از مشخصات جامعه ایران در سالهای 57 تا 1342(ه.ش) گسترش و رواج انواع فساد(اداری، مالی و اخلاقی) در ارکان دولت و جامعه است که در نتیجه آن ثروت ملت توسط دولت و دربار سلطنتی حیف و میل میشد و یا به جیب یغماگران خارجی میرفت. رواج فساد در ابعاد وسیع آن، از اساسیترین ویژگیهای حکومت هویدا به شمار میرود.........
در عصر پهلوی اول و دوم حرکت به سمت غرب و غربگرایی با سرعت خیره کنندهای آغاز گردیده بود. غربگرایی، نه بهادادن به دانشهای جدید غربی، بلکه ستایش از الگوهای فرهنگی مغرب زمین بویژه عیاشی و خوشگذرانی از جمله خصایص حکومت پهلوی بود.دولتمردان ایران در این عصر الگوی فرهنگی غرب را محور برنامه ها و سیاستهای پیشرفت در کشور را دنبالرو غرب و الگوبرداری از فرهنگ غربیان میدانستند. اینان حتی در توسعه ی فرهنگ و بالابردن سطح علمی دانشگاههای کشور نیز از الگوی فرهنگی غرب(امریکا، انگلیس) پیروی میکردند و میکوشیدند رفتار و مسیر حرکت خود را در ادارهی کشور بر اساس انچه که در غرب روی میداد هماهنگ سازند.[1]
محمدرضا پهلوی
رواج فساد و فحشا در این دوران
از مشخصات جامعه ایران در سالهای 57 تا 1342(ه.ش) گسترش و رواج انواع فساد(اداری، مالی و اخلاقی) در ارکان دولت و جامعه است که در نتیجه آن ثروت ملت توسط دولت و دربار سلطنتی حیف و میل میشد و یا به جیب یغماگران خارجی میرفت. رواج فساد در ابعاد وسیع آن، از اساسیترین ویژگیهای حکومت هویدا به شمار میرود، روحیه دولتمردان هویدا غالبا در جهت ترویج فساد و شکستن قبح آن بود و کسی که تسلیم چرخ فساد نمیشد، ناتوان، ناهماهنگ و مرتجع قلمداد میگردید.[2] از مستخدم اداره گرفته تا وزیر و وکیل و... در این گردونه غرق شده و به آن تظاهر میکردند، دروغ و دورنگی مد روز شده و رشوه گرفتن علامت عرضه و لیاقت به شمار میرفت. آمار و ارقام مربوط به اماکن فساد و فحشا، مراکز فروش مشروبات الکلی، قمارخانهها، کابارهها و دانسینگها، تعداد معتادان مواد مخدر، میزان رشوهها و پروندههای جرایم مختلف، نمونهای از فساد اخلاقی در جامعه بود.[3] در این دوره فساد و فحشا به صورتهای مختلف، جامعه را فرا گرفته و توسعه یافت و حکومت هم علاوه بر این که ممانعتی ایجاد نمیکرد، با وسایل مختلف به آن دامن میزد، قمارخانه های مجهز و کازیون های شبانه روزی وابسته به دولت، همیشه دایر بود و پولهای هنگفت بدست آمده از نفت در آنها صرف میشد و در نهایت به مجامع معتبرتری از همین نوع در خارج منتقل میشد. جزیره کیش که با صرف میلیاردها دلار به صورت مونت کارلوی ایران در میآمد و برای آن خطوط ویژه هواپیماهای کنکورد در نظر گرفته شده بود، نمونهای از هزینههای هنگفت جهت عیاشی بود، در سالهای آخر سلطنت شاه، به لحاظ آشفتگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز فساد مالی، فحشاء به صورت یک بحران اجتماعی در آمده بود.[4] محلههای بدنام و فحشا خانهها بسیار زیاد شده و تنظیم روابط اجتماعی بر اساس آنها انجام میشد، روز به روز بر تعداد فواحش و مراکز فحشا افزوده میشد و آمار غیررسمی حکایت از 50 هزار فاحشه در ایران داشت، محله های بد نام در تهران و شهرستانها به صورت پایگاه بزرگ جنایت و فساد و قتل و اعتیاد در آمده بود و علاوه بر حاشیه خیابانها که لانه فساد بود، در زندانها نیز فساد و فحشا بیداد میکرد.[5]
دستاندرکاران حکومت که در جذب دانشجویان به خود ناموفق بودند، سعی میکردند با ایجاد فضاهای متفاوت برای جوانان، از تمایل آنان به سمت سیاست جلوگیری کنند؛ اما گذشت زمان نشان داد که بسیاری از جوانان عضو کاخ به جرگهی سیاسیون مخالف رژیم پیوستند و کاخ را پوششی برای فعالیتهای سیاسی خود قرار دادند. از این رو عضویت در کاخ به معنی همسویی با اهداف مورد نظر رژیم به شمار نمیرفت
از جمله این مراکز فساد در این دوران به شرح ذیل میباشد:
1 – کاخ جوانان
در دوره ای که ایران به فکر حل مشکلات نسل جوانان خود بود، در برخی از کشورهای دنیا خانههایی به نام «خانه ی جوانان» برپاشده بود، که در جذب جوانان و گذراندن اوقات فراغت آنان موفقیت هایی داشتند. هدف این خانه ها فراهم آوردن امکانات مناسب برای مسافرت جوانان به کشورهای مختلف و آشنایی آنان به نقاط مختلف دنیا و نیز ایجاد زمینه ی مناسب برای گذراندن اوقات فراغت جوانان بود.[6] این خانهها بیشتر مورد استفادهی جوانان مسافر و یا گروه های گردشگر قرار میگرفت. کاخ جوانان در دوره ی پهلوی که در پی ناکارآمدی های نظام آموزشی حاکم شکل گرفت و قرار شد این خلاء آموزشی با تاسیس کاخ جوانان پر شود که فرح پهلوی که به نوعی مجری برنامه های فرهنگی غرب در ایران بود با هدف تثبیت حکومت چندین اقدام انجام داد که از جمله: گسترش رادیو و تلویزیون، ایجاد موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران، جذب روشنفکران، و تاسیس کاخ جوانان از جمله ی این اقدامات بود.
محمدرضا پهلوی
پس در نتیجه طرحی که در اواسط دهه ی 1340(ه.ش) برای جذب جوانان در ایران پیاده شد. در اقتباسی از برنامه ی سازمان ها، انجمن ها و موسساتی بود که در کشورهای مختلف به ویژه امریکا و اسرائیل در امور جوانان فعالیت داشتند. در دوره ی نخست وزیری علی امینی در سال 1340 سازمانی به نام «سازمان رهبری جوانان» تاسیس شده بود که در واقع نخستین تشکل مربوط به جوانان به شمار میرفت؛ و در زمینه های مختلف چون ورزش، سخنرانی، تئاتر، موسیقی و البته به جز مسائل سیاسی به مدت چهار سال فعالیت کرد و به دلیل عدم استقلال مناسب از سوی جوانان به باشگاهی ورزشی تبدیل گردید.[7] در دوره ی ایجاد کاخ جوانان اغلب دانشجویان و دانشگاه های کشور سیاسی بودند و گروه های مذهبی و غیرمذهبی در کشور فعالیت میکردند، دستاندرکاران حکومت که در جذب دانشجویان به خود ناموفق بودند، سعی میکردند با ایجاد فضاهای متفاوت برای جوانان، از تمایل آنان به سمت سیاست جلوگیری کنند؛ اما گذشت زمان نشان داد که بسیاری از جوانان عضو کاخ به جرگه ی سیاسیون مخالف رژیم پیوستند و کاخ را پوششی برای فعالیتهای سیاسی خود قرار دادند. از این رو عضویت در کاخ به معنی همسویی با اهداف مورد نظر رژیم به شمار نمیرفت.[8]
افتتاح اولین شعبه ی کاخ جوانان:
با تمهید مقدماتی و نیز پس از به پایان رسیدن کار ساختمانی، اولین شعبه کاخ جوانان در جاده شمیران تهران، بالاتر از سه راه ضرابخانه، در شب 4 آبانماه 1345(ه.ش) به دست محمدرضا پهلوی افتتاح گردید. اولین قدم در بهره برداری از کاخ اعلام موجودیت آن در قالب شخصیت حقوقی بود؛ پس اساسنامهای بدین منظور تدوین شد و هیئت مدیرهای بدین منظور از سوی امیرعباس هویدا ـ نخست وزیر وقت ـ انتخاب و مشغول به کار شد. اعضای هیئت مدیرهی انتخابی غلامرضا نیک پی، فتح الله ستوده، پروین ثابتی، منوچهر پیروز، محمدرضا گودرزی، و نردین امیرطهماسب بود. شعبه ی مرکزی کاخ جوانان روبه روی حسینیه ارشاد قرار داشت.[9] این شعبه که بعدها کاخ مرکزی عنوان گرفت برفراز یک بلندی ساخته شده بود، در بنای آن کتابخانه، سینما، کافه تریا، اتاقهای شطرنج، و موسیقی ربیلیارد تعبیه شده بود و در حیاط آن استخری بزرگ برای دختران و پسران ساخته شده بود.
روحیه دولتمردان هویدا غالبا در جهت ترویج فساد و شکستن قبح ن بود و کسی که تسلیم چرخ فساد نمیشد، ناتوان، ناهماهنگ و مرتجع قلمداد میگردید
که هر روز در سالن اجتماعات آن برنامههای متنوع از قبیل فیلم و کنسرت و سخنرانی به اجرا در میآمد.[10] در جریان افتتاح شعب جنوبی و غربی در تهران مسئولان کاخ اعلام کردند به منظور به وجود آمدن محیط مناسب برای پرورش ذوق و استعداد و نیروهای فکری جوانان شهرستانی در شهرستانها نیز شعب کاخ جوانان تاسیس شود که در تبریز، کرمان، اصفهان، شهر ری، رشت، سنندج و... شعباتی ایجاد گشت.[11] سند زیر نشان دهنده ی یکی از اعتراضات مردمی است که در گزارشات ساواک منعکس شده است: با اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم و بروز درگیری ها بین مردم و عوامل رژیم کاخ های جوانان از جمله مراکز مورد حمله ی مردم بود و بسیاری از ساختمانهای آنان در آتش خشم انقلابی مردم میسوخت تا اینکه در بهمن 1357 با پیروزی انقلاب نام کاخ های جوانان به سازمان ملی امور جوانان تغییر نام داد. و در ساختمانها و موسسات برجای مانده از کاخ جوانان برنامه های مذهبی اسلامی پیاده شد.[12]
ادامه دارد......
پی نوشت:
[1]. پهلوی، محمدرضا؛ به سوی تمدن بزرگ، کتابخانه پهلوی، تهران 2536 (1356)، ص 312.
[2]. مدنی، جلال الدین؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، مرکز انتشاراتی حوزه ی علمیه، دفتر انتشارات اسلامی، 1361و 1362، ص 121 .
[3]. همان، ص 138 .
[4]. روزنامه اطلاعات مورخه 7 و 8 اسفند 1357، نمونه ای از رشوه دادنها و باجهای هنگفت مأمورین سفارت ایران به آمریکاییان و فحشا موجود در سفارتخانهها را به نقل از نیویورک تایمز ترجمه کرده است که عمق فحشا و فساد و نقش آن را در حل مسایل سیاسی نشان میدهد .رجوع شود به: مدنی، پیشین، ص 139و138.
[5]. برای دست یابی به آمار و اطلاعات موجود در این مورد رجوع شود به: مدنی، همان، ص 140و 139 و پاورقیهای آن.
[6]. کاخ جوانان، سند 8، شماره 1، 16 آذر1347 ، ص 3.
[7]. بررسی وضعیت اجتماعی کاخ غربی جوانان ، پایان نامه دانشگاهی، موجود در ارشیو مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران.
[8] . گفتگو با یکی ار مطلعان درمورد کاخ جوانان.
[9] . کاخ جوانان، سند 7، شماره 4، بهمن1351، ص 3 .
[10] . همان، شماره ی 12، خرداد1350، ص 19.
[11]. بایگانی کیهان، شماره ی پرونده 3 تا12، 1345/9/13 .
[12]. بایگانی کیهان، 57/7/10، پرونده 2 تا 13 .
نظر خود را اضافه کنید.