پاسخ: اباعبدالله كنيه حضرت سيدالشهدا حسين بن علي عليهالسلام است و كنيه به معني نام بردن چيزي به كنايه و اشاره است. و اينكه اشخاص را با كنيه يا لقب ذكر ميكردند به علت احترام و بزرگداشت طرف بود چون گفتن اسم باعث كوچك كردن اشخاص ميگرديد.
● نامگذاري اباعبدالله
كنيه امام حسين عليه السلام را جد بزرگوارشان رسول خدا (ص) براي آن حضرت قرار داد چون آن حضرت مطابق آيه «و ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي»، هرچه بگويد وحي از طرف خداست ميتوان گفت كه اين كنيه هم از طرف خداست. شيخ طوسي از امام رضا عليهالسلام نقل كرده كه چون حضرت حسين عليهالسلام متولد شد رسول خدا (ص) به اسماء بنت عميس فرمود بچه مرا بياور. اسماء آن حضرت را در جامه سپيدي پيچيده خدمت رسول خدا آورد حضرتش او را در دامن گذاشت اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او فرمود، در همان هنگام جبرائيل نازل شده گفته: حق تعالي تو را سلام ميرساند و ميفرمايد كه چون علي نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسي است پس او را به اسم پسر كوچك هارون كه شبير است نام كن و چون لغت تو عربي است او را حسين بخوان پس حضرت رسول او را بوسيد و گريست و فرمود كه تو را مصيبتي عظيم در پيش است خداوند كشنده تو را لعنت كند و آن گاه فرمود اسماء اين خبر را به فاطمه (س) نگو.
اسماء ميگويد چون روز هفتم شد پيغمبر فرمودند فرزند مرا بياور چون او را نزد آن حضرت بردم گوسفند سفيد و سياهي براي او عقيقه كرد، يك رانش را به قابله داد و سرش را تراشيد و به وزن موي سرش نقره تصدق كرد و خلوق بر سرش ماليد و او را در دامان خود گذاشت و فرمود:اي اباعبدالله كشته شدن تو براي من بسيار گران است و آن گاه گريست. گفتم پدر و مادرم فداي تو باد اين چه خبري است كه از روز اول ولادت گفتي و امروز نيز ميفرمايي؟ حضرت فرمود كه بر اين فرزند دلبند خود ميگريم كه گروهي از بني اميه او را خواهند كشت خداوند شفاعت من را برايشان نرساند. مردي او را ميكشد كه رخنه در دين خواهد كرد و به خداي بزرگ كافر خواهد شد. آن گاه فرمود: خداوندا تو دوستدار ايشان باش و دوست بدار هر كه ايشان را دوست ميدارد و لعنت كن هر كه ايشان را دشمن ميدارد و لعنتي كه زمين و آسمان پر شود. پس دانستيم كه اسم و كنيه امام حسين (ع) از طرف خدا بوده و هر دو آنها در اول تولد نهاده شده است.
● علل نامگذاري اباعبدالله
اباعبدالله به معناي پدر بندگان خدا است و علت اين كه آن حضرت پدر بندگان خدا شد چند چيز است:
▪ علت اول
اين مسلم است كه اول چيزي كه خدا خلق كرد نور وجود پيامبر گرامي اسلام (ص) بود كه خودش فرمود: «اول ماخلق الله نوري»، پس به طور قطع ميتوان گفت اول خلقت عالم امكان نور مبارك آن حضرت بوده است و اين مطلب در روايات بسياري آمده است از جمله روايتي از علامه مجلسي كه از امير مؤمنان نقل ميكند كه خدا بود و هيچ نبود پس اول چيزي كه خلق كرد نور حبيب خود محمد (ص) بود، او را آفريد قبل از آن كه آب،عرش،كرسي و آسمانها، زمين، لوح، قلم، بهشت، جهنم، ملائكه و آدم را بيافريند.
پس چون نور محمد (ص) را خلق كرد هزار سال نزد پروردگار خويش ايستاد و او را به پاكي ياد ميكرد و حمد و ثناي او را مينمود و حق تعالي نظر رحمت به سوي او داشت و به او فرمود: مراد من از خلق عالم تويي، اراده كننده خير و سعادت تويي، برگزيده خلق من تويي. حال كه معلوم شد اولين خلقت خداوند چيست با بياني از مرحوم شيخ جعفر شوشتري كه در كتاب وسائل المحبين دارد ميگوييم: حسين (ع) نيز اول ما خلق الله است چرا كه پيامبر (ص) فرمود: «حسين مني وانا من حسين» و در روايت ديگر است كه فرمود: «انا من حسين و حسين مني».
پس وقتي كه حسين(ع) از پيامبر (ص) و پيامبر (ص) از حسين(ع) شد بايد هر زمان كه پيامبر (ص) بوده حسين (ع) نيز بوده باشد. اگر بگويي كه مراد از حسين مني اين است كه پيغمبر(ص) ميفرمايد حسين از نسل من است و از من به وجود آمده است.
ميگوييم اين گفته نبايد خصوصي باشد بلكه در مورد امام حسن (ع) نيز آمده: حسن و حسين مني و انا من حسن و حسين، حال آن كه اين جمله فقط در مورد امام حسين(ع) گفته شده است نه در باره امام حسن (ع). با اين بيان ميگوييم اگر خداوند همه موجودات عالم را به واسطه نور پيامبر(ص) خلق نموده است بايد به واسطه امام حسين (ع) هم خلق شده باشد زيرا كه حسين (ع) از پيامبر (ص) است و پيامبر (ص) از ايشان، پس حسين پدر همه موجودات عالم است و بايد به او اباعبدالله گفته شود. البته اين مسلم است كه پيامبر خدا (ص) فرمود: «انا و علي ابوا هذه الامه» من و علي (ع) پدران اين امت هستيم. در اين روايت قيد اين امت آمده است و شامل ساير امم نميشود ولي اباعبدالله پدر همه بندگان خدا است چه آن كه شهادت آن حضرت براي همه عالم بشريت سودمند بود نه فقط عالم اسلام بلكه تمام موجودات علاقه خاصي به آن حضرت دارند و براي ايشان ميگريند.
▪ علت دوم
دومين جهتي كه امام حسين (ع) اباعبدالله شد براي قيامش بود چون اگر آن حضرت قيام نميكرد با نقشههايي كه بني اميه كشيده بود يك نفر گوينده لاالهالاالله باقي نميماند و گروه گروه از دين و آئين محمدي بر ميگشتند و در نتيجه اسلام آخرين لحظات عمر خود را تسليم مظالم دولت اموي ميكرد. امام حسين (ع) ديد اگر قيام نكند اركان اسلام از جا كنده شده و مقدسات آن دستخوش هوي و هوس بنياميه واقع ميشود و ميليونها جمعيت كه با خون دل و فداكاريهاي گران از ضلالت و بت پرستي نجات يافتهاند و به شاهراه سعادت ابدي رسيدهاند اينك در اثر دلخواه معاويه و يزيد فــــوج فوج از ديـن خارج شده بلكه از جاده بشريت و آدميت نيز بيرون ميروند. عزت آل محمد (ص) كه ناموس الهي است مورد ايذاء و اذيت واقع شده و هزاران مسلمان تحت نفوذ ظالمانه بني اميه دچار شكنجه و عذاب اند.
پس امام حسين (ع) پدر تمام بندگان خدا خواهد بود، پدر تمامي افرادي كه بعد از او ايمان آوردند چرا كه همه آنها دين و ايمان خود را مديون اويند و او مانند پدري مهربان و دلسوز از خود گذشت تا همه فرزندان او در مسير اسلام و ديانت باقي بمانند و از صراط مستقيم منحرف نشوند.
نظر خود را اضافه کنید.