شناخت و معرّفی «اسوههای آسمانی» نقش بسیار تعیین کنندهای در حیات دنیوی و اخروی انسانها دارد. لذا بایسته است به زوایای گوناگون زندگی و شخصیّت اُسوگان پرداخته و نوع ارتباط و تأثیر آنان با افراد، زمان، مکان و غیره را مورد بررسی قرار دهیم.
بیتردید نخستین عنصر تأثیر گذار و تأثیرپذیر در زندگی انسانها، «مادر» بوده و ارتباط عاطفی و تربیتی «فرزند و مادر» از استحکام بیشتر و بهتری برخوردار است.
در این نوشتار به زندگی مادر ارجمند امام حسن عسکری علیهالسلام میپردازیم؛ باشد که مطالعه آن، بر معرفت و بصیرت همگان بیفزاید و رشد و تعالی را به ارمغان آورد.
انشاءاللّه
نام، کنیه و لقب
در منابع تاریخی و روایی برای مادر گرانقدر امام حسن عسکری علیهالسلام چند نام بیان شده، که عبارتند از:
حُدَیْث، حُدَیْثه، حَرْبیّه، سَلیل، سَمانه و سُوسَن.۱*
بنا به نوشته عیون المعجزات: «اسم مادر امام علیهالسلام ، بر اساس آنچه محدّثان بیان نمودهاند، «سلیل» است...»۲
در بخشی از صحیفه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ـ که اسامی مبارک چهارده معصوم علیهمالسلام در آن ثبت شده ـ آمده است:
«ابومحمّد الحسن بن علی الرّفیق (الرّقیق) امّه جاریه اسمها سمانه و تکنّی امّ الحسن؛...؛۳ مادرش کنیز است، نامش سمانه و کنیهاش امّ الحسن.»
تعدّد نام در بین عربها رایج بوده، بهویژه برای کنیزان؛ چرا که ورود آنها به سرزمین غیر مادری یا به خانه مولا و مالک جدید، زمینه نامگذاری و تغییر اسامی را در پیداشته است.۴ لذا موّرخان و محدّثان پیش از معرّفی نام این بانوی جلیل القدر، یادآور شدهاند که: «و امّه امّ ولد یقال لها...؛ و مادر امام عسکری علیهالسلام کنیز و جاریه بود که نامیده شده به...».
البتّه برخی نیز بر این باورند که بیشتر این اسامی، از القاب ایشان است.
اکنون زیبنده است که از نامهای فوق، یکی را برگزیده، و صفحات زندگی این بانوی والامقام را مطالعه نماییم.
سوسن علیهاالسلام پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری علیهالسلام با کنیه «امّ الحسن» و «امّ ابیمحمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانهاش (حضرت مهدی علیهالسلام )، با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت.
زادگاه
نسب و دودمان سوسن علیهاالسلام چندان مشخّص نیست؛ امّا از تعابیری چون «امّ ولد» و «حربیّه» میتوان نتیجه گرفت که وی به عنوان «کنیز» در مدینه زندگی میکرد و شاید همراه خانواده و اقوامش در یکی از جنگهای عصر حکومت بنیعبّاس به سرزمین مقدّس مدینه آمده است؛ همانگونه که برخی گفتهاند: «وی در ولایت و کشور خودش، پادشاهزاده بوده...»۵
زمان ولادت او را با توجّه به تاریخ ولادت امام هادی علیهالسلام (۲۱۲ ق.) و تولّد امام عسکری علیهالسلام (۲۳۱ ق.) میتوان این گونه تخمین زد که: سوسن علیهاالسلام در بین سالهای ۲۱۸ ـ ۲۱۵ ق. به دنیا آمده است.
پیوند زندگی
سوسن علیهاالسلام به جهت ویژگیهای اخلاقی، به مرحلهای از شایستگی رسید که به خانه امام هادی علیهالسلام راه پیدا کرد. شاید بتوان گفت که وی در دوره امامت امام جواد علیهالسلام توفیق اقامت در مدینه را پیدا کرده و سرانجام دست تقدیر، او را به همسری امام دهم علیهالسلام مفتخر ساخت.۶ وی که سالیان سال به عنوان «کنیز» شناخته میشد، پس از ازدواج با رهبر جهان اسلام و تشیّع، زندگی دوباره و تابناکی را آغاز کرد که هر بانویی لیاقت آن را نداشت. وی بهترین همسر امام علیهالسلام بوده۷ و نسل «امامت» از دامن پاک و مطهّرش ادامه پیدا میکند.
آری، این بانوی بزرگزاده و پاکدامن در حدود سالهای ۲۲۵ تا ۲۲۹ ق. با خاندان نبوّت و امامت ارتباط و پیوند پیدا کرده و جزو «عروسان بنیهاشم» قرار گرفت. امام عسکری علیهالسلام خاطره نخستین روز آشنایی و زندگی پدر و مادرش را چنین بیان میکند:
زمانی که سلیل ـ مادر امام عسکری علیهالسلام ـ به محضر امام هادی علیهالسلام رسید، آن حضرت (در ستایش و مدح او) فرمود:
«سلیل، مسلولهٌ من الآفات و العاهات و الأرجاس و الأدناس (الأنجاس)؛ سلیل، از بدیها، پلیدیها، زشتیها، ناپاکیها و آلودگیها، پاک و عاری است.»
امام هادی علیهالسلام در ادامه چنین بشارت داد:
«سیهب اللّه حجّته علی خلقه یملأ الأرض عدلاً کما ملئت جوراً؛ به زودی خداوند (از دامن و نسل سلیل) حجّت الهی بر خلق خود (مهدی موعود علیهالسلام ) را موهبت و عطا میکند. او زمین را از عدل و داد پر مینماید، همان طور که از جور و ستم پرشده باشد.»۸
فرزندان
اگر بپذیریم که سوسن تنها همسر امام هادی علیهالسلام میباشد، فرزندان آنان عبارتند از:
۱. امام حسن علیهالسلام (۲۳۱ ـ ۲۶۰ ق.).
۲. سیّد محمّد (متوفّای حدود ۲۵۲ ق.)؛ مردی جلیل القدر و پارسا که در زمان پدرش رحلت کرد. وی فرزند ارشد خانواده بود.
۳. سیّد حسین؛ مردی پرهیزکار و عابد بود که قبل یا بعد از پدرش رحلت کرد.
۴. جعفر (۲۲۶ ـ ۲۷۱ ق.)؛ وی به سبب عملکرد منفیاش به «جعفر کذّاب» معروف شد. لذا امام هادی علیهالسلام از ولادت او احساس سرور نکرده و از فتنه وی خبر داد.
۵. علّیه (عالیه، عایشه)؛ وی تنها دختر امام هادی علیهالسلام است.
آرامگاه همه فرزندان امام هادی علیهالسلام در کنار قبر مطهّر پدرشان بوده و فقط سیّد محمّد در خارج از شهر سامرّا ـ نزدیک شهر بلد ـ واقع شده است.
مهر مادری
با فرا رسیدن ماه ربیع سال ۲۳۱ ق. (۲۳۰ یا ۲۳۲ ق.) دگرباره نسیم بهار، زندگی سوسن علیهاالسلام را عطرآگین ساخت؛ چرا که ولادت فرزندش حسن بن علی علیهالسلام پیامآور نور و شادمانی بود؛ به گونهای که آثار خشنودی و سرور در سیمای شوهرش امام هادی علیهالسلام ، بیش از پیش، مشاهده میشد و مدینه، غرق در شادی بود. سوسن علیهاالسلام آن چنان مورد محبّت امام قرار گرفته بود که بعد از تولّد فرزندش با کنیه «امّالحسن» معروف شد؛ آن هم فرزندی که قرار است در آینده، «رهبری و امامت» را عهدهدار شده و فرامین الهی را در عرصه زندگی بشریّت به اجرا درآورد.
بیشک بین مادر و فرزند، خاطرات بسیاری وجود دارد؛ امّا متأسّفانه فقط نمونههایی از این داستانها را میتوان در میان برگههای تاریخ جستجو کرد؛ از جمله این که:
یکی از بزرگان شهر سامرّا، به نام «بهلول» در هنگام عبور از کوچه مشاهده میکند که کودکان مشغول بازی هستند؛ امّا کودک خردسالی (امام حسن عسکری علیهالسلام ) در گوشهای ایستاده و گریه میکند. لذا نزد وی آمده و قول میدهد که برایش اسباببازی تهیّه کند. آن کودک به بهلول میفرماید که فلسفه خلقت، بازی و سرگرمی نیست بلکه غرض، فراگیری دانش و معرفت و سپس عبادت است.
بهلول با گفت و گویی کوتاه، از دانش گسترده کودک آگاه شده؛ لذا از وی تقاضای موعظه و نصیحت میکند. امام عسکری علیهالسلام بعد از سرودن چند بیت شعر، میفرماید:
«ای بهلول! عاقل باش. همانا من در کنار مادرم بودم؛ او را دیدم که میخواست برای پختن غذا، چند قطعه هیزم ضخیم را زیر اجاق روشن کند، ولی آنها روشن نمیشد تا آن که مادرم مقداری هیزم باریک و کوچک را روشن کرد و سپس آن هیزمهای بزرگ و ضخیم به وسیله آنها روشن گردید.»
و در پایان فرمود:
«گریه من از این جهت است که مبادا ما جزئی از آن هیزمهای ریز و کوچک دوزخیان قرار گیریم!»۱۰
سکونت اجباری در سامرّا
هنوز چند سالی از زندگی مشترک وی با امام هادی علیهالسلام نگذشته بود که محبوبیّت روز افزون امام، باعث هراس دستگاه حکومتی شد. لذا برای کنترل رفت و آمد شیعیان و ایجاد محدودیّت در فعّالیت امام دهم علیهالسلام خلیفه عبّاسی ایشان را به پایتخت (سامرّا) فراخواند. آن روز، مردم مدینه با اشک و دعا خانواده حضرت را بدرقه نمودند. تاریخ این نقل و انتقال و اقامت آن حضرت در شهر سامرّا، سال ۲۳۶ ق. (۲۳۳ یا ۲۴۳ ق.) بوده است. بنابراین، امام حسن عسکری علیهالسلام تا حدود پنج (دو یا دوازده) سالگی همراه والدینش در مدینه اقامت داشت و مراحل دیگر زندگی را در سامرّا گذرانید.۱۱
امام هادی علیهالسلام و خانوادهاش پس از ورود به پایتخت و اسکان در محلّه و منطقه نظامی (عسکر) و تحت مراقبت مأموران، فصل جدیدی از زندگی را شروع کردند. از این رو، سوسن علیهاالسلام هر از چندگاهی، محدودیّت و فشارهای حکومتی را در زندگی شوهر و فرزندانش حس میکرد؛ چرا که حکومتهای غاصب ـ به ویژه بنیعبّاس ـ برنامهها و سیاستهای گوناگونی را در حکومت و جامعه اسلامی پیاده میکردند تا به خیال خود، شجره نورانی «امامت» را ریشه کن سازند.
باران اشک
در طول زندگی سوسن علیهاالسلام حوادث گوناگونی به وجود آمد، همانند رحلت فرزندش سیّد محمّد؛ امّا آنچه که قلب وی را بیشتر نگران کرده بود، توطئههای خلیفه عبّاسی و عوامل حکومتی بود؛ چرا که هر از چندگاهی، امام هادی علیهالسلام مورد شکنجه جسمی و روحی قرار میگرفت و گزارشهای غمانگیزی، مبنی بر غارت اموال شیعیان، حبس، شکنجه و شهادت اصحاب نیز قلب رئوف امام را به شدّت آزار میداد.۱۲ بیگمان، سوسن علیهاالسلام به عنوان «شریک زندگی»، با غمهای شوهرش میسوخت و همناله میشد.
سرانجام، امام دهم علیهالسلام در سال ۲۵۴ ق. توسّط دشمنان مسموم شده و به شهادت میرسد و شهر سامرّا در فقدان آن رهبر یگانه و کریم، به سوگ مینشیند و بنیهاشم، شیعیان و گروه بسیاری از مردم و مقامات کشوری و لشکری در مراسم تشییع شرکت کرده۱۳ و این مصیبت جانسوز را به بازماندگان حضرت ـ به ویژه همسر مکرّمش ـ تعزیت میدهند. اما آنچه که باعث تسلاّی دل این بانوی سوگمند است؛ تلاوت قرآن، دعا، خاطرات شیرین زندگی، زیارت آرامگاه امام و نگریستن به چهره تابناک فرزندش امام حسن عسکری علیهالسلام میباشد.
کانون محبّت
با آغاز امامت امام حسن عسکری علیهالسلام مرحله سرنوشتسازی شکل گرفت؛ زیرا براساس روایات متواتر، جانشین و اوصیای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دوازده نفر میباشند. و اینک یازدهمین حجّت الهی، پیشوایی امّت اسلام را بر عهده دارد. این موضوع، برای «جهان تشیّع» نویدبخشِ تولّد مهدی موعود علیهالسلام بوده و در نقطه مقابل آن، گروههای باطل و ستمگر را دچار وحشت نموده است؛ لذا عوامل حکومتی بیش از گذشته به توطئه، مراقبت و جاسوسی میپردازند.
سیّد بن طاووس در این باره میگوید:
«سه نفر از پادشاهان زمان حضرت عسکری علیهالسلام خواستند او را به قتل برسانند، چون شنیده بودند که مهدی علیهالسلام از صلب او خواهد بود و چندین بار او را به زندان انداختند...»۱۴
شیخ عبّاس قمی نیز میگوید:
«از روایات استفاده میشود که حضرت عسکری علیهالسلام بیشتر اوقات، محبوس و از معاشرت، ممنوع بود و پیوسته به عبادت خدا اشتغال داشت.»۱۵
حال، میتوان وضعیّت روحی و ذهنی مادر امام علیهالسلام را به خوبی دریافت که آن بانوی جلیل القدر در این رخدادها، لحظات زندگی را چگونه گذرانده و نسبت به افراد خاندان عسکری و شیعیان، چه مدیریّت و برنامهای را به اجرا در آورده است.
موعود آفرینش
برای یک مادر، شیرینترین خاطره زندگی، مراسم عروسی فرزند و تولّد نوادگان میباشد. سوسن علیهاالسلام در طول زندگیاش به این آرزوها رسیده بود؛ ولیکن ازدواج بهترین پسرش امام حسن علیهالسلام با دختری شایسته و ممتاز؛ یعنی نرگس علیهاالسلام بهترین مراسم جشن و سرور بود.
سوسن علیهاالسلام همانند دیگر افراد خاندان بنیهاشم، برای تولّد آخرین حجّت الهی لحظه شماری میکرد؛ امّا رفت و آمد مأموران و زنان جاسوس، موجی از نگرانی را در دلهای بنی هاشم و شیعیان پدیدار ساخته بود. با این وجود، در نیمه شعبان ۲۵۵ ق. زنگ میلاد نواخته شد و «موعود آفرینش» دیده به جهان گشود.
حال، جای این سؤال است که: آیا سوسن علیهاالسلام در هنگامه ولادت نوه معصومش در شهر سامرّا و در خانه فرزند و عروسش حضور داشت یا نه؟
با بررسی روایات، متوجّه میشویم که نامی از وی در این ماجرا بیان نشده است و حتّی عمّه امام عسکری علیهالسلام نیز در پاسخ به برخی از شیعیان ـ پیرامون ولادت حضرت مهدی علیهالسلام ـ بیان نموده است:
«کتب الی امّه یعلمها بولاده القائم علیهالسلام ۱۶؛ امام عسکری علیهالسلام به مادرش نامه نوشت و او را از ولادت امام مهدی علیهالسلام خبردار نمود.»
یکی از پژوهشگران معاصر مینویسد:
گاهی از حکیمه خاتون سؤال میکردند و ایشان نیز خبر ولادت را کاملاً از مادر امام عسکری علیهالسلام نقل میکرد و میگفت: «از او بپرسید، که من هم از او شنیدم.» با اینکه مسلّماً حکیمه خاتون در شب ولادت، حضور داشت... بیتردید این گونه روایات، بیانگر جوّ خفقان و موضوع «استتار و تقیّه» میباشد.۱۷ آری، شخصیتی چون عمّه امام نیز برای مخفی نگهداشتن ولادت حضرت مهدی علیهالسلام و مصون ماندن خاندان عسکری و بنیهاشم از مزاحمتها و اذیّتهای دشمنان، تولّد آن حضرت را مستند به شنیدن از سوسن علیهاالسلام مینماید؛ زیرا موقعیّت زمانی و مکانی را برای بیان تمام حقایق، مناسب نمیبیند. بنابراین، دو احتمال وجود دارد:
الف) سوسن علیهاالسلام در سامرّا و یا در خانه عروسش، به عللی، حضور نداشت.
ب) وی در آن سالها در مدینه یا منقطهای دیگر، زندگی میکرد.
به هرحال، از نیمه شعبان ۲۵۵ ق. به کنیه قبلی این بانوی گرامی (امّ الحسن؛ امّ ابیمحمّد)، «جدّه» نیز افزوده شد.
تسلاّی دل
از آنجا که هر روز فشارها و تهدیدهای حکومت بنیعبّاس نسبت به حضرت عسکری علیهالسلام افزایش پیدا میکرد، امام نیز حوادث آینده (حبس و شهادت) را برای برخی از افراد خانواده و اصحاب، بیان مینمود که در این میان، ایجاد آمادگی قلبی «مادر» در اولویّت بوده است. سوسن علیهاالسلام نقل میکند:
یک روز ابو محمّد به من فرمود: «سال ۲۶۰ (۶۰ ق.) سوزشی در دلم (بر اثر زهر) پدید میآید، میترسم رنج و سختی به من برسد. اما در صورت سالم ماندن، (قضا و قدر الهی) در سال ۲۷۰ (۷۰ ق.) محقّق خواهد شد.»
با شنیدن این پیشگویی، بیتابی کرده و گریستم. در این موقع، به من فرمود:
«لابدّ (لی) من وقوع امر اللّه فلاتجزعی؛ (ای مادر!) بیتابی مکن؛ زیرا از تحقّق امر خداوند، چارهای نیست.»۱۸
آری پس از آن، نگریستن به جمال نورانی فرزند و تصوّر حادثه، دل مادر را میسوزاند و در این میان «عبادت و صبر»، مرهم همیشگی غمهای او بود.
نظر خود را اضافه کنید.