سلیمان در برابر نعمت‏ها: در برابر نعمت‏ها، از خداوند وفیق شكرگزارى خواست، نعمت‏ها را وسیله‏ى آزمایش مى‏دانست، جذب هدایاى بیگانگان نشد، از فهم علمى مخصوص برخوردار بود، با زبان پرندگان آشنا بود، از لشكریانش سان مى‏دید، پرندگان در خدمت او بودند، از همه‏ى امكانات براى تبلیغ دین استفاده مى‏كرد، حكومت بى نظیر داشت، به حسن عاقبت و مقام والا نزد خداوند رسید، جنّ در خدا

جنّیان، هر چه را كه سلیمان مى‏خواست از محراب و تمثال و ظروف بزرگ مانند حوضچه و دیگ‏هاى ثابت برایش مى‏ساختند. اى خاندان داوود! شكر (این همه نعمت را) بجا آورید. امّا اندكى از بندگان من سپاسگزارند

.

در این آیه به بخشى از كارهاى مهم گروه جن كه به فرمان سلیمان انجام مى‏دادند اشاره كرده است.

این كاركنان فعال و چابك سلیمان معابد بزرگ و باشكوهى كه درخور حكومت الهى و مذهبى او بود براى او ترتیب مى‏دادند، تا مردم بتوانند به راحتى به وظائف عبادى خود قیام كنند.

" تماثیل" جمع" تمثال" هم به معنى نقش و عكس آمده، و هم مجسمه، در اینكه این مجسمه‏ها یا نقش‏ها صورتهاى چه موجوداتى بودند، و به چه منظور سلیمان دستور تهیه آنها را مى‏داد تفسیرهاى مختلفى شده است:

ممكن است اینها جنبه تزیینى داشته باشد، همانگونه كه در بناهاى مهم قدیم بلكه جدید ما نیز دیده مى‏شود.

و یا براى افزودن ابهت به تشكیلات او بوده است، چرا كه نقش پاره‏اى از حیوانات چون شیر در افكار بسیارى از مردم ابهت آفرین است.

مجسمه سازی در زمان سلیمان(ع)

آیا مجسمه‏سازى موجودات ذى روح كه در اسلام ممنوع است در شریعت سلیمان مجاز بوده است؟ یا مجسمه‏هایى كه براى سلیمان مى‏ساختند از جنس غیر ذى روح بوده؟ (مانند تمثالهاى درختان و كوه‏ها و خورشید و ماه و ستارگان)

و یا فقط براى او نقش و نگار بر دیوارها مى‏زدند كه در ظریف كاریهاى آثار باستانى بسیار دیده مى‏شود و مى‏دانیم نقش و نگار هر چه باشد، بر خلاف مجسمه حرام نیست.

بسیارى از مردم شكر مى‏كنند و شاكر هستند، امّا شكور كم است، (یعنى كسى كه همواره شكرگزار باشد). «قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ» بدیهى است اگر منظور از شكرگزارى تنها شكر با زبان باشد مساله مشكلى نیست تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلكه منظور" شكر در عمل" است

همه اینها محتمل است ؛ چرا كه ممكن است تحریم مجسمه‏سازى در اسلام به منظور مبارزه شدید با مساله بت پرستى و ریشه كن كردن آن بوده و این ضرورت در زمان سلیمان تا این اندازه وجود نداشته و این حكم در شریعت او نبوده است.

ولى در روایتى كه از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده چنین مى‏خوانیم: و اللَّه ما هى تماثیل الرجال و النساء و لكنها الشجر و شبهه:

بخدا سوگند تمثالهاى مورد در خواست سلیمان مجسمه مردان و زنان نبوده بلكه تمثال درخت و مانند آن بوده است.(وسائل الشیعه ،جلد 12، ابواب ما یكتسب به حدیث 1) و مطابق این روایت مجسمه‏سازى ذی روح در شریعت وى نیز حرام بوده‏ است.

و در روایتى از امام باقر علیه السلام آمده است، مراد از تماثیل، مجسّمه‏ى درختان و گیاهان است، نه انسان و حیوان. (تفسیر المیزان)

در آخر آیه تصریح می كند كه بسیارى از مردم شكر مى‏كنند و شاكر هستند، امّا شكور كم است، (یعنى كسى كه همواره شكرگزار باشد). «قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ» بدیهى است اگر منظور از شكرگزارى تنها شكر با زبان باشد مساله مشكلى نیست تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلكه منظور" شكر در عمل" است، یعنى استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافى كه بخاطر آن آفریده و اعطا شده‏اند، و مسلم است كسانى كه مواهب الهى را عموما در جاى خود به كار گیرند اندكى بیش نیستند.

بعضى از بزرگان براى شكر سه مرحله قائل شده‏اند: شكر با قلب كه همان تصور نعمت و رضایت و خشنودى نسبت به آن است و شكر با زبان كه ثنا گفتن نعمت دهنده است و شكر سایر اعضاء و جوارح و آن هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت است.



به خداوند نیز شکور گفته می شود!

" شكور " صیغه مبالغه است و فزونى شكرگزارى را مى‏رساند كه همان تكرار شكر و تداوم آن با قلب و لسان و اعضاء است.

البته گاهى این صفت براى خداوند نیز آورده شده است مانند آنچه در آیه 17 سوره تغابن آمده " وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِیمٌ " و منظور از شكرگزارى خداوند آنست كه به مقدارى كه بندگان در مسیر طاعت او گام برمى‏دارند آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش مى‏سازد، و از آنها تشكر و سپاسگزارى مى‏كند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند بر آنها مى‏افزاید.

به هر حال این تعبیر كه افراد كمى از بندگان من شكرگزارند ممكن است براى بیان عظمت مقام این گروه باشد كه افراد نمونه‏اى هستند، و یا به این منظور كه شما كوشش كنید و در زمره آنان در آئید تا بر جمع شاكران افزوده شود.

رفتار سلیمان(ع) دربرابر نعمت‏ها

1ـ در برابر نعمت‏ها، از خداوند توفیق شكرگزارى خواست. «رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ» (احقاف، 15)

2ـ نعمت‏ها را وسیله‏ى آزمایش مى‏دانست. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ»( نمل، 40)

3ـ جذب هدایاى بیگانگان نشد. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ»( نمل، 36)

4ـ از فهم علمى مخصوص برخوردار بود. «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ» (انبیاء، 79)

5ـ با زبان پرندگان آشنا بود. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل، 16)

6ـ از لشكریانش سان مى‏دید. «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ»( نمل، 17)

5ـ امكانات باید زمینه‏ى سپاسگزارى از خداوند باشد. «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً»

7ـ پرندگان در خدمت او بودند. «وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»( نمل، 20)

8ـ از همه‏ى امكانات براى تبلیغ دین استفاده مى‏كرد. (فرستادن نامه به وسیله‏ى پرنده) «اذْهَبْ بِكِتابِی هذا» (نمل، 28)

9ـ دست اندركاران او، طىّ الأرض داشتند. «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِیكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْكَ طَرْفُكَ»( نمل، 40)

10ـ حكومت بى نظیر داشت. «هَبْ لِی مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ» (ص، 35)

11ـ به حسن عاقبت و مقام والا نزد خداوند رسید. «وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ» (ص، 25)

12ـ جنّ در خدمت او بود. «وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» (ص، 37)

پیام‏های آیه:

1ـ جنّ، موجودى است هنرمند و صنعتگر. «یَعْمَلُونَ لَهُ ... مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ»

2ـ كارگر باید زیر نظر كارفرما باشد. «یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ»

3ـ به معنویّات، قبل از مادّیات توجّه كنید. «مَحارِیبَ» قبل از «تَماثِیلَ» آمده است.

4ـ مسگرى و ریخته‏گرى، سابقه‏اى بس طولانى دارد. (تهیه ظروف از مس گداخته در زمان حضرت سلیمان بوده است.) «جِفانٍ»

5ـ امكانات باید زمینه‏ى سپاسگزارى از خداوند باشد. «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً»

6ـ شكر، تنها با زبان نیست بلكه یك عمل است. «اعْمَلُوا ... شُكْراً»

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد
کامنتو فارسی تنظیم خلیلان رسانه