اهميت تربيت دختران
امروزه بيش از هر زمان ديگر بايد به تربيت دختران همت گماشت؛ زيرا از يك سو نزديك به نيمى از نيروهاى فعال و كارآمد جامعه را قشر زنان و دختران تشكيل مىدهند و از سوى ديگر، گستره فعاليت آنان، همه امور فردى و اجتماعى را در برمىگيرد. ضمن آنكه پرهيز از اختلاط زن و مرد در بيشتر مراكز و ادارههاى خصوصى و دولتى، امرى سخت شده است، در چنين شرايطى بايد دانست كه تنها در صورت تربيت درست و اسلامى دختران است كه جامعه در امنيت به سر مىبرد و نابهنجارىهاى اخلاقى و اجتماعى كاهش مىيابد. اگر جامعه زنان و دختران در رفتار و داد و ستد و رفت و آمدهايشان، دستورهاى شرعى را رعايت كنند و با حفظ حجاب و پوشش اسلامى در اجتماع حضور يابند، انحرافهاى اخلاقى به ميزان قابل توجهى كاهش مىيابد؛ زيرا بيشتر نابسامانىهاى فرهنگى و اجتماعى بر اثر اختلاط زن و مرد و جوانان دختر و پسر و در پى رعايت نكردن حدود اسلامى پديد مىآيد كه با تربيت دينى نسل جوان به ويژه دختران مىتوان از اين مسئله پيشگيرى كرد.
پيام متن
حضور چشمگير دختران و زنان در جامعه و گسترده بودن فعاليت آنها، به فرهنگسازى درست اينگونه ارتباطها نيازمند است كه با پرورش درست به دست مىآيد.
تربيت دختران در محيط خانواده
مهمترين هدف از تربيت دختران افزون بر خودسازى و پرورش باورهاى دينى، آشنا كردن آنان با فنون و شيوههاى زندگى مانند شيوه شوهردارى، فرزندپرورى، همسايهدارى و معاشرت با مردم است. بدين معنا كه دختران در كنار فراگيرى انديشههاى دينى و آموختن رفتارهاى اسلامى، نقشآفرينى در عرصههاى گوناگون زندگى را نيز بياموزند. وظيفه مادر است كه از كوچكى به آموختن نقشها به فرزندان و دخترانشان بپردازد؛ زيرا محيط خانه مناسبترين فضا براى نقشآموزى دختران است و مادر، شايستهترين معلم و راهنما براى دختر به شمار مىرود.
ارتباط عميق مادر و فرزند و اعتماد همه جانبه دختر به مادر، مهمترين عامل در اجراى فرآيند تربيت و اثرگذارى آن است. دختر با ديده اطمينان و اعتماد به مادر مىنگرد، به گفته او گوش مىدهد و هر چه بخواهد بدان عمل مىكند. بدينسان مادر، تنها كسى است كه از نزديك با دخترش ارتباط دارد و از نيازهاى مادى و معنوى او آگاه است. او بيشترين زمان را در كنار دختر سپرى مىكند و از خواستههاى قلبى وى آگاهى كامل دارد. از اين رو، قادر است مسائل مهم و ضرورى را روشن و آشكارا با دخترش در ميان بگذارد و انجام دادن آن را از وى بخواهد. البته مادر در صورتى مىتواند به نقشآفرينى دختر كمك كند كه خود، با نقشهاى موردنظر آشنايى كامل داشته باشد.
پيام متن
هدف از تربيت دختران، افزون بر بيمه كردن آنان در برابر انحرافهاى دينى و اخلاقى، آموزش نقشهاى مورد نياز وى در زندگى خانوادگى و اجتماعى است، كه مناسبترين معلم در اين زمينه، مادر و بهترين مدرسه براى انجام اين كار، محيط خانه است.
زن و انجام وظيفه همسو با ويژگىهاى جسمانى
هر چند زن و مرد در اصل آفرينش، دو گوهر از يك وجودند و مراحل تكوين و رشد جسمى را به صورت يكسان مىگذرانند، تفاوتهايى نيز با هم دارند كه در خور دقت و توجه است. از نظر جسمى و بدنى، تفاوتهاى چشمگيرى ميان زن و مرد هست كه از اين نظر، هر گروه ويژگىهاى مربوط به خود را دارد. زن بر اثر ظرافت و آسيبپذير بودن جسمى، تحمل كارهاى پرانرژى و طاقتفرسا را ندارد. از اين رو، استقامت و پايدارى زن در انجام دادن امور مربوط به نقل و انتقال اشياى سنگين و فعاليتهاى فيزيكى، بسيار كمتر از مرد است.
ويژگىهاى جسمى و روحى زن و مرد، منشأ بسيارى از تفاوتها در نقشهاى اجرايى و اجتماعى آن دو در مقام عمل شده است كه آثار خود را در سطح جامعه نشان مىدهند. زنان بر اساس زمينهها و شرايط وجودى خود، قادر به انجام دادن برخى از وظايف اجتماعى كه مردان توان آن را دارند، نخواهند بود.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله نيز با توجه به اين امر، پس از ازدواج حضرت على عليهالسلام و فاطمه عليهاالسلام نوعى تقسيم كارى ميان آنها به وجود آورد كه هماهنگ با وضع جسمى آن دو باشد و هر كدام از آنها به وظايف خاص خود عمل كنند. در حديثى آمده است كه پس از ورود فاطمه عليهاالسلام به خانه على عليهالسلام ، پيامبر صبحگاهان به خانه على عليهالسلام آمد، على و فاطمه عليهاالسلام را در كنار خود نشاند و فرمود: كارهاى داخل خانه همچون غذا پختن، جارو زدن، اداره فرزندان و مانند آن به عهده فاطمه عليهاالسلام و كارهاى بيرون خانه مانند تهيه مواد خوراكى و فراهم ساختن هيزم وظيفه على عليهالسلام باشد.
در حقيقت، اين جداسازى وظايف بر اساس استعداد و توانايىهاى ذاتى زن و مرد صورت گرفت و با شرايط فيزيكى و روانى آن دو هماهنگ بود. به علاوه، زن و مرد با پذيرفتن مسئوليتهاى ويژه خود، نوعى صفا و صميميت را در فضاى خانه حاكم مىكنند.
پيام متن
هر كدام از زن و مرد بايد وظايف خود را انجام دهند و كارهاى داخل خانه بيشتر وظيفه زن و امور بيرون خانه وظيفه مرد است. به تعبير مولوى: هر كسى را بهر كارى ساختند.
تربيت اقتصادى دختران
يكى از جنبههاى تربيت زنان و دختران، تربيت اقتصادى آنان است. اگر زنان و دختران از دانش اقتصاد خانواده بهرهمند باشند، بهتر مىتوانند به ايفاى نقش خانهدارى بپردازند. تربيت اقتصادى به معناى كارآموزى فنون خانهدارى و فراگيرى شيوههاى درست مصرف مالى است. آشنا ساختن دختران با آشپزى و تهيه غذاى مناسب بدون اسراف و تباه كردن مواد اوليه، از وظايف مادران است.
قرآن كريم دستورهاى متعددى در زمينه اقتصاد و امور معيشتى مردم دارد و همه آنها را به رعايت ميانهروى در دخل و خرج سفارش مىكند. مسرفين و كسانى كه در استفاده از منابع و امكانات مادى زيادهروى مىكنند، در قرآن از اهل دوزخ شمرده شدهاند، آنجا كه خداوند مىفرمايد: «وَ أنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أصْحابُ النّارِ؛ و مسرفان اهل آتشند.» (غافر: 43)
ايجاد روحيه ميانهروى در دختران، از عوامل مهم در اداره اقتصاد خانواده است، به گونهاى كه اين ويژگى در موفقيت و پيدايش رضايت اعضاى خانواده و سازگارى با آنان، به ويژه تأمين رضايت شوهر نقش حياتى دارد. اگر دختر در خانه پدر با روحيه ميانهروى و آيندهنگرى بزرگ شود، مىتواند آن روش را در خانه شوهر نيز ادامه دهد و زندگى آبرومندى را براى خود و اعضاى خانوادهاش فراهم كند. در مقابل، اگر پدر و مادر به تربيت دختر توجه نكنند و او تجملگرا و خودسر بار آيد، چنين دخترى در اداره امور خانه موفق نخواهد بود، چنانكه دختران خانوادههاى سرمايهدار كه بيشتر در ناز و نعمت بزرگ مىشوند، توانايى چندانى در اداره خانه ندارند. در واقع، بسيارى از آنها با توجه به نوع زندگى در خانه پدر، توقع زياد و خواستههاى نامعقول دارند كه شوهران سطح متوسط جامعه، از پاسخگويى به انتظارها و خواستههاى آنان ناتوانند و بدين جهت، نظام خانواده به تدريج، بر اثر ناسازگارى دچار سستى و فروپاشى مىشود.
سيره فاطمه زهرا عليهاالسلام ، الگوى مناسب ميانهروى و قناعت و بىنيازى از مردم است كه زنان مسلمان بايد از آن پيروى كنند. جريان انفاق لباس عروسى و بسنده كردن به پيراهن كهنه، از رويدادهاى بسيار زيبا و جالبى است كه تنها در شب عروسى دخت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فاطمه زهرا عليهاالسلام واقع شده و در طول تاريخ نظير آن مشاهده نشده است. يكى از آرزوهاى معمول جوانان اين است كه مراسم ازدواجشان به عنوان مراسمى كه يكبار در زندگىشان اتفاق مىافتد، بايد هر چه باشكوه برگزار شود. اين مسئله، طبيعى است و هر جوانى خواهان آن است، ولى حضرت زهرا عليهاالسلام كه تربيتيافته مكتب وحى بود، فراتر از خواستهها و گرايشهاى انسانى مىانديشيد و با عمل به سيره رسول خدا صلىاللهعليهوآله در قناعتورزى، در همان شب به ياد ماندنى زيباترين لباسش را به سائل داد و رضاى خدا و پيامبرش را برخواستههاى طبيعى خود مقدم داشت.
پيام متن
تربيت اقتصادى، در اداره زندگى نقش اساسى دارد و در ايفاى نقش خانهدارى و امور معيشتى اثرگذار است. از اين رو، لازم است از دوره كودكى به تربيت اقتصادى دختران اهتمام ورزيد و آنها را با روحيه قناعت و صرفهجويى پرورش داد. زندگى باعزت و شرافت فاطمه زهرا عليهاالسلام كه با ايثار و از خودگذشتگى عجين بود، برترين راهنماى زنان و دختران مسلمان است.
بهرهبردارى درست زن از ويژگىهاى عاطفى و روانى خود
زن از نظر روانى و عاطفى سرشار از مهر و محبت و صفا و صميميت است. ساختار وجودى زن به گونهاى است كه در مقايسه با مرد قدرت جذب بيشترى دارد و در ابراز احساسها و عواطف نيز توان بالايى دارد و اين ويژگى عاطفى و روانى زن، فرصتى است براى او تا در اداره امور خانواده و تربيت نسل فرزند نقش مهمى را به خوبى و شايستگى ايفا كنند. بر اين اساس، مهمترين نقشى كه از وى انتظار مىرود، جز نقش تربيتى نيست.
پيام متن
زنان به دليل بهرهمندى از عاطفهاى سرشار و روانى لطيف، در امر تربيت فرزندان، از مردان موفقترند.
دختران و مسائل بلوغ
بر اساس تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد، شرايط بلوغ و زمان انجام دادن وظايف دينى و مذهبى آنان نيز متفاوت است. دختر زودتر از پسر به تكليف مىرسد و پدر و مادر بايد به اين مسئله توجه داشته باشند. چه بسا ممكن است برخى از خانوادهها از اهميت اين امر بىخبر باشند و سن تكليف فرزندان خود را از ياد ببرند و زمانى باخبر شوند كه بسيارى از تكليفهاى الهى از آنان فوت شده و فرزندان به موقع آنها را انجام ندادهاند. دختر بر اساس ويژگىهاى بيولوژيكى و روانى خود، زودتر آماده پذيرش وظايف و آموزههاى دينى مىشود. اسلام با توجه به اين ويژگى مىخواهد، دختران پيش از پسران در زير خيمه انسانساز دين و مذهب وارد شوند و معارف اسلامى را بياموزند؛ زيرا انجام دادن عبادت و پاىبندى به وظايف دينى و اسلامى، در اصلاح و تربيت انسان نقش اساسى دارد. خداوند خطاب به مريم ـ مادر حضرت عيسى عليهالسلام ـ مىفرمايد: «اى مريم! در برابر پروردگارت خضوع كن و پيشانى بر زمين بگذار و با ركوعكنندگان ركوع كن». (آل عمران: 43)
از بعضى تفسيرها بر مىآيد كه اين خطاب در نه سالگى مريم بوده و او پس از آن، همواره در حال عبادت بود تا آنجا كه بر اثر عبادت، در رسيدن به كمالات معنوى از بزرگان و دانشمندان عصر خود پيشى گرفت. شايد به اين دليل بود كه حضرت مريم با جان و دل پذيراى دستورهاى خدا شد و عاشقانه به عبادت او پرداخت. به هر حال، پاىبندى به انجام دادن وظايف دينى و مذهبى، اين امكان را به دختران مىدهد كه زودتر آمادگى لازم را براى ايفاى نقشهايى چون مادرى و خانهدارى پيدا كنند.
از آنجا كه دختر زودتر از پسر به تكليف مىرسد، آموزشهاى ويژهاى را مىطلبد. بدين معنا كه احكام عملى ويژه زنان و دختران، بايد پيش از بلوغ، به آنان آموزش داده شود تا هنگام روبهرو شدن با آنچه به زودى برايشان پيش مىآيد، دچار مشكل روحى نشوند. چه بسا دخترانى كه بر اثر بىخبرى از آنچه هنگام بلوغ براى دختران اتفاق مىافتد، دچار نگرانى و پريشانى روانى و گاه گرفتار پىآمدهاى ناگوارى چون بيمارى مىشوند. اين مسئله را با تربيت و آموزش به موقع وظايف دينى و آگاهسازى او مىتوان كنترل كرد.
پيام متن
آگاهى دادن به دختر درباره آنچه بر اثر دگرگونىهاى جسمىِ هنگام بلوغ براى او رخ مىدهد، او را از سرگردانى و افسردگى حفظ مىكند.
برخى نقشهاى سازنده دختران و زنان
1. نقش شوهردارى
مهمترين نقش مورد انتظار از يك زن، شوهردارى است كه پس از پيوند زناشويى مطرح مىشود. اين نقش زنان، در زندگى اجتماعى و خانوادگى تأثير بسزا دارد. اگر زن در اين زمينه به وظيفه خود به خوبى عمل كند، مىتواند افراد شايستهاى را تربيت كند و تحويل جامعه دهد.
پيدايش عواطف دوستانه و محبتآميز ميان زن و مرد پس از ازدواج، مهمترين عامل استحكام و پايدارى نهاد خانواده به شمار مىرود. وجود مهر و عواطف عاشقانه زن و شوهر، از عنايتهاى ويژه الهى است كه بر اساس نياز فطرى و طبيعى انسان در سرشت آنها نهاده شده و اين امر، در جهت رشد و تكامل مادى و معنوى جامعه تأثيرگذار است.
روايتهاى اسلامى نيز بر نقش شوهردارى زن تأكيد فراوان دارند و مهمترين وظيفه او را خوشرفتارى با شوهر مىداند. از جمله عنوانهايى كه براى تبيين اين مطلب زياد در احاديث به كار رفته، «حُسنُ التَّبَعُّل» است. خانواده يك اجتماع كوچك از جامعهاى بزرگ است و به نظم و انضباط و برقرارى امنيت و آرامش نياز شديد دارد و اين رفتار شايسته زن با شوهر، از عوامل مهم برقرارى آرامش در كانون خانواده به شمار مىرود.
زندگى سراسر نور حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام ، در اين زمينه سرمشق خوبى براى زنان مسلمان است و زنان بايد روش زندگى را از او بياموزند. همسر بزرگوار فاطمه عليهاالسلام ، حضرت على عليهالسلام درباره شوهردارى او مىفرمايد: «در طول زندگى با فاطمه عليهاالسلام ، هرگز مخالفتى از او نديدم و هيچگاه كارى برخلاف ميل من انجام نداد.» از حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز نقل شده كه در آخرين لحظههاى زندگى ضمن درخواست حلاليت از شوهرش على عليهالسلام فرمود:
هر چند مىدانم در طول زندگى كارى برخلاف رضايت تو انجام ندادم، ولى از پدرم رسولاللّه صلىاللهعليهوآله شنيدم كه زنى در قيامت وارد بهشت نمىشود، مگر اينكه شوهر از او راضى باشد.
پيام متن
مهمترين نقش زن، نقش شوهردارى اوست كه منشأ بسيارى از آثار مؤثر و سودمند در زندگى مشترك خانوادگى است و برترين الگو در اين زمينه، سيره عملى فاطمه زهرا عليهاالسلام در محيط خانه و رفتار با على عليهالسلام است و زنان بايد از آن حضرت الگوى واقعى بگيرند.
2. نقش مادرى
مادر، واژهاى است زيبا و پر جاذبه كه در هر مكتب و آيينى به عنوان سمبل ايثار و فداكارى شناخته مىشود. آغوش پر مهر مادر، مظهر صفا و صميميت، عشق و محبت، تعهد و وفادارى است كه هر مادرِ با احساسى حاضر است، در راه تأمين نيازهاى مادى و معنوى فرزند و فراهم ساختن وسايل رفاه و آسايش او به هرگونه ايثار و از خودگذشتگى تن دهد. مادر به لحاظ روحى و روانى، آمادگى آن را دارد كه در مسير تأمين نيازهاى فرزندان خود همهگونه رنج و زحمت را با جان و دل بپذيرد تا فرزندش به اوج سعادت مادى و معنوى دست يابد.
عنوان مادرى، افتخارى است براى زنان كه هر بانويى پس از ازدواج در انتظار آن به سر مىبرد و اميد مادر شدن را دارد. بر اين اساس، در هر خانوادهاى كه نوزادى، به ويژه نخستين فرزند به دنيا بيايد، سرور و خوشحالى، همه اعضاى آن را فرا مىگيرد. فرزند افزون بر اينكه ميوه شيرين پيوند زناشويى است، در تحكيم پايههاى نظام خانواده نيز تأثير بسزا دارد. وجود فرزند در خانواده تا حدودى از پيش آمدن اختلافها و درگيرىهاى خانوادگى جلوگيرى مىكند. بسيارند خانوادههايى كه در پى تولد فرزند همه اختلافهاىشان يكباره برچيده شده و به جاى آن، بذر مهر و محبت، از نو در دل زن و شوهر كاشته مىشود و سرانجام، به زندگى سعادتمندى دست مىيابند.
زندگى فاطمه زهرا عليهاالسلام در عين كوتاه بودن آن، تابلوى درخشانى است در مسير خانوادههاى مسلمان كه همه جنبههاى آشكار و نهان آن، الگوى مناسبى براى مادران امروز جامعه است. ابراز عواطف حضرت زهرا عليهاالسلام به فرزندان و مهر و محبتورزى او با آنان، نشاندهنده عمق احساس مادرى است. در روايتى نقل شده كه هر وقت فاطمه عليهاالسلام مىخواست با فرزند خردسالش امام حسن عليهالسلام بازى كند، او را روى دستش بالا و پايين مىكرد و اين اشعار را زمزمهوار مىخواند:
اِشْبَه اباكَ يا حَسن***و اخْلَع عن الحقّ الرّسنَ
و اعبُد اِلها ذا مِنن***و لا تُوالِ ذا الاَْحن
اى حسن جان مانند پدرت باش، ريسمان را از گردن حق بردار. خداى احسانكننده را پرستش كن و با افراد كينهتوز دوستى مكن.
پيام متن
مقام مادرى، همانند درختى پر ميوه است كه از ميوههاى آن، فرزندپرورى و آرامشدهى به فضاى خانه است.
3. نقش خانهدارى
خانهدارى به معناى ساماندهى امور خانه، از وظايف زنان است و اين كار، در رشد و پيشرفت مادى و معنوى خانواده اثر فراوان دارد. برقرارى نظم و انضباط و پاكيزگى، فضاى خانه را معطر مىسازد و نشاط روحى و روانى را ميان اعضاى آن حكمفرما مىكند.
خانهدارى شامل كارهاى داخل منزل نظير پخت و پز، نظافت، شستوشوى ظروف، پذيرايى ميهمان و مانند آنهاست. انجام دادن اين امور به طور معمول به عهده زنان است؛ زيرا آنها بهتر از مرد از عهده چنين كارهايى بر مىآيند.
سيره و رفتار معصومين عليهمالسلام به ويژه سيره حضرت زهرا عليهاالسلام در محيط خانواده، چراغ روشنى فرا راه زنان خانهدار است. حضرت زهرا عليهاالسلام با آن مقام و عظمتى كه نزد خدا و پيامبر داشت، نه تنها از انجام دادن كارهاى خانه شانه خالى نمىكرد، به عنوان يك زن خانهدار نقشهاى خانهدارى، همسردارى و مادرى خود را به خوبى ايفا مىكرد. خانهدارى، وظيفه مهمى است كه اگر زن به درستى به انجام دادن آن موفق شود، هم خانهاى به همراه آرامش را شكل خواهد داد و هم در تربيت فرزندان گامهاى بلندى برخواهد داشت.
پيام متن
ارزش معنوى خانهدارى زن در مقايسه با ارزش مادى شاغل بودن او بيشتر است و عاقلانه آن است كه در صورت ضرورت نداشتن شاغل بودن زن، به كار مقدس خانهدارى بپردازد.
4. نقش تربيتى
در محيط خانه و اجتماع، برجسته ترين نقش زن، نقش تربيتى اوست. اين نقش از آنجا روشن مىشود كه كودك نخستين بار در آغوش مادر قرار مىگيرد و آداب و رسوم اجتماعى را از آنجا مىآموزد. كودك از دامن مادر فرا مىگيرد كه چگونه با ديگران رفتار كند. چگونگى رفتار مادر با كودك، در شكلدهى ساختار شخصيتى او تأثير بسزا دارد. ازاينرو، كارشناسان مسائل تربيتى بر نقش مادر در تربيت فرزند همواره تأكيد دارند.
زن، با بهرهمندى از عواطف سرشار و مهر و محبت مادرى، شايستگى تربيت انسانهاى وارسته و شايسته را دارد. امام خمينى رحمهالله مىفرمايد:
نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است. براى اينكه زنان و بانوان افزون بر اينكه خودشان يك قشر فعال در همه ابعاد زندگى هستند، قشرهاى فعال را نيز در دامن خودشان تربيت مىكنند. خدمت زن به جامعه، از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همهكس بالاتر است و اين، امرى است كه انبيا مىخواستند.
بانوان مسلمان مىتوانند، نقش تربيتى را از بانوى نمونه اسلام، فاطمه زهرا عليهاالسلام بياموزند و اينكه آن حضرت چگونه توانست در مدت كوتاه شخصيتهاى والا مقامى مانند حسن، حسين، زينب كبرى و امكلثوم عليهمالسلام را پرورش دهد. حضرت فاطمه عليهاالسلام با وجود گرفتارىها و مشكلات فراوانى كه به ويژه پس از رحلت پدر بزرگوارش داشت، توانست نقشهاى خود را در جايگاه يك مادر و مربى در بالاترين حد ممكن ايفا كند. بانويى كه ضمن همكارى و همدلى كامل با شوهر، به تربيت فرزند همت گماشت و با بهرهگيرى از روشهاى مناسب به اين امر اهتمام ورزيد و انجام وظيفه كرد. اگر زنان و مادران جامعه از سيره و رفتار حضرت زهرا عليهاالسلام پيروى كنند و روشهاى تربيتى آن بزرگبانو را پيشه خود قرار دهند، در عرصههاى گوناگون خواهند توانست به خوبى به وظيفه خود عمل كنند.
پيام متن
تربيت فرزند، از وظايف اصلى زنان به شمار مىآيد و بايد در اين زمينه به اندازه لازم توجه و دقت به كار برند و همانند فاطمه زهرا عليهاالسلام فرزندان شايستهاى را پرورش و تحويل جامعه دهند.
پدیدآورنده:محمد احسانى
نظر خود را اضافه کنید.