فرق بين اين دو كلمه (در فارسي و بيشتر در عربي) بايكديگر اين است كه (تمام) در جايي گفته مي شود كه يك چيزي اجزائش بايد پشت سر يكديگر بيايد؛ تا وقتي كه هنوز همه اجزائش مرتب نشده، مي گوييم ناقص است؛ وقتي كه آخرين جزئش هم آمد، مي گوييم تمام شد. مثل يك ساختمان كه مي گوييم ساختمان تمام شد. يك ساختمان تا وقتي كه پايه هايش را بالا آورده اند و حتي سقف آن راهم زده اند، تمام نيست. تا همه اجزائي كه براي يك ساختمان لازم است ـ كه اگر نباشد از آن ساختمان نمي شود استفاده كرد ـ نباشند،مي گوييم اين ساختمان تمام نيست. وقتي همه اجزاء بود به طوري كه بتوان در آن سكني گزيد، مي گوييم تمام شد. اما در مسأله «كامل» اين طور نيست كه [شئ غير كامل] جزء ناقصي دارد بلكه ممكن است هيچ جزء ناقص و ناتمامي نداشته باشد ولي هنوز كامل نباشد. مثلا يك جنين در رحم مادر به حد تمام مي رسد يعني همه ساختمانش تمام مي شود، بچه هم به دنيا مي آيد ولي هنوز انسان كاملي نيست يعني آن رشدي را كه بايد بكند نكرده است. رشد كردن غير از اين است كه جزء ناقصي داشته باشد. در واقع اختلاف كامل و تمام با يكديگر اختلاف كيفي و كمي است.
نظر خود را اضافه کنید.