پوشيدن انگشتر يكي از سنتهايي است كه اسلام بر آن تأكيد فراوان نموده و در تشويق آن تا حدي پيش رفته كه "تختم" در دست راست را يكي از علامتهاي ايمان شخص شمرده است.
پوشيدن انگشتر نه تنها در اسلام، بلكه پيش از آن نيز مرسوم بوده است; چنان كه حضرت سليمانغ به داشتن نگين انگشتري كه روي آن عبارت "سبحان من الجم الجنَ بكلماته" حك شده بود معروف هستند.( بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 60، ص 70، مؤسسه الوفأ. )
اما درباره پيشينه "تختم" در اسلام، برخي گفتهاند: آن گونه كه از بررسي تاريخ و روايات اسلامي بر ميآيد، پيامبر در اواخر سال ششم هجري به پادشاهان كشورهاي بزرگ و مقتدر آن زمانه نامههايي نوشته و آنان را به پذيرفتن اسلام دعوت و تشويق فرمود. آن گاه براي رسمي نمودن نامهها دستور ساختن انگشتري را داد تا بر روي آن نام او را نوشته و بدين وسيله نامهها را مهر نمايند اين انگشتر از نقره بدون نگين ساخته شده و بر روي آن سه كلمه "محمد"، "رسول" و "اللّه" حك شده بود.
پس از مشروعيت بخشيدن پيامبر اكرم، به تدريج استعمال آن در ميان مسلمانان رواج پيدا كرد و بيشتر آنان از سنت پيامبر پيروي نموده و بر روي آن نام خود و يا برخي از جملات مذهبي و يا آيات قرآن را حك ميكردند.( دايرة المعارف تشيع، مدخلهاي "انگشتر" و "خاتم" )
مؤيد اين نكته كه انگشتر در همان زمانها رواج داشته روايات متعددي است كه از پيامبر اكرم در كتابهاي اهل تسنن و تشيع نقل شده و حتي بابي به عنوان "تختم" گشوده شده است.( ر.ك: سنن ابن ماجه، محمد بن يزيد القزويني، ج 2، ص 1203 / الكافي، كليني;، ج 6، ص 468، دارالكتب الاسلامية. ) و در برخي از روايات پنج انگشتر با نوشتههاي متفاوت به پيامبر اكرم نسبت داده شده است.
بر فرض، اين نقل را در مورد مرسوم شدن انگشتري بپذيريم و قايل باشيم كه پيش از سال ششم هجري مرسوم نبوده و بعد از آن مرسوم شده باشد، رواج پوشش انگشتري در زماني كه حضرت عليآن را صدقه دادند و آيه نازل شد، ثابت ميشود. چرا كه سورة مائده از سورههايي است كه در سالهاي آخر هجرت پس از سورة فتح نازل شده است و بر اساس روايتي تمام اين سوره در حجة الوداع بين مكه و مدينه نازل شده است.( ر.ك: تفسير المنار، محمد رشيد رضا، ج 6، ص 116، دارالمعرفه. )
نظر خود را اضافه کنید.