پيامبر اکرم (ص) در سن 4 سالگي کودک به نزد مادر آمد و مدتي بعد در حين مسافرت، مادر نيز درگذشت و تا 8سالگي  كه جدش عبدالمطلب در گذشت نزد ايشان بود و طبق وصيت او ابوطالب عموى بزرگش ، (پدر بزرگوار اميرالمؤمنين على عليه السلام ) عهده دار كفالت او شد.

ولادت

 


ولادت پيغمبر اكرم به اتفاق شيعه و سنى در ماه ربيع الاول است ،(1) گو اين كه اهل تسنن بيشتر روز دوازدهم را گفته اند و شيعه بيشتر روز هفدهم را، به استثناى شيخ كلينى صاحب كتاب كافى كه ايشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند. رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟ در فصل بهار. در السيرة الحلبية مى نويسد: ولد فى فصل الربيع ، در فصل ربيع به دنيا آمد. بعضى از دانشمندان امروز حساب كرده اند تا ببينند روز ولادت رسول اكرم با چه روزى از ايام ماههاى شمسى منطبق مى شود، به اين نتيجه رسيده اند كه دوازدهم ربيع آن سال مطابق مى شود با بيستم آوريل ، و بيستم آوريل مطابق است با سى و يكم فروردين ، و قهرا هفدهم ربيع مطابق مى شود با پنجم ارديبهشت . پس قدر مسلم اين است كه رسول اكرم در فصل بهار به دنيا آمده است حال يا سى و يكم فروردين يا پنجم ارديبهشت .

در چه روزى از ايام هفته به دنيا آمده است ؟ شيعه معتقد است كه در روز جمعه به دنيا آمده اند، اهل تسنن بيشتر گفته اند در روز دوشنبه . در چه ساعتى از شبانه روز به دنيا آمده اند؟ شايد اتفاق نظر باشد كه بعد از طلوع فجر به دنيا آمده اند، در بين الطلوعين .(2)

دوران كودكى

عبدالله، جوانى بود كه در همه مكه مى درخشيد. جوانى بود بسيار زيبا، بسيار رشيد، بسيار مؤدب، بسيار معقول كه دختران مكه آرزوى همسرى او را داشتند. او با مخدره آمنه دختر وهب كه از فاميل نزديك آنها به شمار مى آيد، ازدواج مى كند. در حدود چهل روز بيشتر از زفافش ‍ نمى گذرد كه به عزم مسافرت به شام و سوريه از مكه خارج مى شود و ظاهرا سفر، سفر بازرگانى بوده است . در برگشتن مى آيد به مدينه كه خويشاوندان مادر او در آنجا بودند، و در مدينه وفات مى كند. عبدالله وقتى وفات مى كند كه پيغمبر اكرم هنوز در رحم مادر است . محمد صلى الله عليه و آله يتيم به دنيا مى آيد يعنى پدر از سرش رفته است .

هنوز بچه در رحمش است كه اين شوهر را از دست مى دهد. براى زنى كه علاقه وافر به شوهر خود دارد، بديهى است كه بچه براى او يك يادگار بسيار بزرگ از شوهر عزيز و محبوبش ‍ است، خصوصا اگر اين بچه پسر باشد. آمنه تمام آرزوهاى خود در عبدالله را، اين كودك خردسال مى بيند

به رسم آن وقت عرب ، براى تربيت كودك لازم مى دانستند كه بچه را به مرضعه بدهند تا به باديه ببرد و در آنجا به او شير بدهد. حليمه سعديه (حليمه ، زنى از قبيله بنى سعد) از باديه مى آيد به مدينه كه آن هم داستان مفصلى دارد. اين طفل نصيب او مى شود كه خود حليمه و شوهرش ‍ داستانها نقل مى كنند كه از روزى كه اين كودك پا به خانه ما گذاشت ، گويى بركت ، از زمين و آسمان بر خانه ما مى باريد. اين كودك تا سن چهار سالگى دور از مادر و دور از جد و خويشاوندان و دور از شهر مكه ، در باديه در ميان باديه نشينان ، پيش دايه زندگى مى كند. در سن چهار سالگى او را از دايه مى گيرند.

مادر مهربان، اين بچه را در دامن خود مى گيرد،... در نظر بگيريد، زنى كه شوهرى محبوب و به اصطلاح شوهر ايده آل داشته است به نام عبدالله كه آن شبى كه با او ازدواج مى كند به همه دختران مكه افتخار مى كند كه اين افتخار بزرگ نصيب من شده است . هنوز بچه در رحمش است كه اين شوهر را از دست مى دهد. براى زنى كه علاقه وافر به شوهر خود دارد، بديهى است كه بچه براى او يك يادگار بسيار بزرگ از شوهر عزيز و محبوبش ‍ است ، خصوصا اگر اين بچه پسر باشد. آمنه تمام آرزوهاى خود در عبدالله را، اين كودك خردسال مى بيند. او هم كه ديگر شوهر نمى كند. جناب عبدالمطلب پدر بزرگ رسول خدا، علاوه بر آمنه ، متكفل اين كودك كوچك هم هست .


قوم و خويش هاى آمنه در مدينه بودند. آمنه از عبدالمطلب اجازه مى گيرد كه سفرى براى ديدار خويشاوندانش به مدينه برود و اين كودك را هم با خودش ببرد. همراه كنيزى كه داشت به نام ام ايمن با قافله حركت مى كند. مى رود به مدينه ديدار دوستان را انجام مى دهد. (سفرى كه پيغمبر اكرم در كودكى كرده ، همين سفر است كه در سن پنج سالگى ، از مكه رفته به مدينه ). محمد صلى الله عليه و آله با مادر و كنيز مادر بر مى گردد.

در بين راه مكه و مدينه ، در منزلى به نام ابواء كه الان هم هست ، مادر او مريض مى شود، به تدريج ناتوان مى گردد و قدرت حركت را از دست مى دهد در همان جا وفات مى كند اين كودك خردسال مرگ مادر را در خلال مسافرت ، به چشم مى بيند. مادر را در همانجا دفن مى كند و همراه ام ايمن ، اين كنيز بسيار بسيار با وفا كه بعدها زن آزادشده اى بود و تا آخر عمر خدمت رسول خدا و على و فاطمه و حسن و حسين عليه السلام را از دست نداد و آن روايت معروف را حضرت زينب از همين ام ايمن روايت مى كند، و در خانه اهل بيت پيامبر پير زن مجلله اى بود بر مى گردد به مكه .

 عبدالمطلب ديگر بعد از مرگ اين مادر، تمام زندگيش شده بود رسول اكرم ، و بعد از مرگ عبدالله و عروسش آمنه ، اين كودك را فوق العاده عزيز مى داشت و به فرزندانش مى گفت كه او با ديگران خيلى فرق دارد، او از طرف خدا آينده اى دارد و شما نمى دانيد. وقتى كه مى خواست از دنيا برود، ابوطالب كه پسر ارشد و بزرگتر و شريفتر از همه فرزندان باقيمانده اش ‍ بود ديد پدرش يك حالت اضطرابى دارد. عبدالمطلب خطاب به ابوطالب گفت : من هيچ نگرانى از مردن ندارم جز يك چيز و آن ، سرنوشت اين كودك است.

پيغمبر اكرم هم قدر مسلم اين است كه شبانى مى كرده است. گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است، رعايت مى كرده و مى چرانيده و بر مى گشته است. بازرگانى هم كه كرده است

اين كودك را به چه كسى بسپارم ؟ آيا تو مى پذيرى ؟ تعهد مى كنى از ناحيه من كه كفالت او را بر عهده بگيرى ؟ عرض كرد: بله پدر! من قول مى دهم ، و كرد. هشت ساله(3)بود كه جدش عبدالمطلب در گذشت و طبق وصيت او ابوطالب عموى بزرگش ، (پدر بزرگوار اميرالمؤمنين على عليه السلام ) عهده دار كفالت او شد.(4)

شغل ها

پيغمبر اكرم چه شغلهايى داشته است ؟ جز شبانى و بازرگانى ، شغل و كار ديگرى را ما از ايشان سراغ نداريم . بسيارى از پيغمبران در دوران قبل از رسالتشان شبانى مى كرده اند (حالا اين چه راز الهى اى دارد، ما درست نمى دانيم ) هم چنان كه موسى شبانى كرده است . پيغمبر اكرم هم قدر مسلم اين است كه شبانى مى كرده است . گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است ، رعايت مى كرده و مى چرانيده و بر مى گشته است . بازرگانى هم كه كرده است . با اين كه يك سفر، سفر اولى بود كه خودش مى رفت به بازرگانى (فقط يك سفر در دوازده سالگى همراه عمويش رفته بود.) آن سفر را با چنان مهارتى انجام داد كه موجب تعجب همگان شد.

پي نوشت ها:

1. در سال 570 بعد از ميلاد متولد شد؛ در چهل سالگى به نبوت مبعوث گشت ؛ سيزده سال در مكه مردم را به اسلام دعوت كرد و سختيها و مشكلات فراوان متحمل شد و در اين مدت گروهى زبده تربيت كرد و پس از آن به مدينه مهاجرت نمود و آنجا را مركز قرار داد. ده سال در مدينه آزادانه دعوت و تبليغ نمود و با سركشان عرب نبرد كرد و همه را مقهور ساخت . پس از ده سال همه جزيرة العرب مسلمان شدند. آيات كريمه قرآن تدريجا در مدت بيست و سه سال بر آن حضرت نازل شد... رسول اكرم در سال يازدهم هجرى ، يعنى يازدهمين سال هجرت از مكه به مدينه ، كه بيست و سومين سال پيامبرى او و شصت و سومين سال از عمرش بود در گذشت . (وحى و نبوت ، ص 128)

2. سيرى در سيره نبوى ، ص 264.

3. وحى و نبوت ، ص 129.

4. سيرى در سيره نبوى ، صص 267 265 و هم چنين ر.ك به : وحى و نبوت ، صص 130 128.

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام