سالک وقتى به مرحله یقین رسید، مى‏آرمد و چیزى او را مضطرب نمى‏كند؛ زیرا مشاهده مى‏كند كه كارگردان جهان هستى، خداست و بر محور قسط و عدل، جهان را اداره مى‏كند و سراسر كار او حكمت است؛ نیز مى‏یابد كه اگر خود را به او بسپارد، بهره مى‏برد. از این رو خود را به او وا مى‏گذارد و آن‌گاه به «طمأنینه» مى‏رسد.  

سلوک

اقسام سكون

1- سکون قبل از حرکت

2- سکون بعد از وصول

سكون قبل از حركت مذموم است؛ ولی سكون بعد از وصول بسیار ممدوح است. چنان‌چه در حركت‌هاى ظاهرى نیز همین گونه است. كسى كه اهل كوشش و حركت نیست، در گوشه‏اى آرمیده و ساكن است؛ ولی كسى كه حركت كرد و به مقصد رسید، مقصود خود را در مقصد مى‏یابد و در آن جا آرام مى‏شود. سكون قبل از حركت تحجر، ركود، جمود و غفلت است؛ ولى سكون بعد از حركت، وصال، شهود، طمأنینه و امن است.

قرآن كریم از كسى كه حركت نكرده و در راه تهذیب روح قدم ننهاده است و  امنیت كاذبى دارد، مذمت مى‏كند:

«فَلاَ یَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»(اعراف/99)؛ «جز زیان‌کاران، خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دانند.»

كسى كه غافل نیست، راه رسیدن به مقصد را با ارشاد راهنمایان الهى طى مى‏كند و به مقصد مى‏رسد و مطمئن مى‏شود. این، همان امنیت و سكون بعد از وصول است. این احساس آرامش و امنیت، طمأنینه‏اى است كه قرآن كریم درباره آن مى‏فرماید: «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »(رعد/28)؛ «تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می یابد.» 


اضطراب در اثناى حركت

قرآن حكیم همان طور كه درباره سكون قبل از حركت و سكون بعد از وصول سخنى دارد، در مورد اضطراب اثناى حركت كه زمینه سكون و آرامش را فراهم مى‏كند، هم سخن مى‏گوید.

كسانى كه در راه هستند، به خاطر کمین کردن راهزن خطرناكى بر سر راهشان، مضطرب هستند. آنها مى‏دانند انسان سالک‏، جنگ تنگاتنگ با ابلیسى دارد كه با هیچ كسى از سر صلح و صفا سخنى نمى‏گوید. او نسبت به همه «عدو مبین» است و هر كسى را با دام مناسب شكار مى‏كند:

وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِیرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ»(یس/62) «او گروه زیادی از شما را گمراه کرد. آیا اندیشه نمی‌کنید.»
مؤمنان، كسانى هستند كه هنگامى كه آیات الهى بر آنها تلاوت مى‏شود و نام خدا برده مى‏شود، پوست‌هایشان مى‏لرزد و مضطرب مى‏شوند و سپس تن و جان آنان مى‏آرمد
سكون بعد از اضطراب

انسان سالک در اوایل امر از یک سو، هراسناک است و از سوى دیگر، وقتى خود را به بارگاه قدس خداوند نزدیك مى‏بیند، جلال و شكوه خدا او را مرعوب مى‏كند؛ اما وقتى از منطقه خطر گذشت و به محور امن رسید، كم‌كم اضطرابش فرو مى‏نشیند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ» (انفال/2) ؛

«مؤمنان تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دل‌هایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزون‌تر می‌گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.» 

این تپش دل و اضطراب قلب، به این جهت است كه انسان مؤمن خدا را، هم به عنوان مبدأ «قهر» مى‏شناسد و هم به عنوان مبدأ «مهر»، و مى‏ترسد مبادا از دستور او تخلف كند و از قهر او در امان نباشد. در سوره مباركه «زمر» مى‏فرماید:

«تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ » (زمر/23)

«مؤمنان، كسانى هستند كه هنگامى كه آیات الهى بر آنها تلاوت مى‏شود و نام خدا برده مى‏شود، پوست‌هایشان مى‏لرزد و مضطرب مى‏شوند و سپس تن و جان آنان مى‏آرمد.»

آن‌چه درباره برخى امامان(علیهم السلام) نقل شده است كه در هنگام نماز پهلویشان از شدت هراس مى‏لرزید؛ ولى كم كم آرام مى‏شدند، یا در هنگام لبیك گفتن، صدایشان در گلو مى‏شكست و اشك از چشمانشان فرو مى‏ریخت؛ ولى در اثناى مناسک، آرام مى‏شدند، این دو حالت بر اساس دو منزلتى است كه در آیات مذكور سوره زمر بیان شده است.

درجات سكون وابسته به یقین و درجات یقین، وابسته به درجات معرفت است و درجات معرفت همان طور كه از یك سو یقین را به لحاظ بینش به دنبال دارد، از سوى دیگر به لحاظ گرایش، آرامش را به بار مى‏آورد.

 


نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام