پاسخ: با سلام در مورد كتاب ايشان به نكات زير بايد اشاره نمود:
نام كتاب: اكسيرالعبادات في اسرارالشهادات مشهور به «اسرارالشهادة»
مؤلّف: ملاآقا بنعابد بنرمضان بنزاهد شيرواني دَربَندي حائري معروف به فاضل دَربَندي (م 1285 يا 1286 ق)[1] است. دَربَندي را «شيخ فقيه نبيه، متكلّم محقّق مدقّق، جامع معقول و منقول، عارف به فقه و اصول» معرفي كردهاند.[2] دَربَندي در اين كتاب، به تفصيل، به تشريح و تبيين حادثة عاشورا پرداخته است. او اين اثر را در چهل و چهار مجلس و دوازده مقدّمه و يك خاتمه (كه خاتمه نيز داراي سه مجلس است) نگاشته است. مدّت نگارش اين اثر، هيجده ماه و تاريخ پايان نگارش آن، روز جمعه، پانزدهم ذيقعده سال 1272 قمري بوده است.[3]
اين كتاب داراي ويژگيهايي است كه در اين ميان، سه ويژگي آن، برجسته به نظر ميرسد:
1. تحليلي بودن آن: مؤلّف اين كتاب، تنها به تدوين اخبار و توصيف وقايع نپرداخته است، بلكه به سبب آن كه با حكمت و معقولات آشنايي داشته و از ذهني خلاّق و نقّاد برخوردار بوده است، در مواردي به تحليل گزارشها و كيفيّت جمع بين اخبار معارض نيز، پرداخته است.
2. ضعيف و خرافهآميز بودن بسياري از مطالب آن: نويسنده در اين اثر، افزون بر آن كه گزارشهاي نادر و دور از واقعيّت و در مواردي، خرافهآميز نقل كرده است، دست به توجيه آنها زده و دلايلي براي درستي آنها، پرداخته است!
3. مفصّل بودن آن: اين كتاب تا عصر خود، مفصّلترين كتاب در تاريخ عاشورا است و تا آن تاريخ، نگاشتهاي به اين تفصيل، فراهم نشده بود. [4]
اما دربارة خود مؤلّف، مرحوم محدّث قمي مينويسد: «در مقام اخلاص كيشي نسبت به حضرت سيّدالشهداء ارواحنا فداه و در اقامة مصيبت و تعزيت و سوگواري آن مظلوم بياختيار بوده به نحوي كه در بالاي منبر، از شدّت گريه، غش ميكرده و بياختيار عمامه بر زمين ميزده و گريبان چاك ميكرده و نقل شده در روز عاشورا لباس خود را از بدن ميكند و لُنگ ميبست و خاك بر سر ميريخت و گِل به بدن ميماليد و به همان هيئت بر منبر ميرفت».[5]
سخن دَرْبَندي دربارة چگونگي بهرهگيري وي در نگارش اثرش از كتابي كه متعلّق به يكي از روضهخوانان معاصر خود به نام سيّدجعفر بوده، در واقع بيانگر اساس سست و بيپاية او در نقل گزارشهاي مربوط به تاريخ عاشورا است. [6]
اين اثر به سبب داشتن اخبار و گزارشهاي سست و بياساس، از همان آغاز موردِ نقد و خردهگيري معاصران نويسنده و انديشمندان بعدي قرار گرفته است، چنان كه حديثشناسان و انديشمنداني همانند محدّث نوري[7]، تنكابني[8]، شيخ آقا بزرگ تهراني[9]، سيّدمحسن امين[10] و استاد مطهّري[11] بر اين كتاب، ايرادهاي بسياري گرفتهاند.
به گزارش شيخ آقا بزرگ تهراني، دَربَندي خود اين كتاب را از فصل «مقام وحدة الحسين» به بعد در سيزده باب (كه هر باب شامل چند مجلس است) ترجمه كرده و به نام ناصرالدّين شاه، «سعادات ناصري» نامگذاري كرد كه بارها چاپ شده است.[12] هم چنين شخصي به نام ميرزا محمّدحسين بنعلياكبر اين كتاب را به فارسي برگرداند و با عنوان «انوارالسعادة في ترجمة اسرارالشهادة» در تبريز چاپ كرد.[13] به سبب عربي بودن متن اسرارالشّهادات و تفصيل آن، دَربَندي، بعدها مقتلي مختصر و فارسي با نام «سرماية ايمان و جواهر ايقان در ترجمه و شرح اسرار الشّهادات»[14] نوشت كه اين نيز چاپ شده است.[15]
شايان توجّه است كه چاپ قديم اكسير العبادات، مطالب خلاف واقع بيشتري دارد، امّا در چاپ و تحقيق جديد آن، برخي از اينگونه مطالب آن، حذف شده است.[16]
صرف نظر از اساس نادرست و غيرعلمي نويسنده، از كتابي به اين گستردگي، با توجّه به سرعت در تأليف آن، كه گفته شده در هيجده ماه نوشته شده است و با توجّه به امكانات اندك آن روزگار در شناسايي منابع معتبر ـ تا چه رسد به گزينش و استفاده از آنها،ـ نميتوان انتظار دقّت و موشكافي علمي در گزينش صحيح و ارائة گزارشهاي معتبر در نقل حادثة عاشورا داشت.
برخي از نمونهها
چنانكه اشاره شد اين اثر گزارشهاي نادرست، موهِن، عجيب و افسانهاي زيادي دارد، چندان كه گزارش فهرستوار آنها، خود چند صفحه را در بر ميگيرد و از حوصلة اين نوشتار خارج است، از اينرو، تنها به چند مورد ذيل اكتفا ميشود:
1. گزارش غيرقابل پذيرش كيفيّت خروج امام حسين به همراه خاندانش از مدينه با موكب مجلَّل و با شوكت با چهل محمل حرير و ديباج همانند حاكمان و پادشاهان![17]
2. گزارش افسانهاي و خيالي آمار لشكر عمرسعد بالغ بر يك ميليون و ششصد هزار نفر[18] و در جاي ديگر، چهارصد و شصت هزار نفر و كشته شدن 330 هزار از آنان به دست امام حسين و 25 هزار نفر به دست حضرت عبّاس (به جز مجروحان) و 25 هزار نفر به دست ديگر بنيهاشم و جان سالم بدر بردن تنها 80 هزار نفر از آنان![19] وي در جاي ديگر، تعداد كشتههاي دشمن را به دست امام حسين، به چهارصد هزار نفر و تعداد سپاه را به پانصد هزار نفر رسانده است![20]
3. هفتاد[21] يا هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا ![22]
4. نام بردن از افرادي به عنوان ياران امام حسين و يا افراد سپاه عمرسعد كه در هيچ منبع معتبري نام آنان يافت نميشود، از جمله، عبدالله بنشَقِيق[23]، اسحاق بنمالك اشتر[24]، كثير بنيحيي انصاري[25]، مارد بنصُدَيْف تَغْلِبي،[26] غلامي به نام «مبارك»،[27] مسعود هاشمي[28] و ... !
5. قصة ساربان امام و جنايت او در مورد بدن مطهّر آن حضرت در شب يازدهم محرم![29]
مطالب فوق برگرفته از كتاب ارزشمند ذيل است:
تاريخ قيام و مقتل جامع سيد الشهدا، نوشته : جمعي از تاريخ پژوهان زير نظر استاد مهدي پيشوايي، قم، انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).
[1]. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذّريعة الي تصانيف الشّيعة، ج11، 279.
[2]. حاج شيخ عباس قمي، الفوائد الرّضويّة في احوال علماء المذهب الجعفريّة، ج1، ص54.
[3]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج3، ص919.
[4]. محمّد اسفندياري، كتابشناسي تاريخي امام حسين، ص111.
[5]. حاج شيخ عبّاس قمي، الفوائد الرّضويّة في احوال علماء المذهب الجعفريّة، ج1، ص54.
[6]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج2، ص305 ـ 306.
[7]. محدّث نوري، لؤلؤ و مرجان، ص167 ـ 169 و 195.
[8]. ميرزامحمّد تنكابني، قَصَصُ العُلَماء، ص108.
[9]. شيخ آقا بزرگ طهراني، الذّريعة الي تصانيف الشيعة، ج2، ص279.
[10]. سيدمحسن امين، اعيانالشّيعة، ج2، ص88.
[11]. مرتضي مطهّري، حماسة حسيني، ج1، ص55.
[12]. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذّريعة الي تصانيف الشيعة، ج2، ص279 و ج12، ص179 ـ 180.
[13]. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذّريعة الي تصانيف الشيعة، ج2، ص429.
[14]. همان، [بي جا]، [بي نا]، ديباچة كتاب، ص 3. امّا ناشر در آغاز كتاب، نام آن را «جواهر الايقان و سرماية ايمان» نهاده است.
[15]. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذّريعة الي تصانيف الشيعة، ج5، ص264.
[16]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج1، ص29. براي نمونه در چاپ قديم (تهران، منشورات اعلمي، [بي تا])، مجلس دهم، ص345، دَربَندي، آمار سپاه دشمن را به نقل از مقتل ابنعصفور بحراني، چهارصد و شصتهزار گفته كه سيصد و سيهزار نفر آن به دست امام حسين، بيست و پنجهزار نفر (غير از مجروحان) به دست حضرت عبّاس و بيست و پنجهزار نفر ديگر به دست ساير بنيهاشم كشته شدند و از لشكر عمرسعد تنها هشتادهزار نفر باقي ماند. اين گزارش در چاپ جديد (ج2، ص545) حذف شده است.
[17]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشهادات، ج2، مجلس دهم، ص627 ـ 629. بخواست خدا در گزارش حركت امام حسين از مدينه، در اينباره قدري توضيح خواهيم داد.
[18]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشهادات، ج3، مجلس سيزدهم، ص43.
[19]. اكسيرالعبادات في اسرارالشهادات، ص 345، (چاپ قديم). چنان كه گفته شد، اين نقل در چاپ جديد اين اثر، حذف شده است. (همان، ج2، ص545).
[20]. فاضل دَربَندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشهادات، ج3، مجلس سيزدهم، ص39.
[21]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج3، مجلس سيزدهم، 43.
[22]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج3، ص40.
[23]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج2، ص275.
[24]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج2، ص284.
[25]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج2، ص290.
[26]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج 2، ص499.
[27]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج2، ص299.
[28]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج 2، ص298.
[29]. فاضل دربندي، اكسيرالعبادات في اسرارالشّهادات، ج3، ص157 ـ 162.
نظر خود را اضافه کنید.