http://karballa.ir/images/karballa1/assalam-small.jpg

معماري فرهنگ عاشورا

الف) نقش اسيران كربلا در معماري فرهنگ عاشورا

تاريخ نگار شاخص حادثه عاشورا، ابومخنف، به نقل از يكي از شاهدان واقعه نينوا، ابن قيس تميمي حكايت مي كند: هرچيزي را فراموش كنم، سخن زينب(س) دخت فاطمه(س) را هنگام مرور بر جسم چاك چاك برادرش حسين(ع)، وقت رفتن به كوفه فراموش نمي كنم كه مي گفت:
«اي جدم، اي رسول خدا، درود فرشتگان آسمان بر تو باد، اين پيكر قطعه قطعه و غلتيده در خون حسين توست. يا رسول ا...، دخترانت اسير و جگر گوشه گانت كشته و نسيم مشرق بر جسم چاك چاك آنان در بيابان مي وزد. »


با اين سخنان سراسر آه و سوز زينب(س) كه در آغاز سفر اسارت به كوفه و شام بيان شد، فصلي جديد از حادثه خونبار كربلا رقم خورد. اكنون عاشورا پايان يافته بود و وظيفه پيام آوران عاشورا، اسيران دشت كربلا، بويژه زينب(س) صيانت از آن بود.
پيام شهيدان ، براي ابديت تاريخ بشري بايد حفظ مي شد. عاشورا حادثه اي ساده و گذرا نبود، عاشورا براي جاودانگي وحي و اسلام و حفاظت از پيام آسماني پيامبر خاتم (ص) پديد آمده بود. «حسين مني و انا من حسين » و براي تحقق دقيق و كامل اين رسالت عظيم چاره اي جز تبديل عاشورا به يك فرهنگ و مكتب نبود، فرهنگي كه تا اعماق زندگي فردي و اجتماعي انسانها تا ابد نفوذ كند و مكتبي كه درسهاي دين خاتم را براي سعادتي جاودانه، به گوش تمامي انسانهاي عاشق حق و شيفته انسانيت و عدالت و توحيد و آزادگي برساند و بياموزند كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»
رسالت شاهدان مصيبت عظماي كربلا از حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) تا امامان معصوم ديگر(عليهم السلام) آن بود كه اولا عاشورا به فراموشي سپرده نشود، ثانيا از خطر تحريف مصون بماند و نگذارند دست تحريف گران بر دامان پاك آن رسد. در اين صورت بود كه مي توانست شعارها و اهداف عاشورا تا ابد چراغي فراروي خيل عظيم مشتاقان حق و عدالت قرار گيرد.
از نخستين روزهاي مصيبت كربلا، قيامهاي مختلف شكل مي گيرد و از همين جهت است كه عده اي از بزرگان و خواص اسلامي و برخي از صحابه پيامبر را به روشنگري و واكنش و دفاع از سيره و روش حسين بن علي(ع) و زنده نگه داشتن ياد و نام او وادار مي كند.
اينها نمونه هايي از تلاشهاي مقدسي است كه براي حفظ عاشورا و انتقال پيام آن به جامعه اسلامي آن روز صورت گرفت. ولي از آنجا كه حوادث هر چه قدر بزرگ باشند، گذر زمان يا موجب فراموشي آنها مي شود و يا دست كم مانع انتقال اهداف و پيام واقعي آنها به نسل هاي بعدي مي شود، براي صيانت از عاشورا و هدفهاي بلند آن، نقش اصلي و اساسي بر دوش خود اهل بيت(ع) بود. از ميان اهل بيت(ع)، در مرحله نخست اين نقش بر دوش حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) و ديگر اسيران كربلا، كه خود شاهد آن صحنه هاي دلخراش بودند و با تمام وجود آن مصيبت بزرگ را به جان خريده و تحمل كرده بودند، واگذار شده بود كه با سخنان آتشين و غرورآفرين خود در ايام اسارت و استفاده از فرصتهاي مهمي كه در مجلس ابن زياد و يزيد و در كوفه و شام و پس از ايام اسارت به دست مي آمد، مانع از فراموشي خاطره سيدالشهدا(ع) و اهداف او شوند.
اين سخنان و گفتگو و اتفاقها كه خوشبختانه همگي در تاريخ ثبت است، به خوبي نشان مي دهد كه چگونه با درايت و درك درست شرايط، خاندان امام حسين(ع) از زمينه هاي به دست آمده بهره مي جستند براي آنكه، پيام شهيدان كربلا را به جامعه غفلت زده و خواب آلود توسط بني اميه برسانند و با عاشورا، يك فرهنگ پديد آورند؛ فرهنگي مبتني بر آموزه هاي دقيق وحياني كه در عترت طاهره(ع) به وديعت گذاشته شده بود.(1)

ب) نقش امامان معصوم(ع) در معماري فرهنگ عاشورا

پس از شاهدان حاضر در صحنه كربلا، نوبت به ديگر امامان معصوم(ع) مي رسد تا اين فرهنگ را عمق بخشند و بنيان آن را هر چقدر رفيع تر گردانند.

1) گريستن و گريانيدن

گريستن در مصيبت سيدالشهدا(ع)، به عنوان عبادتي ارزشمند كه موجب تقرب الي ا... مي شود، مورد تأكيد عترت طاهره(ع) بوده است. امام هشتم به «ريان بن شبيب» فرمود:
«اگر بر چيزي مي گريي، بر حسين مويه كن. »
در همين باب، علامه مجلسي (ره) در «بحارالانوار»، با نام «ثواب البكاء علي مصيبته و...» 38 روايت در فضيلت گريه بر سيدالشهدا(ع) و ساير ائمه گزارش كرده است.

2) مرثيه سرايي

از ابزارهاي مهم براي جاودانه كردن حوادث تاريخي، استفاده از هنر، از جمله شعر است. امامان معصوم(ع) در اين ارتباط تأكيد فراواني داشتند و شاعران مرثيه سراي سالار شهيدان را تشويق و مورد تفقد قرار مي دادند و از آنان مي خواستند سروده هاي خود را در حضور ايشان بخوانند و به آنان ارزش والاي به كارگيري اين هنر را در رثاي سيد شهيدان(ع) يادآور مي شدند.

3) زيارت و ياد امام حسين(ع) در هر حال

از مهمترين عوامل تبديل عاشورا به يك فرهنگ و انديشه و تداوم آموزه هاي آن، تاكيد فراوان ائمه اطهار(ع) بر زيارت كربلا بوده است. در طول سال، كمتر زمان مهمي را مي توان سراغ گرفت كه زيارت كربلا از جمله اعمال و آداب آن نباشد. شبهاي قدر، شبهاي عيد فطر و قربان، عرفه، نيمه شعبان، اربعين، عاشورا، و حتي هر شب و روز جمعه، زيارت امام حسين(ع) مورد تاكيد قرار گرفته است.

آسيب شناسي فرهنگ سياسي عاشورا

پس از آفرينش عاشورا توسط شهيدان كربلا و تبديل آن به يك فرهنگ توسط اهل بيت(ع)، اين فرهنگ عظيم انساني و اين درخت برومند كه سايه هاي آن نه تنها بر زندگي شيعيان و مسلمانان، بلكه بر آفاق حيات بشريت سايه خود را گسترانيده است و چهره هاي بزرگ ظلم ستيزي چون گاندي را به تواضع در برابر آن واداشته است، نيازمند صيانت و حفاظت بوده و هست؛ صيانت در برابر امواج بنيان كن جهالتها و عداوتها، حفاظت از آسيبهاي دوستان نادان و دشمنان دانا، تلاش و مجاهدت در برابر فراموشي عاشورا يا اهداف، مقاومت در برابر تحريفات گوناگون لفظي و معنوي. اكنون سؤالهاي مهمي در ارتباط با پاسداري از فرهنگ عاشورا مطرح است.اولاً، اين مسؤوليت سنگين بر دوش چه كسي نهاده شده است؟ چه فرد يا گروهي وظيفه حراست از عاشورا و آرمانهاي بلند آن را دارد؟
ثانيا، حراست و پاسداري چگونه انجام مي شود و شيوه آن چيست؟
درباره سؤال اول آنچه پيش از هر چيز به ذهن خطور مي كند، آنكه، تنها عاشورا شناسانند كه توانايي حراست از آن را دارند، آن كس كه با عاشورا بيگانه است، اهداف و آرمانهاي آن را نمي شناسد و يا به آن ايمان ندارد، چگونه مي تواند پاسدار عاشورا باشد؟
كساني كه با شناختي عميق و ايماني محكم، دل در گرو عاشورا و عاشورائيان دارند و از صميم جان با آهنگ «يا ليتني كنت معكم فافوز فوزا عظيما» مترنمند، وظيفه حفاظت و پاسداري را بردوش دارند. پس اين مسؤوليت بزرگ بر دوش عموم شيعيان، بويژه عالمان ديني سنگيني مي كند كه نخست عاشورا را هر چه بيشتر و عميقتر بشناسند، آنگاه به پاسداري از آن همت گمارند. اما درباره پرسش دوم و چگونگي پاسداري از عاشورا، درجات و مراتب مختلفي را مي توان در نظر گرفت؛ در درجه اول نكوداشت نام عاشورا و بزرگداشت شهيدان نينوا، وظيفه اي مهم و سنگين است. اين مسؤوليتي است كه در توان توده مردم مي باشد. اقامه مراسم عزا و برپايي خيمه هاي عزاداري سالار شهيدان به راه انداختن دسته جات و هيأتها و...، مي تواند شكلهاي مختلفي از اين مهم باشد و هر كدام به نوبه خود لازم و ضروري است و نشانه اي از تقوا و تعظيم شعاير الهي و عبادتي بزرگ است كه از افضل قربات الي ا... شمرده مي شود:
«و من يعظم شعائر ا... فانها من تقوي القلوب » (حج/32).
در طول تاريخ، اين مجالس و محافل حسيني دشمنان فراواني داشته است. يكي از آخرين آنها، تلاشهاي شيطاني رضاخان پهلوي در برچيدن مراسم عاشورا و محرم و جلوگيري از مجالس روضه خواني و تشكيل هيأتها بود كه در اين تلاش ناكام ماند و طولي نكشيد كه در سراسر ايران اسلامي، حتي در مناطق سني نشين، مراسم سوگواري خامس آل عبا(ع) به شكلي با شكوهتر و گسترده تر، اقامه شد. بنابراين، تضعيف مراسم سوگواري و عزاداري حسيني(ع) به هيچ وجه جايز نيست.
البته، اكنون دشمن به خوبي واقف است كه فرهنگ عاشورا سدي محكم و بنيادين در مسير مطامع نامشروع وي است، و مانع پايمال كردن منافع مادي و سرزمين و اقليمي و فرهنگ و تفكر مسلمانان مي شود.
بسياري از حركتهاي ضد استكباري و استبدادي كه در ميان ملتهاي مختلف بويژه، ايران و لبنان و فلسطين رخ نموده، دقيقا متاثر از عاشورا و آرمانهاي كربلاست و چنانكه در برخي از كنفرانسها نيز رسما اعلام شده، دشمن در فكر شكستن اين بنيان مستحكم است، اما از آنجا كه فرهنگ عزاداري و بزرگداشت عاشورا، در اعماق جان آحاد مردم رسوخ كرده است و دشمن اميد چنداني در خاموش كردن اين چراغ ندارد، راه كار اصلي و راهبرد اساسي او ضربه به هدفهاي اصلي فرهنگ عاشوراست. اينجاست كه بحث حراست و آسيب شناسي دقيق فرهنگ عاشورا و شناخت عميق بايدها و نبايدهاي مراسم نكوداشت كربلائيان ضرورتي مضاعف مي يابد و البته مرحله دوم مسؤوليت حفاظت و حراست از فرهنگ عاشورا، كه پاسداري از هدفها و آرمانهاي آن است و توده هاي مردم، بويژه جوانان را با محتواي واقعي مصيبت نينوا آشنا مي كند، بر دوش عالمان و فرهيختگان و پرچمداران فرهنگ اصيل جامعه است. آنانند كه بايد آسيبها را بشناسند و جامعه را در جريان آنها قرار دهند و به شناخت و ايمان آنها از هدفهاي عاشورا و عوامل پيدايش مصيبت عظماي كربلا عمق بخشند. اين وظيفه مهم عالمان دين است كه با بدعتها و انحرافهاي جاهلان و كوته فكران و تحريفهاي مغرضان و دشمنان به مبارزه برخيزند و درخت تناور فرهنگ عاشورا را از بيم آسيبها و آفتها مصونيت بخشند.
بحث حفاظت و حراست و آسيب شناسي فرهنگ عاشورا در دو بخش «بايدها» و «نبايدها»ي مراسم سوگواري سالار شهيدان بدين گونه قابل بررسي است.

«نبايسته هاي » فرهنگ عاشورا

عنوان «نبايسته ها» طيفي از مسائل و موضوعاتي را تشكيل مي دهد كه مراسم و محافل سوگواري بايد از آنها منزه و مبرا باشند. مرزها و حدودي كه بايد توسط همگان از شركت كنندگان و آحاد معمولي مردم تا بانيان و مسؤولان و مديران و سخنرانان و مرثيه سرايان و مرثيه خوانان و غيره مراعات گردد و كسي اجازه تخطي از آن را به خود ندهد. اين مرزها و خطهاي قرمز شرعي - عقلي، برخي جنبه عملي و رفتاري دارد و برخي از آنها بيشتر به جنبه هاي نظري و فكري ارتباط پيدا مي كند.
آنچه در پي مي آيد، گزارشي مختصر از اهم اين مرزهاست.

1) ارتكاب گناه و تخلف از شرع

عزاداري و سوگواري در رثاي سيدالشهدا(ع) باوجود پنداري كه آن را به عصر صفويه نسبت مي دهد، از ضروريات مذهب اهل بيت(ع) است. ولي شرط اوليه اين عبادت عظيم، پرهيز از محرمات الهي در انجام دادن آن است. مراسم عزاداري چنانچه با كار خلاف شرع و آميخته با گناه و ارتكاب حرام باشد، نمي توان براي آن ارزشي قايل شد.
بر اساس مباني ديني، هدف توجيه گر وسيله نيست و تنها با استفاده از روشها و ابزارهاي مجاز و مشروع است كه اقامه مجالس و مراسم عزاداري عبادت شمرده مي شود و اين محافل را به هدفهاي والاي نهضت كربلا نزديك مي كند.

2) سست كردن پايه هاي اجتماعي مذهب و دين

يكي ديگر از «نبايسته هاي رفتاري » در مراسم عزاداري، پرداختن به كارهايي است كه پايه هاي اجتماعي مذهب را سست و تضعيف مي كند و آموزه هاي ديني را در چشمان دوست و دشمن موهون و لرزان جلوه مي دهد. يكي از مرزهاي فقهي سوگواري براي سالار شهيدان(ع) همين است كه موجب وهن مذهب نشود.
در همين ارتباط، از كارهاي ناروايي كه بسياري از اوقات وهن مذهب را نيز در پي دارد و پرهيز از آن ضروري است، رقابتهاي ناسالمي است كه گاهي ميان دسته هاي عزاداري و هيأتهاي مذهبي بروز مي كند و موجب دودستگي و پراكندگي مي شود. چشم و هم چشمي در محافل سوگواري و عاشوراييان، سم مهلك و كشنده اي است كه هدفهاي عزاداري را زير سؤال مي برد و جوانان عاشق ابي عبدا...(ع) را دلسرد مي كند.
ميرزاي نائيني(ره) فقيه بزرگ عصر مشروطيت، در پاسخ به استفتائي كه از اهالي بصره و اطراف آن در باره به راه انداختن دسته ها و مواكب عزاداري به ايشان رسيده بود، مي نويسد:«بيرون آمدن دسته ها در كوچه و خيابانها، از آشكارترين مصاديق عزاداري و رسانيدن پيام حسيني به دور و نزديك است و اشكالي ندارد.»
ولي در ادامه تاكيد مي كند:«ليكن لازم است، اين شعار بزرگ از هر كار ناپسند كه شايسته براي چنين عبادتي نيست، پاك باشد. از خوانندگي حرام و به كارگيري ابزار لهو و رقابت دسته ها در جلو و عقب افتادن از يكديگر و نزاع بين دو محله و مانند آن بايد پرهيز شود. اگر اين قبيل اتفاقها و كارهاي ناپسندي رخ دهد، حرام است، هر چند حرام بودن آن به حركت دسته براي عزاداري سرايت نمي كند.» اين پاسخ كه در 5 ربيع الاول 1345ه ق تحرير شده، توسط ده نفر از فقهاي بزرگ همچون حضرات آيات حكيم، خويي و كاشف الغطاء نيز مورد تاييد قرار گرفته است.

ادامه دارد

پي نوشت:

1- حكومت اسلامي

مصطفي جعفر پيشه فرد

 


 

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام