قافله اسیران عاشورایی به شام میرسد و دختر امیرمومنان ـ درود خدا بر او باد ـ در برابر شرک مجسم، یزید، پرده از اسرار کربلا میگشاید. زینب ـ علیهاالسلام ـ اهداف پوچ و اندیشههای شیطانی یزید را آشکار میکند و در چشماندازی روشن، هلاکت خاندان اموی و بزرگی و جاودانگی خاندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را نمایش میدهد:
«ای یزید! هر آنچه میتوانی حیلهگری کن و هرچه در توان داری بکوش و تمامی قدرتت را به کار گیر، ولی به خدا سوگند نمیتوانی یاد و نام ما را محو کنی. نخواهی توانست وحی خداوند (کتاب حق) را نابود کنی. یارای آن نداری که پایان کار ما را رقم زنی...».(۲)
یزید بر آن بود که، به پیروی از معاویه، اسم و رسمی از اسلام باقی نگذارد و هر آنچه را که سد راه سلطنت خاندان بنیامیه است نابود کند؛ اگرچه قرآن و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد. اما هشدار زینب(سلام الله علیها) خواب را از چشمان باطلبینان ربود و دانستند آن که رفتنی است یزید و یزیدیان است و آن که ماندنی است حسین(علیه السّلام) است و ماجرای کربلای او. این همان اراده خداوند بر جاودانگی حق است.
____________________________________________
۲. همان، ص۲۵۶.
نظر خود را اضافه کنید.