درباره سیره پیامبر اکرم(ص) تا به حال آثار گوناگونی بیان و منتشر شده که هر یک از آنها از زوایهای متفاوت به سیره آن پیامبر نگریسته و ابعاد مختلف آن را منعکس کردهاند. سیره به معنای سنت و روش است که در سیره نبوی دنبال میشود. قدیمیترین سیره به جا مانده، سیره نبوی ابن اسحاق شیعی است که ابن هشام بعدها آن را به زبان اهل تسنن برگرداند و به خلفای سنی مذهب زمانش تقدیم کرد.
در هر حال، سیره نبوی از کتابها و آثار مربوط و نزدیک به زمان ایشان قابل جمعآوری است اما چون اکثر وقایع نگاران زمان ایشان روحیه جنگ محوری و رفتار سیاسی موثر را داشتند کمتر در سیره فرهنگی، علمی و اقتصادی ایشان اثری بجا گذاشتند. آنها در تقسیمبندی سیره پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم نیز این تاریخهای کمابیش موثر را به عنوان سرفصلهای کار در نظر گرفتند که همچنان این نگاه در جامعه وجود دارد و به صورت الگو دنبال میشود. این در حالی است که پیامبر گرامی اسلام در سن ۴۰ سالگی در مکه به پیامبری مبعوث گردید. در حالی که رفتارش سرآمد همگان بود و از شدت صداقت و امانتداری به امین معروف شده بود. پیامبر(ص) در شرایطی به رسالت مبعوث گردید که جهل در سراسر عربستان بیداد میکرد، علم در پایینترین حد خود بود با توجه به روایات از شرایط بعثت انبیاء نبودن علم در جامعه و وجود گمراهی در آن دانسته شده از این رو پیامبر اکرم (ص) که دریای علم و حکمت ومعرفت بود برای مردمی که به لحاظ علم و حکمت تهی و نزدیک به تهی بودند، باید تعلیم رسالت میکرد.
برای آشنایی بیشتر با این موضوع، کتاب«آخرین پیامبر خدا»؛ کوتاهههایی از زندگانی رسول اکرم(ص) اثر مهدی قزلی، کتاب قابل توجهی است که میتواند نکات ارزشمندی از زندگی حضرت محمد (ص) را در اختیار علاقهمندان قرار دهد.
کتاب آخرین پیامبر خدا، اولین کتاب از مجموعه کتابهای چهارده معصوم محسوب می شود که نویسنده سعی کرده با نثر و بیانی ساده و روان زندگی رسول اکرم(ص) را به رشته تحریر درآورد.
برای معرفی بیشتر این کتاب میتوان گفت در روزگاری که تشخیص سره از ناسره و خوب از بد سخت شده است، آشنایی با تاریخ زندگانی، شخصیت و سیره معصومین که منبع صدور حق و حقیقت بوده و هستند، ضرورتی غیرقابلانکار است. در روزگاری که مردم دچار مشکلات مختلف و متعدد هستند، داشتن منابعی چون کتاب آخرین پیامبر خدا که در حجم کم تهیه و تدوین شده است، وقت زیادی هم نمیبرد و انگیزه مطالعه در قشرهای مختلف جامعه را هم مخصوصاً در مناسبتهای خاص بیشتر میکند.
نویسنده در این مجموعه سعی دارد با غور در زندگانی حضرات نور و متکی بر فرم کوتاههنویسی و سادهنویسی در نثر، زمینه آشنایی سریع و صریح با ایشان را فراهم کند.
قطعاً شناخت دقیق سیر و سیره معصومین(ع) احتیاج به تأمل و مطالعه بیشتری دارد و این مجموعه کفاف نگاه پژوهشگرانه را نخواهد داد، ولی طعم شیرین زندگی با خدا و برای خدای ایشان را در کام مخاطب باقی خواهد گذاشت.
در کتاب حاضر، نویسنده درباره تولد پیامبر(ص) آورده است:
«ایوان کسرا شکافت، آتشکده فارس خاموش شد، دریاچه ساوه خشکید، خدایان سنگ و چوب عرب سرنگون شدند. نوری به آسمان بلند شد که تا فرسنگها آن طرفتر دیده شد. انوشیروان و موبدان خوابهای وحشتناک دیدند…انگار قرار بود خدا به مردم بشارت بدهد به زودی دوره بتپرستی تمام و راه هدایت به سوی خدا روشن میشود. و محمد(ص) به دنیا آمد.»
بعد از پرداختن به تولد پیامبر(ص)، نویسنده به نامگذاری، چگونگی انتخاب حلیمه به عنوان دایه پیامبر، پیمان حلفالفضول، آشنایی با خدیجه(س)، ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه(س)، مبعوث شدن حضرت محمد(ص) به پیامبری، اذیت و آزار مشرکان و ماجرای شعبابیطالب اشاره کرده است.
در ادامه نوینسده داستانهایی هم درباره پیامبر نقل کرده است که از آن جمله میتوان به داستان فوت سعدبن معاذ اشاره کرد:«آمدند پیش رسول خدا گفتند: سعد پسر معاذ از دنیا رفت. سعد از یاران باوفایش بود هم در جنگها، هم روزهای صلح، پیامبر گفت غسل و کفنش را انجام دادند. آماده شد برای تشییع جنازه. پای برهنه، بدون عبا، از در خانه سعد همراه مردم جنازهاش را تشییع کرد.
در تشییع میرفت سمت چپ تابوت را میگرفت. کمی راه میرفت بعد میرفت سمت راست تابوت. تا به قبر برسند همین حال را داشت. رفت داخل قبر، سعد را گذاشت در آن، با دست قبر را مرتب و محکم کرد. خاک را روی قبر ریختند.
مادر سعد گفت: ای سعد بهشت مبارکت باشد.
پیامبر گفت: برای خدا تکلیف معلوم نکن. سعد الان در فشار قبر است.
صحابه گفتند: قبلتر کسی را اینطور تشییع نکرده بودید؟ پای برهنه و بدون عبا.
پیامبر گفت: ملائکه همینطور بودند، خواستم مثل آنها باشم.
پرسیدند: چرا چپ و راست تابوت میرفتید؟
گفت: دست من در دست جبرئیل بود، هر طرف میرفت، میرفتم.
پرسیدند: جریان فشار قبر سعد چه بود؟
گفت: سعد با خانوادهاش خوشاخلاق نبود.
نگارنده در ادامه داستانها و ماجرای زندگی پیامبر(ص) را تا زمان فوتش آورده است و درباره فوت حضرت میگوید:«وقتی از دنیا رفت از خودش مال و منالی به جا نگذاشت. کاخی نساخت. برای خدا تلاش کرد و دنیا را تکان داد. اعراب خرافهپرست بیابانگرد را تبدیل به متمدنترین انسانهای عصر کرد و ندای اللهاکبر را در دنیا پراکند. حکومتهای اطراف به وحشت افتادند که نکند مردمشان به دین او تمایل پیدا کنند. اخلاق را در میان بیاخلاقترین اقوام به سر حد کمال رساند. وقتی از دنیا رفت نبوت هم تمام شد ولی راه خداپرستی تازه باز شده بود. محمد برای خدا خوب بندهای بود و برای مردم خوب پیامبری. او از دنیا رفت در حالی که الگوی حسنه انسانیت در تمام دوران شده بود.»
کتاب«آخرین پیامبر خدا» توسط شرکت سهامی کتابهای جیبی وابسته به مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ و منتشر شده است.
نویسنده علی الله سلیمی
نظر خود را اضافه کنید.