ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

ابن قولویه در کامل الزیارات (باب 107 ص 324) از علی بن الحسین بن موسی بن بابویه و او از محمّد بن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده که شخصی از اهل ری گفت : بر  امام هادی علیه السّلام وارد شدم ، آن جناب از من پرسید در کجا بودی؟ عرض کردم : به زیارت سیّدالشّهداء علیه السّلام رفته بودم، فرمود :

 

آگاه و متوجه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی را که در نزد شما میباشد زیارت کرده بودی ، مثل این بود که حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده باشی .
این حدیث را رئیس المحدثین شیخ صدوق نیز در ثواب الاعمال ص 95 روایت کرده و گوید : حدیث کرد از برای من علی بن احمد او گفت : حدیث نمود مرا حمزة بن قاسم علوی و او گوید : حدیث کرد از برای من محمّد بن یحیی عطار تا آخر حدیث ، و همچنین این روایت در رساله صاحب بن عباد که قبلاً آن را درج نمودیم ذکر شده است .
البته واضح است که این خبر مجهول است و قابل اعتماد نیست مگر این که قریه ای موجود باشد که صحت او را تأیید کند ، ما اکنون درباره رجال این روایت تحقیق خواهیم نمود تا موضوع روشن گردد ، اگر چه فقهای شیعه رضوان الله علیهم این گونه اخبار و احادیث را بعنوان تسامح در ادلّه سنن و آداب مورد بحث قرار نمیدهند ، لیکن این حدیث در نظر عدّه ای که به مقام حضرت عبدالعظیم آشنائی ندارند ، و از حالات و زندگی وی بی خبرند، موجب شک و تردید شده و به نظر تعجّب به این خبر نگاه میکنند ؟!
این گونه اشخاص میگویند : عبدالعظیم حسنی که به چهار واسطه به حضرت مجتبی میرسد ، و در زندگی هیچ گونه مصیبت و ناراحتی ندیده ، چگونه میشود زیارت او از نظر ثواب و جزا با حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه برابر باشد ، با این که او امام مفترض الطاعة و فرزند فاطمه و علی علیهما السّلام است ، و آن همه مصائب و مشقات بر آن جناب رسید ، و در راه دین خدا و احیای قرآن و اسلام جان پاکش را فدا کرد ولی اکنون زائر عبدالعظیم از نظر ثواب مانند زائر سیّدالشّهداء باشد ؟!
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در زندگی خود دچار ناراحتی ها و گرفتاریهای زیادی شده است ، او به خاطر ترویج و طرفداری از مذهب حقّ و انتساب به حضرات معصومین مخصوصاً امام هادی علیهم السّلام دچار مخاطرات گردیده ، حکومت غاصب وقت و عمال ظالم و ستمگر خلیفه عبّاسی در صدد آزار و اذیّت او بودند ، این موضوع در بحث سابق مشروحاً گذشت . اکنون برگردیم به حدیث زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مختصری درباره سند و متن این روایت گفتگو کنیم زیارت این محدّث جلیل القدر از زمان ائمه علیهم السّلام مورد توجّه بوده ، و در کلیه کتب زیارت به این موضوع اشاره گردیده ، و باب مخصوصی برای او باز شده، اقدم از همه این مزارات که اکنون موجود است «کامل الزیارات ابن قولویه» است که این حدیث در آن جا ذکر شده ، پس از آن «ثواب الاعمال» شیخ صدوق میباشد که این روایت در آنجا نیز آمده و مؤلّفین بعدی این حدیث را از این دو کتاب اخذ کرده اند و در طریق این خبر پنج نفر واقع شده اند که ما ذیلاً درباره آنها بحث خواهیم کرد تا اهمیّت موضوع روشن گردد .
1- ابوالقاسم جعفر بن قولویه ، مرحوم مجلسی رحمة الله علیه در مقدمه بحارالانوار باب توثیق المصادر گوید : کامل الزیارات از اصول معروفه محسوب است ، شیخ طوسی در تهذیب از این کتاب نقل کرده ، محدّثین دیگر هم در کتب خود از محدّث بزرگ اخذ حدیث کرده اند .
این کتاب از مآخذ و مصادر مرحوم شیخ حر عاملی رضوان الله علیه میباشد وی این تألیف منیف را از اصول معتمده میداند و از او نقل حدیث و روایت میکند کتاب مزبور از کتبی است که مؤلّفین به صحت و درستی او مقّر و معترف اند ، و قرائن زیادی موجود است که ثبوت این تألیفات را به نویسندگان آنها میرساند ، به اندازه ای که برای کسی شکی باقی نمیماند .
علمای رجال درباره صداقت و وثاقت او اتّفاق دارند ، شیخ در فهرست و نجاشی در رجال و علامه در خلاصه او را توثیق و توصیف نموده اند ، وی استاد شیخ مفید بوده و تألیفات و تصنیفاتی هم دارد ، نام مؤلفات او در فهرست کتاب امامیه ذکر شده است ، خلاصه اینکه این کتاب و مؤلف گرامی او از عصر شیخ ابوجعفر طوسی و حتی قبل از آن مورد توجّه و اعتماد کلیه محدّثین و فقهاء بوده و در تراجم به عظمت و بزرگی از او یاد شده است.
مطلب قابل توجّه این است که این محدّث جلیل القدر در آغاز کتاب خود «کامل الزیارات» تصریح کرده که کلیه اخبار و روایات وارده در این کتاب موثوق الصدور است ، و گفته : من در این جا جز از ثقات حدیث نقل نکرده ام، و تمام مندرجات آن از ائمه علیهم السّلام رسیده است .
2- علی بن الحسین بن موسی بن بابویه والد ماجد شیخ صدوق از مشایخ و مؤلفین بزرگ شیعه منسوب است و ما اکنون کلمات علماء و بزرگان را درباره او نقل می کنیم .
مؤلفین کتب رجال باتفاق او را ستوده اند و از وی به جلالت شان و عظمت مقام یاد میکنند ، شیخ الطائفه در فهرست خود علی بن الحسین را از فقهاء شمرده و او را از ثقات و اجلاء ذکر کرده است . نجاشی در رجال خود گوید: ابوالحسن علی بن الحسین در زمان خود شیخ علمای قم و از رؤسا و بزرگان آنها بود ، وی از ثقات مشایخ حدیث و فقهای این شهر منسوب میشد ، در میان آنان با کمال احترام و عظمت و شایستگی زندگی میکرد .
علی بن الحسین از قم به عراق وارد شد و با ابوالقاسم حسین بن روح نائب خاص حضرت صاحب الزمان علیه السّلام ملاقات نمود ، با او مسائل چندی را در میان گذاشت پس از آن نامه ای توسط علی بن جعفر بن اسود برای حسین بن روح قدس سرّه فرستاد تا به امام زمان علیه السّلام تقدیم گردد ، و در آن نامه به حضرت بقیّة الله سلام الله علیه نوشت و از آن جناب درخواست نمود که از خداوند برای وی فرزندی بخواهد ، حضرت در پاسخ نامه او فرمودند : ما از خداوند جهت تو فرزندی طلب کردیم و قریباً دارای دو فرزند صالح خواهید شد .
این محدّث شریف از مؤلفین و مصنفین بزرگ در عصر خود بوده و کتابهای زیادی را تألیف کرده ، کتب او در فهرستها نامبرده شده، وی سرانجام در سال 329 جهان را وداع گفت و در شهر قم دفن شد و قبرش اکنون معروف و دارای ساختمان رفیع و بنای معتبری است .
3- محمّد بن یحیی اشعری از محدّثین قم و مشایخ بزرگ حدیث بشمار میرود ، شیخ بزرگوار محمّد بن یعقوب کلینی رضوان الله علیه از وی اخذ روایت کرده و در «کافی» از او اخبار فراوانی نقل میکند ، آنها که با کافی مأنوس هستند میدانند که اکثر احادیث او از طریق این محدّث جلیل القدر است ، و در تمام ابواب کتاب مزبور روایات او ذکر شده است . البته پیداست که این نشان اعتماد و اطمینان مرحوم کلینی به این شخصیت بزرگوار است .
علمای رجال و فقهای شیعه او را توثیق و تمجید کرده اند ، در رجال نجاشی و شیخ طوسی و خلاصه علامه از او به عظمت و بزرگواری یاد شده ، شهید عبدالرحمة در تألیفات خود او را از ثفات شمرده است ، باری این محدث شریف مورد اعتماد کلیه مؤلفین و اصحاب تراجم است ، وی از اصحاب اصول و مصنفین عالی مقام محسوب می شود و از تألیفات او در فهرستهای کتب شیعه نام برده شده است ، این بود مطالبی که در مورد «کامل الزیارات» و مؤلف گرامی آن بنظر خوانندگان ارجمند رسید اینک مختصری هم درباره رجال این حدیث که در ثواب الاعمال صدوق آمده ذیلاً مینگاریم .
4- محمّد بن علی بن الحسین معروف به شیخ صدوق از اعیان محدّثین شیعه بشمار می رود ، وی بدعای حضرت صاحب الزمان علیه السّلام متولّد شد ، او در میان علمای شیعه و فقهای امامیه هم چون آفتاب تابانی میدرخشد ، تألیفات و تصنیفات این محدّث بزرگوار مشهور و معروف اند و از همان زمان تألیف مورد توجّه علمای امصار در تمام اعصار قرار گرفته اند، فضائل و مناقب «رئیس المحدّثین» در این مختصر نمی گنجد ، و او مورد اعتماد و اطمینان کلیه فقهای شیعه است ، و همگان وی را «صدوق» دانسته و او را توثیق نموده اند .
5- علی بن احمد بن موسی الدقاق از مشایخ شیخ ابوجعفر ابن بابویه است وی در تألیفات خود از این محدّث روایات زیادی نقل کرده است ، و برای او از خدا طلب رحمت و آمرزش نموده ، البته این ترضی و ترحم از طرف صدوق دلیل است که وی او را شخص خوش عقیده و صحیح العمل میدانسته ، محقق داماد –رضوان الله علیه- فرموده : مشایخ بزرگ مانند صدوق که درباره راویان جمله «رضی الله عنه » و یا «رحمة الله» را ذکر میکنند ، این نشان اعتماد و اطمینان او باین راوی است .
از این راوی در کتب رجال ذکر مفصلی بمیان نیامده ، و جز در طریق شیخ صدوق در طرق دیگر اسمی از وی دیده نمیشود .
6- حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبدالله بن ابی الفضل العبّاس ابن امیرالمؤمنین علیهماالسّلام از محدّثین بزرگ و از مؤلفین بشمار است ، نجاشی گوید : وی از ثقات محسوب و از بزرگان اصحاب امامیه است ، او جلیل القدر و کثیرالحدیث بوده و چندین کتاب تصنیف کرده ، که از جمله آنها کتاب توحید ، کتاب زیارات، کتاب مناسک و کتاب رد بر محمّد بن جعفر اسدی است ، و نیز از تألیفات خوب و مفید او کتابی است که درباره راویان حضرت صادق علیه السّلام نوشته است.
علامه حلی قدس سرّه نیز او را در قسم اوّل خلاصه عنوان کرده و او را از ثقات و اجلاء مشایخ ذکر نموده است .
در تنقیح المقال گوید قبر سیّد جلیل حمزة بن قاسم ابویعلی در جنوب حله بین فرات و دجله واقع شده ، و اکنون موجود و معروف است ، مردم گمان میکنند که او قبر حمزة بن موسی الکاظم علیه السّلام است لیکن این درست نیست ، اهل فن تصریح کرده اند که این مزار متعلق است به حمزة بن قاسم که از فرزندان عبّاس بن امیرالمؤمنین علیهماالسّلام بوده ، علامه جلیل القدر سیّد مهدی قزوینی در بعضی از نوشتجات خود گفته : که حضرت صاحب الزمان علیه السّلام از این حمزة بن قاسم تعریف و تمجید نموده و به زیارت او امر فرموده است ، محدّث شریف حاج میرزا حسین نوری – رحمة الله علیه – در جنة المأوی راجع به حمزة بن قاسم مطلبی آورده مراجعه شود .
در حالات این راوی نوشته شده که وی کتابی در زیارات تألیف کرده ، و روایت زیارت عبدالعظیم را در کتاب خود آورده ، و حدیث مزبور را از محمّد بن یحیی عطار قمی نقل کرده است ، پس معلوم شد که این روایت را دو نفر از ثقات محدّثین از ابوجعفر عطار شنیده اند . و ما قبلاً درباره محمّد بن یحیی بحث کردیم و موقعیت علمی و شخصیت عظیم او را در نزد فقها ، ذکر نمودیم ، اینک مختصری هم درباره این شخص مجهول که در اوّل سند واقع شده و اصل حدیث را از امام هادی علیه السّلام شنیده بیان میکنیم .
از متن این خبر معلوم است که این شخص از موالیان و دوستان اهل بیت علیهم السّلام بوده ، و نسبت به آنان مهر و علاقه داشته ، و از مجاهدین و فداکاران این خاندان بوده است ، زیرا که این شخص پس از زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام در سامراء خدمت جناب هادی سلام الله علیه رسیده و این حدیث را در محضر شریف آن حضرت استماع نموده است .
ناگفته پیداست که زیارت سیّدالشّهداء سلام الله علیه در زمان حضرت هادی علیه السّلام که در دوره متوکل عبّاسی است بسیار مشکل بود ، و در این راه مخاطرات و رنج های فراوانی بوده است ، چه بسا اشخاصی که در طریق زیارت آن بزرگوار کشته شدند ، و زجر و شکنجه دیدند ، و به حبس و زندان کشانده گردیدند ، این مرد با تمام این سختیها و مرارتها حضرت امام حسین علیه السّلام را فراموش نکرده و با تحمل این همه مشقات از شهر ری عازم کربلا میشود و آن حضرت را زیارت میکند .
علاقه این مرد به اهل بیت اطهار علیهم السّلام زیاد بوده ، و معلوم است که از خواص شیعیان و در صف دوستان آنها قرار داشته است ، زیرا که او پس از زیارت سیّدالشّهداء به فکر ملاقات امام هادی علیه السّلام افتاده ، با اینکه آن جناب در سامرا کاملاً تحت نظر بوده ، و عمال حکومتی رفت و آمد اشخاص را با آن حضرت تحت نظر داشتند ، و ما در فصل سابق در این مورد بطور تفصیل بحث کردیم .
این شخص محترم تمام این اوضاع و احوال را میدانسته ، و از جریان زندگی امام علیه السّلام در سامراء اطّلاع داشته، و از این که ملاقات با آن حضرت کار بسیار مشکلی است و خطرهای زیادی را در بر دارد کاملاً آگاه بوده است، لیکن با تمام این احوال چون از راه دور و درازی آمده و با تمام فشارها و سختیها و زنجها که در این راه متحمل شده، و اضطراب و دلهره ای که از عمال حکومتی در طریق کربلا در دل داشته است، سرانجام به زیارت مرقد مطهّر شهید راه حقّ رسیده اکنون تصمیم گرفته پس از زیارت امام غائب به زیارت امام حاضر نیز برود و به آستان مقدّس او نیز عرض اخلاص نماید .
این مرد پس از این به سامراء وارد شد ، و از مأمورین خلیفه که در پیرامون منزل آن حضرت بودند و رفت و آمد اشخاص را مراقبت میکردند نهراسید، وی خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شد، و به آرزوی خود که دیدار آن بزرگوار بود رسید ، در این موقع بین او و امام گفتگوهائی شد و سؤالاتی پیش آمد ، امام علیه السّلام از وی پرسید از کجا می آیی عرض کرد : از زیارت قبر حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام برمیگردم ، فرمود : چرا قبر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما واقع شده زیارت نکردی؟ تو اگر به زیارت آن قبر بروی مانند آن کسی است که حسین بن علی علیهماالسّلام را زیارت کرده باشی .
علامه جلیل القدر شیخ عبدالحسین امینی مؤلّف گرامی الغدیر در ذیل این حدیث در کامل الزیارات فرموده : این حدیث اشاره است به خصوصیت این مرد که راوی این خبر است ، از این روایت معلوم میشود که این شخص نسبت به حضرت عبدالعظیم بی اعتناء بوده و به وی میل و رغبتی نشان نمیداده ، و از مقام و عظمت و شخصیت او بی اطّلاع بوده است .
یکی از علل انکار این روایت صرف استبعاد است . و میگویند : از عبدالعظیم حسنی که به چهار واسطه به امام ممتحن علیه السّلام میرسد ، تا حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه که امام معصوم و مظلوم و مفترض الطاعة است فرق زیادی است و اصلاً با یکدیگر قابل مقایسه نیستند ، در اینکه امام حسین افضل است و مقام و مرتبه اش با عبدالعظیم تفاوت دارد حرفی نیست و زیارت او نیز باید از نظر اجر و مزد افضل باشد .
ولی در مورد حضرت عبدالعظیم این خصوصیت ممکن است علل و جهاتی داشته باشد ، که این روایت درباره فضیلت زیارت او صادر گردیده است ، قبلاً متذکّر شدیم امکان دارد این راوی نسبت به عبدالعظیم علاقه ای نداشته و به او چندان اهمیّت نداده ، و به فضل و مقام او معرفت پیدا نکرده است ، امام هادی علیه السّلام با این فرمایش عظمت مقام و شرافت و بزرگواری و موقعیت اهم او را به این مرد رازی فهمانیده ، تا او به حضرت عبدالعظیم توجه کند و به زیارت او برود . و نیز ممکن است شرائط زمان و مکان و حوادث آن روز که اکنون جریان آن بر ما مخفی است و اطّلاع درستی از آن زمان نداریم ، موجب شده که امام علیه السّلام مردم را ترغیب به زیارت عبدالعظیم کرده باشد ، شاهد بر این مطلب روایتی است که محدّثین بزرگ درباره زیارت حضرت رضا علیه السّلام نقل کرده اند :
مرحوم کلینی در ابواب الزیارات کافی و ابن قولویه در کامل الزیارات و صدوق در عیون الاخبار از حضرت ابوجعفر جواد علیه السّام روایت کرده اند که از آن جناب سؤال شد : زیارت پدرت افضل است و یا زیارت جدّت سیّدالشّهداء علیه السّلام فرمود : زیارت پدرم افضل است زیرا که حسین بن علی علیه السّلام را تمام مردم زیارت میکنند ، لیکن پدرم فقط عدّه ای از خواص شیعه به زیارت او میروند .
در اینکه حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه از امام رضا علیه السّلام افضل است حرفی نیست ، زیرا در این مورد اخبار فراوانی هست که میفرمایند : « للسابق منافضل علی لاحقنا» و راجع به حسنین علیهماالسّلام مخصوصاً وارد شده که : « وللحسن و الحسین فضلهما» پس وقتیکه حضرت امام حسین افضل باشد قطعاً باید زیارت او نیز افضل باشد .
امّا چون حضرت رضا علیه السّلام مرقد منورش در خراسان واقع شده ، و در آن زمان ها زیارت آن بزرگوار مشقت زیادی داشت ، لذا شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السّلام کمتر به زیارت آن جناب موفق میشدند ، و فقط معدودی از خواص رنج سفر را بر خود هموار میکردند و به آستان شریف علی بن موسی علیهم السّلام مشرف میشدند .
لیکن حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه چون در قلب مملکت اسلام واقع شده بود ، و برای قرابت با حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم عامّه و خاصّه و مخالف و مؤالف او را زیارت میکردند ، و لذا حضرت ابوجعفر جواد علیه السّلام میفرماید :علّت اینکه زیارت پدرم افضل است از این جهت میباشد که زائرین او اندکند و جز مردمان علاقه مند به خاندان طهارت دیگران به زیارت او نمیروند .
در این روایت چون امام علیه السّلام جهت فضیلت زیارت حضرت رضا را بر سیّدالشّهداء علیهماالسّلام بیان داشته و علّت او را ذکر فرموده است ، لذا جای تأویل و تفسیر و بیان علّت در بین نیست ، ولی در مورد زیارت عبدالعظیم چون بیان علّت نشده از این جهت مطلب بر ما روشن نیست .
در پاره از کتب از شهید علیه الرحمة نقل کرده اند که وی در «تعلیقة» خود گفته : حضرت رضا فرموده اند : کسیکه عبدالعظیم حسنی را زیارت نماید به بهشت داخل خواهد شد ، در کتب مزار و ابواب زیارات که اخبار مربوط به زیارت حضرت عبدالعظیم را نقل کرده اند از این روایت ذکری نشده .
حضرت عبدالعظیم در زمان حضرت رضا علیه السّلام حیات داشته و پس از وی تا زمان امام هادی علیه السّلام هم در قید حیات بوده است و لذا عده ای احتمال داده اند که این حدیث بر فرض صحت صدورش از حضرت هادی علیه السّلام رسیده است .
در این جا محتمل است که «ابوالحسن هادی » به «ابوالحسن رضا» تصحیف و تحریف شده باشد ، کسانیکه با کتب و سلسلة رجال حدیث و طرق روایات آشنائی دارند متوجّه اند که از این نوع اشتباهات زیاد شده، اکنون یا این اشتباه از قلم مبارک شهید واقع شده، و آن که از طرف کتاب و نساخ در طریق روایت دخل و تصرفی گردیده است .
این حدیث فقط از طریق شهید رسیده : و در کتب قبل از او که درباره زیارت حضرت عبدالعظیم مطلبی را ذکر کرده اند ، از این روایت خبری نیست ، و کسانیکه بعد از شهید نیز در رجال کتاب نوشته اند و یا از حضرت عبدالعظیم یادی نموده اند خبر مزبور را از شهید نقل کرده اند – والله اعلم بحقائق الامور .

 

منبع:سبطین


 

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام