تاریخ بلعمی مشهوربه ترجمـﮥ تاریخ طبری تألیف ابوعلی محمد بن ابوالفضل بلعمی وزیر منصور بن نوح بن نصر است. این كتاب ترجمه ای است از ‹‹ تاریخ الرسل و الملوك›› محمدجریر طبری (- 310 ق) كه به سال 352 ق انجام گرفته است. تاریخ بلعمی از نمونه های بسیار قدیم فارسی و شیوﮤ انشای آن ساده و دور از صنایع لفظی است. شاید از معدود کتاب های کهن تاریخی است که در آن به تصویر جزییات سیمای حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و اله وسلم از زبان گویای امام علی علیه السلام پرداخته است.



و هیئت او

علیّّ بن ابی طالب را رَضِیَ الله عَنهٌ پرسیدند كه ما را از صفتِ پیغمبر ‌آگاه كن. علی گفتا: پیغمبر علیه السّلام مردی بود بالا میانه نه سخت دراز و نه سخت كوتاه. و رویش سپید بود سپیدی كه با سرخی زدی، و چشم هایش سیاه بود مویش جعد و روشن و نیكو بود و گِرد ریش و كشن موی. و مویِ سرش دراز بود تا كتف و سیاه. و گردن سپید. و زبِر او تا ناف خطی بود سیاه از موی باریك تر چنانكه به قلم بكشند، و به زیِر شكمش هیچ جای جز آن موی نبود. و سرش گرد بود نه كوچك و نه بزرگ. و كفِ دست و كفِ پایش معتدل بود نه پهن و نه تنگ. و پشتش پهن بود و بزرگ، و به میانِ دو كتف، چندانكه درمی بزرگ بر تهی، موی بر رُسته بود گرد و كشن نه پراكنده، و روشنایی از آنجا بتافتی، چون برفتی چنان به نیرو رفتی كه گفتی پای از سنگ همی برگیرد، و چنان برفتی كه گفتی از فرازی همی به نشیب آید. و چنان گرازان برفتی به كش و گندآوری و ررویش به شیرینی چنان بودی كه هر كه پیش او بنشستی و به رویِ او اندر همی نگریستی سیر شدی و از خوردن یادش نیامدی. و هر كه غمناك بودی چون پیِش او اندر نشستی و به رویِ او اندر همی نگریستی آن غم از دل او بشدی از شیرینی رویِ او و از خوشیِ سخن گفتن. هر كه او را دیدی هرگز از پیش او و از پس او از او شیرین زبان تر ندیده بودی. و بینی راست كشیده و دندان ها گشاده، و به میان هر دندانی گشادگی بود. و موی سر گاهی فرو هشته داشتی و گاهی نداشتی، و گاهی باز كردی و گاهی بافتی چون جعدِ كشن. و به شصت و سه سال اندر موی بر تن او سپید نشد مگر بر پس سرش تایی چند سپید بود قدِر ده تاره موی. و پیش ریشش به جای زنخ، مایه ده تار یا بیست تار موی سپید بود و كس از او خوشخوی تر كس ندیده بود و دست فراختر و دلیرتر از او كس ندید، چنانكه یك روز به مدینه اندر بانگ خاست. مردمان بدویدند و نداستند كه چیست. و تا مردمان بیرون شدند او بر اسبِ بوطلحه نشسته بود، كه اسبِ خویش نیافته بود، و از شتاب بر اسبِ برهنه نشسته بود و شمشیر به گردن اندر افگنده، و پیش از مردمان بدانجا كه بانگ خاسته بود رسیده؛ و چنان بود كه مردمان بیرون آمدند، او همی باز آمد و مردمان را همی گفت: مترسید.

و روزِ حُنین و اُحُد كه سپاه مسلمانان به هزیمت بشدند و مردمان از او بازگشتند، او تنها بماند و از آنجا كه ایستاده بود یك گام پس نیامد و هم آنجا بیستاده بود و مردمان را به حرب همی خواند.

 


نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام