کربلای ۸ هم از راه می رسید که مثل همیشه خود ر ا به جبهه رساند. ولی این بار سر از پا نمی شناخت. با این که کوه های سر به فلک کشیده غرب و رمل های پا گیر و دشت های وسیع جنوب بارها حضور او را به یاد داشتند، اما احساس کرده بود که این بار هنگام ملاقات با خداست. خودش گفته بود: «در عالم رویا شخصی را دیدم که در کوچه ها قدم می زد و هر کس که می خواست به کربلا مشرف شود، عضوی از بدن خود را به او می داد، من جلو رفتم و گردی بالای سر خود را در اختیار او گذاردم، او برید و با خودش برد و من با خوشحالی برگشتم!
در کربلای شلمچه، نیمه های شب عملیات به یکی از همرزمانش می گوید: «امشب تب مرگ مرا راحت نمی گذارد. » همان شب مجروح شد، ولی در خط باقی می ماند تا این که صبح دوباره هدف قرار گرفت و به دیدار پدر بزرگوارش شهید حاج «محمدعلی متقیان» می رود.
منبع : کتاب با یاران سپیده، نویسنده: محمد خامه یار، ص

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام