپور بزنيم، معصيت كاري كنيم به بدن مرد لباس زن بپوشانيم، عروسي حضرت قاسم (ع) جعل و تحريف كنيم. اين چه حرف شريعت خراب كني است. به خدا قسم بر خلاف گفته امام حسين (ع) است. امام حسين (ع) شهيد شد اسلام بالا برود نه اينكه بهانه اي شود كه پا روي سنن اسلامي بگذارند. و در جايي ديگري مي فرمايند: مكتب حسين (ع) مكتب انسان سازي است نه مكتب گنهكار سازي. حسين (ع) سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاري.

مقصر در رشد اكاذيب

سوال 63- به نظر شما چه كساني در رشد اكاذيب در روضه ها مقصر مي باشند؟
ج: مرحوم حاجي نوري (ره) استاد شيخ عباس قمي (ره) در كتاب ارزشمند لولو و مرجان در اين رابطه مي فرمايند: اگر اهل علم مسامحه نمي كردند و مراقب تمييز صحيح و سقيم و صدق و كذب گفتار اين طايفه روضه خوانان مي شدند و از گفتن اكاذيب نهي مي كردند كار خرابي به اينجا نمي رسيد. و به اين خدعه بي باك و متجري نمي شدند، و به اين قسم اكاذيب و اضحه معلومه نشر نمي كرد ...

وظايف روحانيون

سوال 64- لطف فرموده و در مورد وظيفه روحانيون و طلاب در مقابل مداحاني كه احاديث ضعيف السند يا مدح هاي ساختگي مي خوانند بيشتر توضيح دهيد.
ج: آيت الله مكارم شيرازي (حفظه الله تعالي) اظهار داشته اند كه طلاب، روحانيون و بزرگان حوزه وظيفه دارند، جلوي مداحي هايي كه ساختگي يا مبتني بر احاديث ضعيف است بگيرند. ايشان افزودند: برخي از مداحان بي سوادي كه اهل حديث و روايت نيستند، ميدان را به دست گرفته اند و احاديث ضعيف السندي را نقل نموده و با عباراتي زشت مداحي مي كنند، وي با اشاره به اخراج احمدبن خالد برقي از قم توسط شيخ القميين به دليل اينكه وي از اشخاص ضعيف و غيره موثق نيز حديث نقل مي نمود گفتند: الان هم شما طلاب و روحانيون تكليف داريد مثل شيخ القميين آنان را از قم بيرون كنيد و يا جلوي آنها را بگيريد ... شما سراغ ديگر آقايان علماء برويد با اصرار تذكر از آنها بخواهيد كه به وظيفه شان عمل كنند و من مطمئن هستم كه آقايان بزرگوار هستند و با تذكر شما اقدام خواهند كرد.

وظيفه مردم

سوال 65- وظيفه مردم در مقابل روضه خوان هاي دروغ چيست؟
ج: استاد شهيد مطهري (ره) در اين رابطه مي فرمايند: كه مردم دو مسوليت بزرگ دارند. يك مسؤليت اين است كه نهي از منكر بر همه واجب است . وقتي كه فهميدند كه دروغ است، نبايد در آن مجلس بنشينند. كه حرام است. و ديگر اين تمايلي است كه صاحب مجلس ها و مستمعين به گرياندن مجلس دارند، مجلس بايد بگيرد، بايد كربلا بشود. روضه خوان بيچاره هم يك چيزي اضافه مي كند تا مجلسش بگيرد. اين انتظار را مردم بايد از سر خودشان بيرون كنند. مردم بايد روضه راست را بشنوند و معارف و سطح فكرشان بالا بيايد.

توجيه دروغ هايي كه در كتب بزرگان آمده

سوال 66- بعضي از نقل هايي كه در مورد عاشوار آمده است و به آنها نسبت دروغ و كذب داده مي شود بعضا اين روضه ها در كتب بزرگان علماء و اعيان آنها ذكر شده است. اين مطلب چگونه توجيه پذير است؟
ج: بايد بدانيم كه:
اولا: نهايت چيزي كه از خبر ثقه و نقل مومن عادل به دست مي آيد آن است كه براي شنونده ظن يا اطمينان حاصل مي شود كه آن خبر راست است.
ثانيا: اعتبار و بزرگي مولف، دليل بر اعتبار كتاب نيست به همين دليل به مجرد ديدن خبري و حكايتي در كتابي كه به عالمي نسبت داده مي شود نبايد قناعت كرد. چرا كه شايد آن كتاب در اوايل سن آن مولف نوشته شده باشد. كه هنوز به مقام تمييز دادن صحيح از سقيم و ثقه از غير ثقه نرسيده باشد.
در نتيجه: احتمال دارد در كتاب آنها اخبار كذب و غير صادق يا ضعيف آمده باشد. كه نمونه هايي از آنها در كتب مختلف مي باشد.
ثالثا: در بعضي كتب با اين هدف نوشته شده است كه تمام اقوال و نظرات در آن ذكر شود تا صحت و سقم آنها را خود خواننده با تحقيق به دست آورد.
رابعا: خود مولف بزرگوار آن مطلب ضعيف را با جزم و يقين بيان نمي كند يا آن مطلب را نسبت به عالم و شخص ديگري مي دهد و يا بدون آنكه آن را تاييد جزمي كرده باشد بيان مي كند. مثلا مي گويد در قضاياي روز عاشورا اين حادثه نيز ذكر شده است. و امثال ذلك.

نمونه هايي از روضه هاي دروغ

سوال 67- بعد از ذكر مطالبي كه در مورد تحريف فرموديد. لطفا نمونه هايي از دروغ ها و تحريف هايي كه در حادثه عاشورا و مكتب امام حسين (ع) وارد شده است را بيان نماييد.
ج: شهيد مطهري (ره) در اين رابطه مي فرمايند: اگر بخواهند روضه هاي دروغ را جمع كنند. شايد چند جلد كتاب پانصد صفحه اي بشود بنابراين به ناچار بايد به صورت بسيار مختصر تنها به آن روضه ها اشاره كنم تا ان شاءالله با آشنا شدن مداحان با روضه هاي دروغ از بيان آنها پرهيز نموده و با آشنا شدن مستمعين با اين روضه هاي دروغ قدرت تمييز بين روضه هاي دروغ و صحيح را پيدا كنند تا بتوانند وظيفه خود كه همان نهي از منكر در صورت آماده بودن شرايطش مي باشد انجام بدهند.
نمونه اول: نقل مي كنند روزي امير المومنين (ع) در بالاي منبر بودند و خطله مي خواندند. امام حسين (ع) فرمود: من تشنه ام، آب مي خواهم. حضرت فرمود: كسي براي فرزندم آب بياورد. اول كسي كه برخاست كودكي بود كه همان حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود ايشان رفتند و از مادرشان يك كاسه آب گرفتند و آمدند (آن هم با چه طول و تفصيلي) ... اميرالمومنين (ع) تا اين منظره را ديدند اشكشان جاري شد و به ياد قضاياي كربلا افتادند.
شهيد مطهري (ره) مي فرمايند: كه حاجي نوري در اينجا بحث عالي دارد مي گويد شما مي گوييد علي (ع) در بالاي منبر بود و خطبه مي خواند علي (ع) فقط در زمان خلافتش بود كه منبر مي رفت و خطبه مي خواند. پس در كوفه بوده است. خلاف اميرالمومنين در كوفه در چه سالي بود؟
بين سال 36و 41. در آن وقت امام حسين (ع) در چه سنتي بود؟ مردي بود تقريبا 33 ساله. مي گويد آيا اصلا اين حرف معقول است كه يك مرد 33 ساله در حالي كه پدرش دارد مردم را موعظه مي كند. خطابه مي خواند، يك دفعه وسط خطبه بدود، آقا من تشنه ام. آب مي خواهم؟! و تازه حضرت ابوالفضل (ع) در آن وقت كودك نبوده، يك جوان در حدود پانزده ساله بوده است.
اين يك تحريف و جعل مي باشد. كه نه تنها مقام امام (ع) را بالا نمي برد بلكه پايين نيز مي آورد.
نمونه دوم: اين طور تحريف كرده اند كه امام حسين (ع) هنگام خروج از شهر حجاز با جلال و با شكوه خارج شدند بدين صورت كه خودشان روي يك كرسي مثلا مرصعي نشسته اند، بني هاشم روي كرسي هايي چنان و چنين نشسته اند بعد مهمل را آوردند و چه حريرها و چه ديباج ها، بعد مخدرات را آوردند با چه احترامي سوار اين محمل ها كردند اينها را مي گويند و مي گويند بعد مي گويند اما عصر روز يازدهم كه اين چنين محترمانه آمدند. آن وقت ديگر چه حالي داشتند ... !
شهيد مطهري (ره) مي فرمايند كه حاجي نوري مي گويند: اين حرف ها يعني چه؟ اين تاريخ است كه امام حسين (ع) در هنگام خروج اين آيه را مي خواند: (فخرج منها خائفا يترقب) كه حضرت خود را به حضرت موسي (ع) در وقتي كه از فرعون فرار مي كرد تشبيه مي نمايد. و يك قافله بسيار بسيار ساده اي حركت دادند. مگر عظمت امام حسين (ع) اين است كه سوار محمل هايي كه از ديباج و حرير پوشيده باشد و كرسي آن چنين و اسب هاي و شترهايي آن چنان و ... ؟! كجا چنين چيزهايي بوده؟
نمونه سوم: يكي از معروفترين قضايا كه حتي تاريخ به آن گواهي نمي دهد، قصه حضرت ليلا مادر حضرت علي اكبر (ع) است. البته ايشان مادري به اين نام داشته اند. ولي يك مورخ هم نگفته است كه حضرت ليلا در كربلا بوده است. اما چقدر روضه حضرت ليلا و حضرت علي اكبر (ع) كه حضرت ليلا در خيمه اي موهايش را پريشان كرد و ... گفته شده است.
نمونه چهارم: شهيد مطهري (ره) مي فرمايد: از اين بالاتر مي گويند: در همان گرما گرم روز عاشورا كه مي دانيم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خوانده اند. امام (ع) فرمود: حجله عروسي راه بياندازيد، من مي خواهم عروسي قاسم را با يكي از دخترهايم، لااقل شبيهش هم شده، در اينجا ببينم. (حالا حضرت قاسم يك بچه سيزده ساله است.) اين قضيه كه در تعزيه ها و روضه ها مي خوانند قاسم نو داماد در هيچ كتابي از كتاب هاي تاريخي معتبر وجود ندارد. و حاجي نوري (ره) مي گويد كه اصل قضيه دروغ و صد در صد دروغ است.
نمونه پنجم: شهيد مطهري (ره) مي فرمايند: مي گويند كه امام حسين (ع) در روز عاشورا سيصد هزار نفر را با دست خودش كشت. با بمبي كه روي هيروشيما انداختند، تازه سيصد هزار نفر كشته شد. من چند روز پيش حساب كردم كه اگر فرض كنيم كه شمشير مرتب بيايد و در هر ثانيه يك نفر كشته شود، سيصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بيست دقيقه وقت مي خواهد. ديدند كه جور در نمي آيد، چه بكنند؟ گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود (همچنين نوشته است) حضرت ابوالفضل (ع) بيست و پنج هزار نفر را كشت حساب كردم شش ساعت و پنجاه و چند دقيقه و چند ثانيه وقت مي خواهد، اگر درهر ثانيه يك نفر كشته شده باشد .
نمونه ششم: اربعين که مي رسد، همه مردم اين روضه را گوش مي کنند که اسرا از شام که بر مي گشتند آمدند به کربلا و در آن جا با جابر ملاقات کردند. در صورتي که اين مطلب جزء در کتاب لهوف که آن هم خود سد بن طاووس (ره) در کتاب هاي ديگرش آن را تکذيب کرده و لااقل تاييد نکرده است. در هيچ کتابي نيست و هيچ دليل عقلي هم قبول نمي کند. چون اصلا راه شام از کربلا نيست. راه شام به مدينه از خود شام جدا مي شود. و علامه حاجي نوري در اين رابطه مني فرمايد. که سيد بن طاووس (ره) در کتاب اقبال در اعمال روز بيستم صفر بعد از اشاره به آنچه در لهوف سابقا نوشته بود فرموده که اين بعيد است. زيرا که عبيدالله ابن زياد (لعنه الله عليه) در مورد واقعه کربلا براي يزيد گزارشي نوشت و از او اجازه خواست که اهل بيت (ع) را به سوي شام بياورد و اين کار را نکرد تا جواب از يزيد بيايد. که اين محتاج است که حداقل بيست روز يا زيادتر از آن بگذرد و بعد نيز وقتي اهل بيت (ع) را به شام فرستاد مروي است که يک ماه ايشان را در مکاني جاي دادند که از سرما و گرما در امان نبودند که در اين صورت رسيدن اهل بيت (ع) به مدينه يا کربلا بيشتر از اربيعن مي باشد.
نمونه هفتم: حاجي نوري مي فرمايند که نقل مي کنند با سوز و گذار، که در روز عاشورا بعد از شهادت اهل بيت (ع) و اصحاب، حضرت به بالين امام زين العابدين (ع) آمد، امام سجاد (ع) از پدر در مورد اتفاقي که بين ايشان با دشمنان افتاده سوال کرد حضرت خبر داد که جنگ شده است. پس جمعي از اصحاب را اسم برد و از حال آنها پرسيد. حضرت در جواب فرمود: قتل قتل تا رسيدن به بني هاشم و از حال حضرت علي اکبر و حضرت ابوالفضل(ع) پرسيد که به همان قسم جواب داد. و فرمود: بدان در ميان خيمه ها غير از من و تو مردي نمانده. اين خلاصه اين قصه است و حواشي بسيار دارد و صريح است در آنکه آن جناب از اول مقاتله تا وقت مبارزه پدر بزرگوارش ابدا از حال اقربا و انصار و ميدان جنگ خبري نداشت.
نمونه هشتم: شهيد استاد مطهري (ره) مي فرمايد: مساله تشنگي ابا عبدالله (ع) و خاندان و اصحابشان مساله شوخي اي نيست. يحول بينه و بين السماء العطش اينقدر تشنگي اباعبدالله (ع) زياد بود که وقتي به آسمان نگاه مي کرد. بالاي سرش را درست نمي ديد. اينها شوخي نيست ولي من هر چه در مقاتل گشتم (آن مقداري که مي توانستم بگردم) تا اين جمله معروفي را که مي گويند اباعبدالله (ع) به مردم گفت (اسقوني شربه من الماء) يک جرعه آب به من بدهيد) ببينم، نديدم. حسين (ع) کسي نبود که از آن مردم، چنين چيزي طلب کند. فقط يک جا دارد که حضرت در حالي که داشت حمله مي کرد وهو يطلب الماء) قرائن نشان مي دهد که مقصد اين است. در حالي که داشت به طرف شريعه مي رفت (در جست وجوي آب بود که از شريعه بر دارد) نه اينکه از مردم طلب آب مي کرد.
نمونه نهم: شهيد مطهري (ره) مي فرمايند: يک دزدي بود (در کتاب ها هم نوشته اند) راه را بر مردم مي بست، چقدر مال مردم را چاپيده بود، چقدر آدم ها کشته بود و ... يک بار اطلاع پيدا کرد که قافله اي از زوار مي خواهند بروند کربلا، آمد سر گردنه اي کمين کرد که راه را بر آن زوار ببندد و مالشان را بگيرد. کنار راه خوابش برد. قافله آمد و رد شد، او بيدار نشد ولي در همين حال صحنه قيامت را در خواب ديد. ديد او را کشان کشان به جهنم مي برند. چون کوچک ترين عمل صالح در نامه عمل او نيست هر چه هست گناه و جنايت است بردند لبه پرتگاه جهنم ولي جهنم او را نپذيرفت چون در کنار راهي خوابيده است که در آنجا قافله زوار مي رفتند و گرد زوار مي رفتند و گرد زوار بر لباس او نشسته است. بدون اينکه خودش قصدي داشته باشد بلکه قصد کشتن زوار را داشته باشد و قصد بردن مال اينها را داشته و علي رغم گفته پيغمبر (ع) که انما الاعمال بالنيات؛ اين عمل بدون اختيار , تمام گناهانش را محو کرد. که اين از جنبه شعري خيلي خوب است اما از جنبه مکتب امام حسين (ع) متاسفانه نه چون مکتب امام حسين (ع) مکتب انسان سازي است، نه مکتب گنهکار سازي.
نمونه دهم: در کتاب محرق القلوب چنين آمده است: که در قضاياي عاشوار چون بعضي از ياران به جنگ رفته، شهيد شدند ناگهان از ميان بيابان سوار مکل و مسلح پيدا شد. مرکبي کوه پيکر سوار بود. و نيزه هيجده ذرعي در دست گرفته و بعد از جولان، روي به سپاه دشمن کرد و گفت: هر که مرا نشناسد بشناسد منم هاشم بن عتبه بن ابي وقاص پسر هم عمر سعد من آمده ام جان خود را نثار کنم، که تا آخر قصه مبارزه و کشته شدن آن تماما دروغ است به طور يقين. زيرا که هاشم بن عتبه از شجاعان معروف بود که بدين سبب او را مرقال يعني کسي که دلاورانه به ميدان مبارزه مي شتابد مي گفتند که از خاصه ملازمان رکاب حضرت اميرالمومنين (ع) در جنگ بود. و در جنگ صفين علمدار بود و در همان روز جنگ صفين هاشم بن عتبه شهيد شد. که به اتفاق علما رجال اين مطلب رسيده است. و از آن عجيب تر آن که نوشته شده چون پسر سعد هزار سوار بريا مقاتله با هاشم بني عتبه فرستاد حضرت نيز برادر خود فضل را با ده نفر از انصار براي کمک به هاشم فرستاد و حال آنکه علماء با تمام رنج و مصائب بسيار تمامي فرزندان اميرالمومنين (ع) را از ذکور و اناث بيان نموده اند. که فرزند به نام فضل تا کنون در آن اسامي ديده نشده است.
شهيد مطهري (ره) مي گويند: پس باور کنيم حرف اين مرد بزرگ حاجي نوري را که مي گويد: امروز اگر کسي بخواهد بگريد اگر بخواهد ذکر مصيبت کند بر مصائب جديد اباعبدالله (ع) بايد بگريد. بر اين دروغ هايي که به ابا عبدالله (ع) نسبت داده مي شود. اينها نمونه هاي کوچکي بود که ذکر شد. والا اگر بخواهند روضه هاي دروغ را جمع کنند به قول استاد مطهري (ره) شايد چند جلد کتاب 500 صفحه اي بشود .


فطرس ملک و بررسي صحت و سقم آن

سوال 68- در کتب مختلفه آمده است که فرشته اي به نام فطرس بود که به علت کندي در فرمان خدا، خداوند پرش را شکست و او را در جزيره اي انداخت در زمان تولد امام حسين (ع) به همراه حضرت جبرئيل به نزد رسول خدا (ع) آمد و فطرس خودش را به حضرت حسين بن علي (ع) ماليد و شفا يافت و بالا رفت و گفت هر کس حسين (ع) را زيارت کند و سلام دهد به وي مي رسانم . حالا سوال در مورد صحت و سقم اين مطلب است . لطفا توضيح فرماييد.
ج: بله، علامه طباطبائي (ره) اين داستان را بعيد دانسته اند چرا که در کلام خدا و احاديث ذکر شده است که يکي از صفات ملائکه اين است که در بين ملائکه نافرماني و عصيان نيست. معلوم مي شود ملائکه نفسي مستقل ندارند. و داراي اراده مستقل نيستند. که بتوانند غير از آنچه که خدا اراده کرده اراده کنند. پس ملائکه در هيچ کاري استقلال ندارند و هيچ دستوري را که خدا به ايشان تحميل کند تحريف نمي کنند و کم و زيادش نمي سازند. همچنان که در سوره تحريم آيه ششم آمده (لا يعصون ... ما امرهم .) يعني خدا در آنچه امرشان کند نافرماني نمي کنند.
همچنين امير المومنين علي (ع) در بيان وصف ملائکه مي فرمايند: (ولا عندهم غفله و لا فيهم معصيه) و اگر اشکال شود که چرا شيطان معصيت خدا را کرد؟ جواب داده مي شود که شيطان از جنس فرشتگان نبوده، بلکه از طايفه جن بوده است. که در آيه 50 سوره کهف نيز علت سجده نکردن شيطان را همين امر بيان مي کند که (کان من الجن ففسق عن امر ربه ).

لقب بيمار به امام زين العابدين (ع)

سوال 69- آيا اين صحيح است که به امام زين العابدين (ع) لقب بيمار مي دهند؟
ج: شهيد مطهري (ره) مي فرمايند: امام زين العابدين (ع) بيمار شما در غير از زبان فارسي در جاي ديگر اين کلمه بيمار را دنبال اسم حضرت زين العابدين (ع) نمي بينيد. امام زين العابدين (ع) تنها در ايام حادثه عاشورا، بگوييم قدير الهي بود براي آنکه امام زنده بماند و نسل امام حسين (ع) از اين طريق محفوظ بماند. بيمار بودند. و همان بيماري سبب نجات ايشان شده. کيست در دنيا که در عمرش بيمار نشود؟ هر کسي در عمرش يکي دو بار بيمار مي شود.
(در مورد حضرت زين العابدين (ع) هم ) به غير آن چند روز شما ببينيد يک جا نوشته اند که حضرت بيمار بود؟ ولي ما امام زين العابدين (ع) را يک آدم بيمار و مريض زرد رنگ تصور کرده ايم که هميشه عصا به دستش است. اين دروغ و تحريف است .

سر به محمل زدن حضرت زينب (ع)

سوال 70- آيا اين قضيه که حضرت زينب (ع) سرش را به چوبه محمل زده است صحيح مي باشد. در صورت صحت اين قضيه آيا زدن سر به چوبه محمل، اضرار بر بدن نبوده است؟
ج: علامه جعفري (ره) در اين رابطه مي فرمايند: جزئيات اين گونه تواريخ دقيقا بايد متواتر باشد. متواتر يعني چه ؟ يعني چون قضيه، قضيه تاريخ است. بايد رجوع به منابع تاريخي اين قضيه کرد که آيا حضرت زينب (ع) وقتي که سر برادرش را دشيد اين طور بي اختيار شد؟ البته احتمال آن وجود دارد يعني ما قطع به عدم نداريم. زيرا مناظري که در اين جريان اتفاق افتاده است. خيلي جانگدازتر از اين ها بوده که انسان ها بتوانند تحمل کنند. منتها، براي پذيرفتن آن، دليل مي خواهد اگر دليل قانع کننده اي از نظر روايات بود مي پذيريم. اين که آيا (زدن سر به چوبه محمل) اضرار بر بدن بوده است؟ نخير، اضرار بر بدن نيست وقتي که شدت مصيبت طوري باشد که انسان از خود بيخود شود، اين گونه مسايل نه مورد ملامت و نه ضد منطق است .

روضه هاي نو

سوال 71- اينها که به دنبال روضه هاي نو و نشنيده هستند بايد چه کنند تا دچار جعل و تحريف روضه ها نشوند؟
ج: شهيد مطهري (ره) مي فرمايند: که گذشته از اين که اصلا دروغ جعل کردن کار غلطي است. احتياجي نيست: آنقدر راست هست که همانها را اگر بگوييم کافي است.
مرحوم آخوند خراساني (ره) مي گفته است اينهايي که دنبال روضه نو نشنيده هستند بروند روضه هاي راست را پيدا کنند که آنها را احدي نشنيده است.

مقاتل معتبر

سوال 72- لطفا مقاتل معتبر را نام ببريد.
ج: آيت الله فاضل لنکراني (دام ظله العالي) کتاب لهوف و نفس المهموم و ترجمه آن را از کتاب هاي معتبر مقتل مي دانند.
 


 

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام