یک کارشناس عرفانهای نوظهور با بیان اینکه هیچ نقطهای در کشور از فرقههای نوپدید در امان نیست، خطر گمراهی این فرقهها را مانند خطر شیطان در همه مکانها دانست.
امروز در جامعه شاهد بروز فرقههای نوظهوری هستیم که با تکیه بر روح معنویت خواهی مردم و سودجویی از این احساسات سعی میکنند، جوانان را به دام خویش کشیده و به امیال خود دست یابند، هر چند که بیشتر این عرفانهای نوپدید از جانب دشمنان به خصوص آمریکا هدایت میشود، لذا روشنگری فرهنگی در این زمینه میتواند از آسیبهای مخرب آن جلوگیری کند، جوانی که در پی آرامش و معنویت است هنگامی که با آموزههای اسلام مأنوس نباشد، طبیعی است که آرامش درونی خود را در جای دیگر جستجو میکند، فرقههای نوظهور که با رنگ و لعاب جنسی و شهوتی جوانان را به سوی خود میکشاند! در گسترش بیحیایی و بی دینی در جامعه مؤثر است.
با توجه به اینکه پیدایش فرقه های مختلف اسلامی علی الخصوص در مکتب تشیع و علت آن که انحراف از عقاید حقّه بوده، برای روشن شدن یکی از این فرقه های ضاله که مسمی به خطابیه است، در این مقاله سعی بر این شده است که دیدگاههای این فرقه علی الخصوص مؤسس آن که فردی به نام ابوالخطاب است (و این شخصیت به حدی در مکتب اسلامی و مباحث بدعت و تحریف مورد مذمت و اهمیت است که در توقیع شریف امام زمان (ع) که به علی بن سمری نوشته شده است ، وقتی اسحاق بن یعقوب در مورد این فرد از امام زمان سوال می کند امام (ع) در جواب می فرمایند: او ملعون و کذاب است و از مجالست با او بپرهیزید) بپردازیم .و لذا مجموعاً در این مقاله به بررسی شخصیت رجالی ، اعتقادات ابوالخطاب ، اعتقادات پیروان ابوالخطاب و فرقه ضاله خطابیه ، دیدگاه امام صادق در مورد او و همچنین مواردی از اعتقادات فقهی ابوالخطاب و سرگذشت او و همچنین فرقه های منشعب شده از خطابیه، مختصراً بیان نمائیم .
در کتب حدیث از طریق شیعه و اهل سنت روایت شده است که امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه و امت عیسی پس از وی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند، و پس از من امتم به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تنها یک فرقه اهل نجات خواهد بود، چنانکه از فرقه های هر یک از دو امت موسی و عیسی نیز تنها یک فرقه اهل نجات بود. (۱) ۱- سند حدیث
عده ای از محققان اسلامی حدیث مزبور را از نظر سند قابل اعتماد ندانسته و آن را نپذیرفته اند، که ابن حزم از آن جمله است. عده ای از آنان نیز آن را مسکوت گذاشته و
نفیا و اثباتا درباره آن سخنی نگفته اند که ابو الحسن اشعری و فخر الدین رازی از این دسته اند. و گروه سوم کسانی اند که آن را پذیرفته و در صدد شمارش فرقه های هفتاد و سه گانه و تعیین فرقه ناجیه برآمده اند. (۲)
دین زرتشتی امروز که معتقدان به آن در ایران و هند زندگی می کنند، باقیمانده دین زرتشتی دوران ساسانی است که با به قدرت رسیدن اردشیر پابکان برای نخستین بار به عنوان دین رسمی ایران انتخاب شد…
دین زرتشت
دین زرتشتی امروز که معتقدان به آن در ایران و هند زندگی می کنند، باقیمانده دین زرتشتی دوران ساسانی است که با به قدرت رسیدن اردشیر پابکان برای نخستین بار به عنوان دین رسمی ایران انتخاب شد. در این زمان مدرکی در دست نداریم که حتی با وجود زرتشتی بودن داریوش و خشایارشا، دین زرتشت هیچگاه در دورانی قبل از زمان ساسانیان، به عنوان دین رسمی مطرح شده باشد. اخلاف خشایارشا مانند اردشیر دوم، پرستنده خدایان متعددی مانند آناهیتا و میترا بودهاند و غیر از آن، هیچگاه دینی به عنوان دین تمام مردم شاهنشاهی هخامنشی مشخص نشده است. پادشاهان اولیه اشکانی نیز احتمالا” به نوعی آئین قبیلهای بجامانده از باورهای ایرانیان اولیه اعتقاد داشته اند. غیر از ولاش اول و جانشینانش، مدرکی برای زرتشتی خواندن دیگر پادشاهان اشکانی نداریم.
متاسفانه پس از گذشت حدود ۵ قرن از ابن تیمیه، آراء و افکار وی توسط فردی به نام محمدبن عبدالوهاب (که از علمای بزرگ عربستان سعودی بوده)، از انزوا بیرون آورده شد و موجی از تفرقه را بین مسلمانان ایجاد نمود و باعث کشتاری شدید بین ایشان شد.
ترویج آراء ابن تیمیه از سوی محمدبن عبدالوهاب (که عنوان مکتب وهابیت را به خود گرفت) باعث حمله وهابیون با پشتیبانی سیاسی – نظامی شیوخ برخی از قبایل “نجد” به مناطق مسلماننشین حجاز، عراق، شام و یمن، در دهههای نخست قرن ۱۳ هجری و قرن ۱۹ میلادی شد.
تولد حضرت عیسی (علیه السّلام)
حضرت عیسی (علیه السّلام) تولدی منحصر به فرد و شگفت انگیز داشتهاند. مادرشان حضرت مریم (سلام الله علیها) دختر حنا و عمران بود. حنا، مریم (سلام الله علیها) را از همان ابتدا به معبد سپرد و او نیز تحت اشراف حضرت زکریا (علیه السّلام) دختری پاکدامن، مؤمن، متقی و پرهیزکار پرورش یافت. مریم (سلام الله علیها) همچنان در معبد به سر میبرد تا آنکه روزی جبرائیل (علیه السّلام) از جانب حق تعالی پیام آورد که:
«ای مریم خداوند تو را به کلمهای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد که نامش مسیح عیسی پسر مریم است در حالی که در این جهان و جهان دیگر صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است»[۱]